خانه » همه » مذهبی » اگر شخصي با همسر خود از لحاظ مقاربت جنسي مشكل داشته باشد، يعني طرف مقابل نسبت به او سرد و بي تفاوت باشد، مثلاً مرد نسبت به زن خود بي اهميت باشد، آن زن چگونه بايد خودش را مهار كند؟

اگر شخصي با همسر خود از لحاظ مقاربت جنسي مشكل داشته باشد، يعني طرف مقابل نسبت به او سرد و بي تفاوت باشد، مثلاً مرد نسبت به زن خود بي اهميت باشد، آن زن چگونه بايد خودش را مهار كند؟

اهميت مسائل جنسي
مسائل جنسي در زناشويي نقش مهمي را بازي مي كند و داشتن روابط جنسي مطلوب از ضروريّات هر خانواده مي باشد زيرا غرايز جنسي موتورِ بقاي آدمي است كه اگر به بيراهه برود، موجب سقوط انسان خواهد شد. بايد دانست؛ كه سر كلافِ سر در گمِ برخي از مشكلات زن و شوهرها به روابط جنسي آنها مرتبط است و به همان اندازه سردي روابط جنسي شان به روابط تلخ و گله آميز روز ربط دارد.
ارزيابي عملكرد جنسي
براي تشخيص صحيح علت اين مشكل، لازم است بررسي دقيقي از مشخصات شوهر شما و روابط متقابل شما و شوهرتان به عمل آيد. اين مشخصات شامل: اطلاعات اجتماعي از قبيل: وضعيت تأهّل (مدت تأهّل)، وضعيت تحصيلي شوهر، تاريخچة شغلي، وضعيت شغلي كنوني تاريخچة رواني و عوامل شخصيتي و ارتباطي، بررسي از عملكرد جنسي فعلي، بررسي عوامل پزشكي مربوطه (شامل اختلاف عصب، بيماري عروقي، نقص هورموني و به طور كلي تاريخچة طبي عمومي) و غيره، بنابراين در چنين مواردي به مشاوره جنسي نياز است.
ناتواني جنسي مردان
ناتواني جنسي مردان به دو نوع اوليّه و ثانويه تقسيم مي شود. در نوع اول مردِ دچار ناتواني، هيچگونه تجربه جنسي موفق و نعوظ كافي براي مقاربت جنسي را با همسر خود تجربه نكرده است. در نوع ثانويه مردِ مبتلا، ازدواج كرده و تجربيات موفقي در روابط جنسي با همسر داشته است، امّا اكنون ناتوان از مقاربت سالم است. علت ناتواني جنسي ممكن است، عضوي يا رواني و يا تركيبي از هر دو باشد. در اكثر موارد چه در مردها و چه در زنها سردي جنسي مربوط به عوامل روحي ـ رواني مي باشد. افكار دوران طفوليّت، ترس و اضطراب، كشمكش هاي روحي، افسردگي و علل روحي ديگر ممكن است سبب ناتواني جنسي در مرد شوند. گرفتاري شغلي نيز گاه موجب ناتواني جنسي مي شود. برخي عوامل از قبيل: وجدان اخلاقي سختگير، احساس گناه، احساس بي كفايتي يا احساس نامطلوب بودن به عنوان شريك جنسي، خستگي شديد، كارهاي زياد فكري و جسماني، سن، عدم نظافت و تميزي همسر و… مي توانند موجب ناتواني جنسي شوند. بين زوجهاي جوان، ناهماهنگي زناشويي و مشكلاتي كه در روابط متقابل رخ مي دهد، شايع ترين دليل بر قطع فعاليت جنسي گزارش شده است. عواملي مثل عدم وفاداري و احساس گناه همراه آن مي تواند به كاهش تمايل منجر شود، فقدان محبت و صميميّت و احترام در روابط زناشويي، مي تواند حداقل در همان رابطه موجب اختلال كنشي جنسي شود. انتظارات غيرمنطقي در مورد ايجاد اوج لذّت جنسي يكي ديگر از عوامل ارتباطي است كه ممكن است در توانايي جنسي تأثير داشته باشد. ميزان تفاهم يا عدم تفاهم در موضوعاتي از قبيل ارتباط جنسي، ارتباط با دوستان و بستگان، تأمين مالي خانواده و غيره از عوامل ارتباطي هستند كه بر كاهش ميل جنسي تأثير مي گذارند. خلاصه بسياري از عوامل ممكن است دست به دست هم بدهند و يك مرد را دچار ناتواني جنسي سازند.[1]هماهنگي و رضايت زناشويي
ازدواج ارتباط پيچيده اي است كه براي اخذ نتيجه مطلوب از آن بايد هماهنگي و تطابق در تمام شئون آن حكمفرما باشد. نشاط و خوشحالي در ازدواج خود به خود به وجود نخواهد آمد. گنجينه اي نيست كه بخشيده شود بلكه هدفي است كه بايد به آن نايل شد. بنابراين هر چيز كه به هنر زناشويي كمك مي كند، شايسته دقت و تعمق مي باشد.
در هماهنگي طرفين عوامل زيادي دخالت دارد مثل شخصيت، وضع روحي، سازگاري نسبت به يكديگر، وضع اجتماعي و اقتصادي و بالاخره روابط فاميلي و غيره. بايد دانست همانطوريكه روابط جنسي نامطلوب باعث نارضايتي هاي مهمي در زناشويي مي شود به همان ترتيب ساير ناهماهنگي ها ممكن است توازن جنسي را به هم بزند. زن و شوهري كه در روابط شخصي خود با هم سازگار بوده و خوشحال و مسرورند ممكن است از بعضي ناهماهنگي ها كه در زندگي زناشويي آنها بوجود مي آيد، چشم بپوشند ولي همين موضوع ممكن است در افرادي كه ناسازگاري و كشمكش هاي ديگر در زندگي زناشوئيشان موجود است، منجر به عواقب وخيمي گردد.[2]جايگاه عشق در زندگي زناشوئي
هدف افراد از ازدواج، امنيّت عشق و دوستي، ارضاء ميل جنسي و ايجاد خانه و خانواده است. بدون وجود عشق عميق هيچگونه روابط زناشويي مطلوبي بين زن و شوهر به وجود نخواهد آمد. بدون عشق، خوشحالي و سرور بي معني خواهد بود. دوستي بر پاية عشق استوار مي گردد. گاهي اوقات ممكن است افرادي را دوست بداريم، تنها به اين دليل كه آنها احتياجات و اميال ما را ارضاء مي كنند. عشق كامل متضمّن علاقه كامل به راحتي و آسايش طرف مقابل مي باشد. دو عاشق حقيقي ميل دارند كه احتياجات جسمي و روحي همديگر را درك كنند و با همدلي و همدردي در كمك و ياري يكديگر بكوشند و با هم به رشد و تكامل دست يابند. مواظب يكديگر باشند و جسم و روح خود را متحد سازند. زن و شوهر بايد به طور كلّي علاوه بر يكديگر، خيلي از چيزهاي يكديگر را هم دوست بدارند، در خيلي از تجربيات بايد شريك و سهيم يكديگر باشند. بايد به افكار و عقايد هم احترام بگذارند و خلاصه در مسير زندگي موافق و سازگار گام بردارند.[3]برخورد زنانه با رابطة جنسي
به تفاوتهاي جنسيتي زن و مرد توجه كنيد. واقعيّت اين است كه جنس هاي مخالف جذب يكديگر مي شوند. وقتي با همسرتان هستيد تا حد امكان زنانه ظاهر شويد. سعي كنيد نرم، ملايم، آرام، ظريف و پذيرنده باشيد. هر چه بيشتر رفتار زنانه داشته باشيد، ميل جنسي بيشتري ايجاد مي كنيد و براي شوهرتان جذاب تر به نظر مي رسيد. به جاي اين كه شفاهي و با كلام، ميل جنسي تان را به شوهرتان انتقال دهيد، با رفتارتان اين كار را بكنيد. بگذاريد لحن صدا و حالت بدنتان آن را نشان دهد. نيازي به طرح علني موضوع نيست. ببينيد ميان شما و همسرتان چه سياستي مؤثر واقع مي شود. تفاوتهاي جنسيتي شديد، همبستري را جذاب تر مي كند و لذا به جاي آنكه دنبال يگانگي و همانندي برويد، به ويژگي هاي منحصر به فرد يكديگر توجه كنيد. تنها با زنانه ظاهر شدن شما است كه مردانه بودن شوهرتان خودي نشان مي دهد.[4]قوانين طلايي سعادت در زناشويي
با همسر خود همانطور رفتار كنيد كه ميل داريد او با شما رفتار كند. از احساسات يكديگر مطلّع بوده و به احتياجات ديگري توجه داشته باشيد. ببخشيد همانطوركه ميل داريد بخشيده شويد. از اهانت، بي احترامي، تحقير و بي وفايي بپرهيزيد همانطوريكه ميل داريد همسر شما پرهيز كند. مراتب فوق اساس روابط انساني به شمار مي رود و اگر شما آن ها را به عنوان قوانين اساسي، پاية روابط زناشويي خود قرار دهيد، اميد موفقيّت براي شما خيلي زياد خواهد بود.[5]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. پاسخ به مسائل جنسي و زناشويي، ترجمه: دكتر طراز الله اخوان.
2. بي ميلي جنسي و تغذيه جنسي.
3. زن واسپرده، مهدي قراچه داغي.
4. بهشت خانواده، سيد جواد مصطفوي.

پي نوشت ها:
[1] . اسلامي نسب بجنوردي، علي، بهداشت و درمان هاي جنسي انسان انتشارات خورشيد، 1377، ج1، فصل هاي 19 و 28 و 35.
[2] . هانا استون و ابراهام استون، پاسخ به مسائل جنسي و زناشويي، ترجمه: دكتر طراز الله اخوان، تهران، ارغوان، 1379، چاپ پنجم، صص 248 و 245.
[3] . همان، صص 338ـ337.
[4] . لورادويل، زن و اسپرده، ترجمه مهدي قراچه داغي، تهران، نشر پيكان، 1380، ص 179.
[5] . پاسخ به مسائل جنسي و زناشويي (پيشين)، ص 342.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد