انسان موجودي است كه فطرتاً تمايل دارد در اجتماع باشد و برخي از حوائج خود را از طريق ارتباط با ديگران مرتفع سازد. و اساساً زندگي بدون ارتباط با جهان پيرامون بسيار سخت و دشوار ميباشد.
بدون اين ارتباطات نميتواند نيازهاي (مادي و معنوي) خود را ارضاء كند و شايد يكي از مهمترين ارتباطاتي، كه انسان ميتواند با هم نوع خود داشته باشد، رابطه همسايه با همسايه است كه در شرع مقدس اسلام نيز بر اين ارتباط تأكيد بسيار زيادي شده است بهطوري كه علي ـ عليه السّلام ـ در وصيت نامه خود به امام حسن ـ عليه السّلام ـ مينويسد: «خدا را، خدا را! درباره همسايگان، حقوقشان را رعايت كنيد كه وصيت پيامبر شماست، همواره به خوشرفتاري با همسايگان سفارش مي كرد تا آنجا كه گمان برديم براي آنان ارثي تعيين خواهد كرد.»[1]و يا در جائي ديگر مي فرمايد:«متّقين كساني هستند كه به همسايگان ضرر و زيان نميرسانند.»[2]حقوق برادران ايماني(از جمله همسايه):
فردي از حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ سئوال كرد: حقوق برادران ايماني چيست؟[3]حضرت فرمود: براي مؤمن هفت حق واجب است، كه اگر كسي يكي از آنها را اداء نكند و ضايع سازد از ولايت و اطاعت خداوند خارج شده و از پروردگار بيبهره خواهد بود. «معلي» عرض كرد آن هفت حق چيست؟
امام فرمود:
اول كه از همه آسانتر است اين است كه آنچه را براي خود ميپسندي براي او هم دوست داشته باشي.
دوّم: بپرهيز از اينكه او را به خشم و غضب درآوري و طلب كن رضايتش را و اطاعت كن امرش را(در حدود شرع).
سوّم: او را به جان و مال و زبان و دست و پايت ياري كن.
چهارم: او را به آنچه صلاح اوست راهنما و خبر رسان باش.
پنجم: سير نباش در حالي كه او گرسنه است و با تشنگي او سيراب مباش.
ششم: اگر خادمي داري براي انجام حوائج او بفرستي.
هفتم: قسم او را بپذيري و دعوتش را اجابت نمائي، اگر مريض شود، عيادت كني، اگر بميرد تشييع جنازهاش كني و اگر حاجتي داشته باشد قبل از آنكه اظهار كند بر انجام دادنش پيشي بگيري.
از اين فرمايش گهربار بخوبي ميتوان نتيجه گرفت اين حقوق نه تنها در مورد مؤمن صدق ميكند بلكه در مورد همسايه نيز صدق ميكند. چرا كه رسول خدا فرمودند:«همسايه بر سه قسم است: اول همسايهاي كه سه حق دارد و آن همسايهاي است كه مسلمان و رحم (فاميل و خويش) باشد. دوّم آنكه دو حق دارد و آن همسايه مسلمان است و سوّم همسايه كافر كه فقط حق همسايگي دارد.»[4]حقوق همسايگان:[5]حداقل حقي كه بر هر همسايهاي واجب است اين است كه آزار و اذيت او به همسايه خود نرسد. حتي اگر همسايهاش كافر باشد. آزار و اذيت مؤمن. بهخصوص اينكه اگر همسايه نيز باشد. به اندازه مذموم و پليد است كه امام صادق ـ عليه السّلام ـ فرمودند:«از ما نيست كسي كه با همسايه خود بهخوبي رفتار نكند.»
و يا رسول خدا فرمودند:«هر كس همسايه خود را آزار رساند خدا بوي بهشت را بر او حرام سازد و جايش دوزخ است و بد جايگاهي است.»
مردي از انصار نزد رسول خدا شرفياب شده و عرض كرد: در فلان محله خانهاي خريدم و نزديكترين همسايهام كسي است كه اميدي به خيرش نيست و از شرّش آسودگي ندارم. رسول خدا: به علي ـ عليه السّلام ـ سلمان، ابوذر، مقداد فرمود تا در مسجد به صداي بلند جار بزنند: هر كه همسايهاش از آزار او آسوده نباشد، ايمان ندارد. و سه بار جار زدند. سپس آن حضرت با دست خود به هر چهل باب خانه كه در برابرش بودند سمت راست و چپ اشاره فرمود(يعني تا چهل خانه از چهار طرف همسايه است.)
نكته: نبايد همسايه را از دعاي خير فراموش كرد حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ در اين باره به امام حسن ـ عليه السّلام ـ فرمودند الجار ثمَّ الدار، اول همسايه بعد خودمان.
پي نوشت ها:
[1] . دشتي، محمد، شرح نهج البلاغه، نشر مشرقين، ص 559.
[2] . همان، ص 406.
[3] . دستغيب، گناهان كبيره، انتشارات جامعه مدرسين، 1376، ص 157.
[4] . دستغيب، گناهان كبيره، ص306.
[5] . دستغيب، سيد عبدالحسين، گناهان كبيره، قم، انتشارات جامعه مدرسين 1376، صص 305، 306.