طلسمات

خانه » همه » مذهبی » من فردي را هر روز كه به مدرسه مي روم در اتوبوس مي بينم احساس مي كنم به او علاقه مند شده ام آيا نگاه او از روي دوست داشتن گناه است؟ هميشه نگاهم در قسمت برادران است تا ببينم او مي آيد يا نه؟ نمي خواهم با او دوست شوم فقط مي خواهم نگاهش كنم؟

من فردي را هر روز كه به مدرسه مي روم در اتوبوس مي بينم احساس مي كنم به او علاقه مند شده ام آيا نگاه او از روي دوست داشتن گناه است؟ هميشه نگاهم در قسمت برادران است تا ببينم او مي آيد يا نه؟ نمي خواهم با او دوست شوم فقط مي خواهم نگاهش كنم؟

جواني دوره اي پر تحول از زندگي مي باشد دوره اي كه نيروهاي جسمي و رواني با سرعت و قدرت زياد بروز پيدا مي كنند و درون جوان را پر آشوب مي نمايند و در اين دورة بحراني اين شخصيت جوان است كه آگاه يا نا خودآگاه در حال شكل گيري است و چه خوب است جوان با نيروي اراده و اگاهي جهت شكل دهي به شخصيتش پاي به ميدان گذارده و به آن رنگ و بوي و شكل خدايي، انساني و منطقي دهد. در اين نوشتار كوتاه نمي توانيم حتي به تمام جنبه هاي يكي از نيروهاي مطرح در جواني بپردازيم به همين جهت بر سؤال شما تمركز كرده و نكاتي را در اين زمينه خدمت شما ارائه مي دهم اميدوارم كه مفيد واقع شود.

ماهيت علاقه:
بر اساس تجربه براي اطمينان بخشي لازم مي بينم ابتدا اشاره به انواع گرايشهاي بين افراد بنمايم، 1. ممكن است علاقة بين دو شخص بي اختيار باشد به اين معنا كه برخي كششها و دوستيها بدون سابقة عوامل بيروني و آشكار بوجود مي آيند كه برخي آيات و احاديث متعددي براين مطلب دلالت دارند.[1]2.ممكن هم هست دوست داشتن يك شخص نوعي تمايل جنسي باشد چون همانطور كه كارن هورناي روان شناس معروف مي گويد: «گاهي هم ممكن است شخص داراي تمايلات جنسي باشد ولي خودش آن را با تمايل به مهرورزي اشتباه كند»[2]3. و اين احتمال هم وجود دارد كه شخص علاقه مند در گذر از مراحل تمايلات غريزي باشد چرا كه برخي از روان شناسان براي حيات جنسي تا پنج مرحله شمرده اند. در اين مقوله «برخي عشق و علاقة جوانان را ابتدا عاطفي (ملكوتي) مي دانند كه گاهي هم جوانان از آن به عشق پاك تعبير مي كنند در اين مرحله عشق جنبه جسماني و شهواني ندارد و جوان هم به شدت پرهيز دارد كه اين نوع احساس را با برچسب علاقة جنسي آلوده كند امّا اين مرحله مرحله اي ديگر را بنام عشق شهواني به دنبال دارد كه جوان بيشتر به مسائل توأم با لذت علاقه مند مي شود»[3].
4. حالت چهارم اينكه علاقه ماهيت جنسي دارد و خود شخص هم مي داند.
بنابر آنچه گفته شد در تمام موارد غير از مورد اول يا علاقه مستقيماً جنبه جنسي دارد و يا اينكه از مراحل آن مي باشد و بعداً خود را نمايان مي سازد و در مورد استثنايي هم بايد اشاره كنم چنانچه اين علاقه همراه با نگاههاي مكرر باشد اين مورد هم به مسئله جنسيت كشيده خواهد شد كما اينكه امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي فرمايند: «نگاه پي در پي، در قلب، شهوت ايجاد مي كند و همين براي انحراف بيننده كافي است…»[4]تا اينجا با ماهيت علائق آشنا شديم در اينجا حكم شرعي و سپس پي آمدهاي روابط و علائق عمقي را متذكر مي شوم.
حكم شرعي: از نظر شرعي كه پرسيده بوديد آيا نگاه كردن گناه است بايد عرض كنم تقريباً تمام مراجع عظام تقليد دورة ما فرموده اند: «نگاه زن به وجه و كفين و قسمتهايي از بدن مردان كه معمولاً نمي پوشند چناچه همراه با ريبه نباشد و يا خوف ارتكاب حرام و كمك به معصيت نباشد جائز است ولي چنانچه با ريبه و يا ترس و خوف وقوع در حرام باشد نگاه كردن حتي به دست و صورت هم حرام است»[5]

پي آمد ها:
1.خروج از تعبد: چناچه خداي نكرده نگاه ما خارج از موارد جواز بود كه در حكم شرعي ذكر كرديم مخالفت با صريح قرآن كريم كرده ايم كه مي فرمايد: «و به زنان با ايمان بگو چشمهاي خود را فرو گيرند و دامن خويشتن را حفظ كنند …»[6] با توجه به اطلاعي كه از روحية مذهبي شما داريم و از نامه هايتان كاملاً به دست مي آيد به توضيح اين قسمت نمي پردازيم پس مواظب باشيم كه از دايرة تعبد و از حريم يار خارج نشويم.
2. اندوه طولاني: اگر به نقطة شروع برخي از انحرافاتي نگاه كنيم كه صاحبانشان را يك عمر به تباهي كشانده اند مي بينيم از يك نگاه ساده، از يك لبخند بيجا و … شروع شده اند كه هرگز تصور نمي شد خاتمه اي به اين اندوه باري داشته باشند لذا بهتر است جدي تر باشيم و تلنگري به خود بزنيم كه خيلي لب مرز حركت نكنيم. ما تافته جدا بافته از ديگران نيستيم و اين جملة حضرت علي ـ عليه السّلام ـ را به خاطر داشته باشيم كه «چه بسا لذتهاي زودگذر كه ماية اندوههاي طولاني مي شود.»[7].
3. مشكلات عصبي: به اختصار به قانوني انكار ناپذير اشاره مي كنم «هرچه ديدني است دست يافتني نيست» انسان هر قدر ثروتمند باشد، نفوذ اجتماعي داشته باشد و … نمي تواند هر چه را مي بيند بدست آورد لذا در درجة اول به دنبال بي نيازي حقيقي باشيم كه جز با وصال محبوب و معبود حقيقي بدست نمي آيد. و بعد:
بسازم خنجري نوكش ز فولاد
زنم بر ديده تا دل گردد آزاد.
 اگر ديده را آزاد گذاشتيم در واقع دل را پريشان كرده ايم در تأييد اين مطلب حديثي از حضرت مولي الموحدين امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ نقل مي كنم «هر كس چشم خود را آزاد گذارد هميشه اعصابش ناراحت خواهد بود و به آه و حسرت دائمي گرفتار مي شود»[8].
4. واپس روي: يكي ديگر از پيامدهاي منفي نگاه، رابطه و … تهديد زندگي آينده است. يكي از مكانيسمهاي دفاعي در روانشناس واپس روي رواني است.[9] در رابطه با اين بحث، يعني وقتي انسان ازدواج مي كند در مواقع اختلاف با همسرش (كه امري طبيعي در همة زندگي هاست) به جاي نگاه واقع بينانه به قضايا به ياد خوشيهاي زود گذر (نگاههاي هوس آلود) گذشته افتاده و آرزوي آن روزها را خواهد كرد. نتيجة اين نگاه غير واقع بينانه و اين گونه برخورد با مسائل اين مي شود كه بجاي تعالي و گرمي بخشيدن به زندگي دچار اندوه و افسردگي و در صورت شدت شكست در زندگي زناشوئي و خانوادگي شود.
5. محدويت سرمايه: وقتي علاقه اي بين دو نفر (پسر و دختر) وجود داشته باشد معمولاً مشاوران توصية جدي به تحقيق مي كنند كه آيا آن دو شرائط يك ازدواج موفق را دارند يا نه و چنانچه شرائط مهيا باشد جهت دهي مشاوران به سمت ازدواج است و حتي با وجود شرائط و علاقه اميد به يك زندگي موفق دارند ولي چنانچه از نامه شما بر مي آيد شما نه مي دانيد آن پسر به شما علاقه دارد و نه اصلاً او را مي شناسيد كه ببينيد شخصيت و شرائط مطلوبي دارد يا نه. لذا توصيه مي كنيم نهايت سعي خود را براي بي تفاوت شدن نسبت به اين شخص را بكار ببريد چرا كه در اين شرائط سني كه شما هستيد اوج انرژي، توان، استعداد، پيشرفت و … شما مي باشد سالهاي آخر دبيرستان و در آستانة كنكور و … چشم به هم بزنيد مي بينيد فرصت از دست رفته است، حضرت علي ـ عليه السّلام ـ مي فرمايد: فرصت زودگذر است و دير ياب[10]. پس از اين فرصتها استفاده كنيم و بيهوده با افكاري كه هيچ فايده اي براي ما ندارد آنها را از دست ندهيم. (اين علاقة احساسي قسمت عمده اي از انرژي رواني، ذهني عاطفي افراد را هدر مي دهد و طبيعتاً انسان در زندگي واقعي نمي تواند زندگي اي واقعي و با نشاط داشته باشد).
راهكارها: تا اينجاي نامه را كه خوانديد حتماً علاقه مند شده كه اين نگاهها را ترك كنيد امّا با وجود علاقه اي كه داريد به نظرتان سخت مي آيد به همين جهت چند راهكار به شما ارائه مي دهم تا بتوانيد به ياري خداوند مهربان و با استفاده از اين روش موفق شويد.
1. هر چند وقت يكبار پي آمدهايي كه ذكر كردم را بخوانيد و دربارة آنها خوب فكر كنيد و علاوه بر آنها اين حديث شريف را هم بخوانيد: نگاه تير مسمومي از تيرهاي شيطان است و هر كس به پاس عظمت و جلال و خوف الهي از آن چشم پوشي كند خداوند در قلب او ايماني قرار مي دهد كه حلاوت و شيريني آن را مي چشد.[11]2. انزجار درماني: يكي از حالات انسان را كه از آن متنفر هستي مثلاً شخص در حال تهوع را هر زمان كه آن شخص به ذهنت آمد براي او تصور كن همچنين شبها قبل از خواب كه در رختخواب هستي آن حالت را براي او
تصور كن.
3. خود تنبيهي: هر وقت شخص مورد نظر به ذهنت آمد بلافاصله يك تنبيه براي خود در نظر بگيريد و همان لحظه انجام دهيد تنبيه بستگي به موقعيتي دارد كه در آن هستي مثلاً اگر در حال استراحت هستي سريعاً بلند شو ده دقيقه نرمش كن.
4. تقويت اراده: ارادة قوي نه تنها در اين مورد شما را ياري مي دهد كه پشتوانه اي بسيار قوي براي موفقيت در مراحل مختلف زندگي مي باشد. كه تقويت اراده هم راهكارهاي متعددي دارد مثل برنامه ريزي در زندگي و تمرين.
5. هنگام خطور اين افكار به ذهن و وقتي كه در آن صحنه قرار مي گيريد به ذكر لا اله الا الله مشغول شويد و پيوسته به ياد داشته باشيد كه خداوند متعال و ائمه اطهار ـ عليه السّلام ـ اعمال را مشاهده مي كنند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1.مشاوره ازدواج و خانواده، سيد مهدي حسيني (بيرجندي)، نشر آواي نور.
2. مشاوره ازدواج و خانواده درماني، دكتر شكوه نوابي نژاد، نشر انجمن اولياء و مربيان.

پي نوشت ها:
[1] . جمعي از مؤلفان، قرآن و علوم روز، روانشناسي و تربيتي، نشر پژوهشكدة حوزه و دانشگاه مشهد.
[2] . مقيمي حاجي، ابوالقاسم، جوانان و روابط، نشر مركز مديريت حوزة علميه قم، ص 14.
[3] . شرفي، محمدرضا، جوان و نيروي چهارم زندگي، تهران، نشر سروش، چاپ سوم، 1381، ص68.
[4] . جوانان و روابط، ص 140.
[5] . توضيح المسائل دوازده مرجع، گردآوري سيد محمد حسن بني هاشمي خميني، ج 2 ، احكام نگاه، چاپ اول نشر اسلامي وابسته به جامعة مدرسين حوزة علميه قم.
[6] . نور/31.
[7] . جوان و نيروي چهارم زندگي، ص 86.
[8] . جوانان و روابط، ص 138.
[9] . خدا پناهي، محمد كريم، انگيزش و هيجان، نشر سمت، 1376، ص122.
[10] . محمدي ري شهري، محمد، منتخب ميزان الحكمه، ترجمة حميدرضا شيخي، نشر مؤسسة فرهنگي دارلحديث، ج 3، 1383، ج2 ، ص797.
[11] . جوانان و روابط، ص 140.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد