الف) منشأ و خاستگاه سوء ظنّ
1. قضاوت عجولانه: قضاوت و داوري كردن قبل از تحقيق و تفكر در مورد پديده و قبل از گفتگوي صميمانه با همسر موجب بدگماني مي شود.
2. عدم شناخت دنياي زنان و مردان: هر گونه رفتار زنانه از مرد و بالعكس موجب تنفّر و بدگماني همسر مي شود. مردان و زنان در ويژگيهاي شخصي، شناختي از قبيل قدرت كلامي، ابراز علائق و احساسات نسبت به همديگر، ديگر خواهي، احساس جنسي، عكس العمل در برابر مشكلات و استرسهاي بيروني و …. با همديگر تفاوت دارند.
3. عدم شناخت همسر خود: گاهي اوقات همسر ما با همسر ديگران تفاوت دارد، بايد ويژگي ها و تفاوت هاي محيطي و متأثر از آداب و رسوم همسر خود مخصوصاً تفاوت هاي شخصي و شخصيتي را شناخت، عدم شناخت اين ويژگيها، ممكن است باعث سوء ظنّ گردد.
4. دخالت ديگران در زندگي: در بعضي اوقات نزديكان زن و مرد به قصد خيرخواهي، مطالبي را به اينها القاء مي كنند كه باعث اختلاف و يا سوء ظنّ آنها نسبت به همديگر مي شود.
5. وسوسة فكري: گاهي شيطان بر قوّة خيال انسان مسلّط مي شود در نتيجه افكار باطل و بيهوده اي بر او حكم فرما مي شود، در نتيجه شخص هر چيزي را با عينك بدبيني مي بيند.
6.بيماري رواني: سوء ظن مي تواند به علت بيماري رواني باشد که دراين صورت بايد به روانپزشک مراجعه کرد.
ب) آثار و پيامد هاي سوء ظن:
1. جايگزين شدن نفرت به جاي محبّت: مرد و زني كه به همسر خود بدگمان است بالاخره روزي آن را در رفتار و اعمال خود بروز خواهد داد و اين باعث نفرت و خشم طرف مقابل خواهد شد كه ممكن است منجر به اختلافات شديد خانوادگي شود.
2. تجسّس: مرد و زني كه به همسر خود سوء ظنّ دارد، هميشه نوعي نگراني و اضطراب رواني دارد، لذا به صورت غير مستقيم، اعمال طرف مقابل را زير ذرّه بين گرفته و اعمال و حركات او را موشكافي مي كند.
3. دادن نسبت هاي ناروا: مثلاً مردي در كوچه سرفه مي كند آقا سوء ظنّ پيدا كرده و به خانم مي گويد: اين با تو بود، يا مثلاً آقا در صف نانوايي معطّل شده است زن در خانه مي گويد: به خانه زن بيگانه رفته است، يا مرد اگر يك اسكناس از جيبش گم شود و يا خرج كند و فراموش كند به گردن زن مي گذارد.
4. بي نشاطي: يعني انسان از زندگي خسته و بي نشاط مي شود، سردرگمي دارد زيرا نسبت به شريك زندگي خويش بدگمان است.
5. خوش گماني بي موقع: حضرت امير مي فرمايد: «من ساء ظنُّه بمن لا يخونُ، حسُن ظنُّه بما لا يكون»[1]هر كس به كسي كه خيانت نمي كند بدگمان باشد، به آنچه واقعيت ندارد خوش گمان خواهد شد.
6. به فساد و آلودگي كشيده شدن طرف مقابل: حضرت امير مي فرمايد:«ايّاك و التغاير في غير موضع غيرةٍ فانّ ذلك يدعوا الصحيحه الي السُقم و البريئةَ الي الريب»[2] از غيرت ورزي نابجا بپرهيز كه چنين كاري زن سالم را به نادرستي مي كشاند و پاكدامن را به سوي شك و ترديد مي برد. آري زني كه متهم يا مظنون به انجام كار خلاف عفت، دزدي و …. است يا مردي كه مظنون به ازدواج مجدّد يا موقت و …. است ديگر ابايي از اين كار نخواهد داشت.
ج) راه درمان سوء ظنّ همسران:
1. پرهيز از قضاوتهاي عجولانه.
2. درك صحيح تفاوت ها، و محترم شمردن آنها؛ يعني قبول اينكه دنياي مرد و زن دو تا است و هر كدام نيازها و ويژگيهاي خاص به خود را دارند و اينكه همسر او با ديگران نيز متفاوت است.
3. داشتن گفتگوي صميمانه با همسر و همدردي با او در خوشي و ناخوشي ها.
4. ابراز محبّت و علاقه خود با كلام محبّت آميز، دادن هديه، تشكر از زحمات، سبقت در سلام، گوش دادن به سخن، پيشباز و بدرقة همديگر رفتن و …..
5. بي اعتنايي و اهميت ندادن به ظنّها و خيالات بدي كه به ذهن خطور مي كند با توجه به اينكه خداوند مي فرمايد: «لا تَقف ما لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»[3] از آنچه به آن آگاهي نداري، پيروي مكن، چرا كه گوش و چشم و دل، همه مسؤولند.
6. استفاده از عينك خوش بيني و حسن ظنّ، همانند بلبل كه هميشه دنبال گل بوده و روي گل مي نشيند برخلاف مگس كه حتّي در گلزار هم دنبال جاي كثيف مي گردد. چرا كه هر كس هميشه روي منفيّات، نقصها، و عيبهاي ديگران(مخصوصاً همسرش) برود طينت و نيّت او نيز بد مي شود«من ساء ظُنُّه، سائت طويّته»[4] و در روايتي آمده است كه«ضَعْ امر اخيك علي احسنه»[5] يعني كار برادر(و خواهر ديني) خود را بهترين وجه آن قرار بده.
حاصل آنكه مرض سوء ظنّ، يكي از آفات بزرگ براي كانون خانواده است، به طوري كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن را در كنار آدم كشي و مال مردم خوري قرار داده است، در روايت آمده است كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به كعبه نگاه كرد و فرمود:«اي كعبه تو خيلي احترام داري امّا احترام مومن از تو هم بيشتر است براي اينكه خدا از تو يك چيز را حرام كرده است، ولي از مؤمن سه چيز را: كشتن او، بردن مال او، و سوء ظنّ به او را.»[6] البته اين مرض با رعايت شرايط و دقايقي در زندگي قابل درمان است، مهم اين است كه عينك بدبيني را در مورد خودمان، اراده مان، رفقا و همسرمان برداريم و از اسب چموش خود خواهي و بدگماني پياده شويم.
درپايان لازم به ذکر مي دانيم که اگرسوء ظن ناشي ازاختلال رواني باشد، مراجعه به روانپزشک ومصرف دارو ضروري است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اخلاق در خانه، حسين مظاهري، ج 1، قم: نشر اخلاق، ص 365 ـ 379.
2. بهشت خانواده؛ سيد جواد مصطفوي، ج 1، قم؛ دارالفكر، ص 247 ـ 250.
3. مردان مريخي و زنان ونوسي، جان گري، ترجمه لوئيز عندليب و اشرف عديلي، تهران: سيمرغ، 1376.
پي نوشت ها:
[1] . آمدي، غرر الحكم و درر الكلم، ج 5، ص 378.
[2] . نهج البلاغه، نامه 31.
[3] . اسراء/36.
[4] . غرر الحكم، همان، ص 162.
[5] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 75، ص 169.
[6] . همان، ج 67، ص 71.