مراحل رشد چنين:
نطفه تا زماني كه روح دميده مي شود، مراحل مختلفي را پشت سر مي گذارد:
1. مرحله زيگوت: كه مشخصه اين مرحله، لانه گزيني و استقرار تخم در ديواره رحم ميباشد.
2. مرحله روياني: كه در اين دوره، تقسيمات سلولي صورت ميگيرد و در طول اين مرحله، دستگاههاي اصلي بدن ساخته ميشود.
3. مرحله جنيني: كه اين مرحله با پيدايش سلولهاي استخواني، آغاز ميشود. اين مرحله از ابتداي ماه سوم تا زمان تولد است.
جنين در ماههاي مختلف اين دوره، دستخوش يك سلسله تغييراتي ميشود كه جزئيات آن عبارتند از:
ماه سوم: در طول ماه سوم، صورت شباهت بيشتري به صورت انسان پيدا ميكند. پلكها شكل ميگيرد و سر بزرگترين قسمت بدن ميباشد. در طي اين دوره، اعضاي تناسلي خارجي مشخص ميشود. لذا در آخر اين ماه، جنس جنين را ميتوان تشخيص داد.
ماه چهارم: در پايان ماه چهارم، مادر ميتواند حركات ضعيف جنين را احساس كند و اين زماني است كه از سوي خداوند متعال، روح در جنين دميده ميشود.
ماه پنجم: در اين ماه، حركات جنين توسط مادر به وضوح تشخيص داده ميشود. ناخنهاي دست و پا شكل ميگيرد.
ماه ششم: در پايان اين ماه، چشمها كاملاً شكل ميگيرد و پُرزهاي چشايي روي زبان ظاهر ميشود.
ماه هفتم: در اين ماه دستگاههاي عصبي، گردش خون، و ساير دستگاههاي بدني كودك به اندازه كافي رشد كردهاند.
ماه هشتم: در اين ماه رنگ پوست، روشنتر ميشود. در اين ماه به دليل رشد زياد جنين از يك سو و فضاي كم رحم از سوي ديگر، جنين محدودتر شده و به تعبير حضرت رسول اكرم _ صلّي الله عليه و آله _ همچون اسير دست بستهاي است كه به حالت شخص محزون زانو در بغل گرفته است.[1] و لذا از حركاتش به شدت كاسته ميشود.
ماه نهم: مشخصه عمده اين ماه اين است كه جنين بيشترين وزن را به دست ميآورد. كه معروف به ماه تولد است.
مراحل رشد از ديدگاه اسلام:
قرآن در آيات مختلف، مراحل رشد قبل از تولد را بيان كرده است. از جمله در سوره مباركه مؤمنون (14 ـ 12) ميفرمايد: «همانا آدمي را از گل خالص آفريديم، پس آنگاه او را نطفه گردانيده در جاي استوار قرار داديم، آنگاه نطفه را علقه و علقه را مضغه و باز آن مضغه را استخوان گردانيديم. سپس بر استخوانها گوشت پوشانيديم و از آن پس، او را به صورت خلقي ديگر به وجود آورديم (دميدن روح)، آفرين بر قدرت كامل بهترين آفريننده.»
1. نطفه: كه در آيات فراوان با تعابير «ماء دافق»[2]، «ماء مهين»[3] و «نطفه»[4] بيان شده است. نطفه چكيده و خلاصهاي از اجزاي زمين (خاك) است كه با آب آميخته شده است و رحم، كه جايگاه آن ميباشد، نيز قرارگاهي امن است.
2. علقه: علقه در لغت معاني گوناگوني از جمله «زالو» دارد و نيز با توجه به ريشه لغت، به معناي تعلق و وابستگي است. زيرا جنين در اين مرحله نوعي وابستگي و تعلق به ديواره رحم دارد و مانند زالو از خون مادر تغذيه ميكند.
3. مضغه: از ماده «مضغ» به معناي جويدن است و چون به صورت گوشت جويده شده است، مضغه گويند. لذا جنين در اين مرحله به صورت پاره گوشتي در ميآيد. و هنوز نظام معيني به خود نگرفته است.
4. استخوان و گوشت: به تعبير قرآن، در اين مرحله جنين از حالت يك پاره گوشت خارج ميشود و به صورت بافتهاي جداگانهاي در ميآيد كه از آن جمله پيدايش بافت استخواني است و سپس بر اين استخوان، گوشت پوشانيده ميشود.
در اين چهار مرحله نطفه تنها داراي يك نوع حيات «نباتي» است. يعني فقط تغذيه و رشد و نمو دارد، ولي از حس و حركت كه نشانه «حيات حيواني» است و همچنين قوه ادراكات كه نشانه «حيات انساني» است در آن خبري نيست. و با تكامل، نطفه در رحم به مرحلهاي ميرسد كه شروع به حركت ميكند و تدريجاً قواي ديگر انساني در آن زنده ميشود. و اين همان مرحلهاي است كه قرآن از آن تعبير به نفخ روح ميكند.
5. دميده شدن روح و خلقت جديد:
آيات شريف قرآن، پس از ذكر مراحل خلقت و رشد انسان، مرحله «نفخ روح» را مطرح ميفرمايد: از جمله در سوره مباركه سجده آيه 9 ميفرمايد: «ثم سوّاه و نفخ فيه من روحه» يعني سپس اندام او (انسان) را موزون ساخت و از روح خويش در وي دميد.
همچنين از آيات ديگر نيز برميآيد كه علاوه بر بدن، جزء بسيار شريف ديگري نيز هست (روح) كه تا آن نباشد، انسان، انسان نميشود و چه بسا «فتبارك الله احسن الخالقين»[5] نيز اشاره به اين خلقت تمام و كمال داشته باشد. دميده شدن روح در انسان، نقطه عطف بسيار قابل توجهي است كه به يك باره وضعيت رشد را تغيير ميدهد. تا به حال آنچه مطرح بود،رشد فيزيكي موجود درون رحمي بود. سلولي رشد كرده و به تكه گوشتي تبديل شده و بالاخره شكل انساني به خود گرفته است. اما آنچه در اينجا اين موجود را «انسان» ميكند، همين انشاء و ايجاد خلقت جديد و دميده شدن روح است كه با ساير موارد تفاوت اساسي دارد. و با اين مرحله است كه خداي بزرگ خود را تحسين مينمايد.
با الحاق روح به بدن آثار آن نيز كمكم ظاهر ميشود و جنين حركات آهستهاي در لبها و پلكها از خود نشان ميدهد و ميتواند حالت چنگ زدن به دستهايش دهد و يا اينكه آنها را ببندد.
نتيجه آنكه: مدت چهارماه كه جنين بدون روح رشد و نمو ميكند، تعلقي به روح مادر ندارد و فقط رشد فيزيكي دارد و سلولي رشد كرده و به تكه گوشتي تبديل ميشود. به عبارت ديگر، جنين در اين مدت تنها حيات نباتي دارد و از نشانههاي حيات حيواني (حس و حركت) و حيات انساني (قوه ادراكات) خبري نيست. و در اثر تكامل نطفه در رحم مادر، به مرحلهاي ميرسد كه نشانههاي «حيات حيواني» و «حيات انساني» در آن زنده ميشود. و اين همان مرحله «دميده شدن روح» است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. بيوگرافي پيش از تولد، محمود بهزاد.
2. تكامل جنيني انسان، دكتر عليرضا فاضل.
3. روانشناسي رشد. (1)، دفتر همكاري حوزه و دانشگاه.
4. روانشناسي رشد (1)، دكتر سوسن سيف و همكاران.
پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 60، ص 352.
[2] . طلاق/6.
[3] . مرسلات/40.
[4] . نحل/4.
[5] . مؤمنون/14.