گوناگوني و تفاوت شگرف در نعمتهاي خدا و مخلوقات او وجود داشته و دارد و هيچ كدام از اين تفاوتها بيحكمت نيست. انسانها نيز با اينكه همه انسانند، همه از يك ريشهاند و همه از يك پدر و مادر آفريده شدهاند، با همديگر اختلاف شديد دارند و مثل هم نيستند. مسألة اختلاف در قيافه، طرز تفكر و بينش اصولاً بين افراد بشر و به خصوص زن و شوهر در زندگي زناشوئي، به سادگي مشهود است و جلب نظر ميكند و اين اختلاف در زندگي اگر زياد نباشد و به حدّ ناهنجاري نرسد مطلوب است و مزة زندگي به حساب ميآيد و باعث رشد و بالندگي است.
زندگاني چيست؟ نقشي با خيال آميخته
راحتي با رنج و شوري با ملال آميخته
ولي در صورتي كه مقدار آن بيش از اندازه باشد، همسران بايد تلاش كنند منشأ اختلاف را شناسايي كرده و آن را زائل كنند و دوستي و صفا و تفاهم را جايگزين آن نمايند و زندگي را با تدبير و خرد خويش سر و سامان دهند و نه اين كه هر روز آن را با ندانم كاري خود يا با تدابير عجولانه ويران كنند. موارد عمدة منشأ اختلاف در خانواده عبارتند از:
1. بيملاحظگي و غفلت:
يک سري باورهاي نادرست وگاهي خيال پروري و رؤيا پردازي قبلي دربارة ازدواج، باعث بروز ناسازگاري ميشود و همسران را از وظايف اصلي خود غافل ميكند. مثلاً هر گاه زني نسبت به همسرش بيتفاوت يا بهانهگير شود و ديگر كوشش نكند كه براي او سرچشمة الهام باشد طبيعتاً دل شوهر، براي هيجان روزهاي اول آشنايي ميتپد و بيقرار و ناراضي ميشود.
2. اختلاف فرهنگ دو خانواده:
گاهي منشأ اختلاف تفاوت فرهنگي دو خانواده است و هيچ كدام راضي نيستند از آداب و رسوم خود كوتاه بيايند و لذا در اين ميان عروس و داماد فدا ميشوند. پس زن و شوهر بايد مواظب باشند كه زندگي خود را فداي اختلاف خانواده نكنند و در اين ميان نقش درايت و كارداني زن خانه مضاعف است.
3. تفاخر به اصل و نسب:
گاهي اختلاف به خاطر تفاخر به اصل و نسب است و زن و شوهر هر كدام به اقوام خود مينازد و فخر ميفروشد و اين باعث كدورت ميشود. و لذا راه چاره اين است كه همسران واقع بين باشند و معيارهاي اسلامي و معنوي را ملاك بدانند و فرامموش نکنندكه كسي در اسلام ارزشمندتر است كه تقواي بيشتر داشته باشد و در اين قسمت هم نقش خانم خانه دو چندان است و ميتواند با صبر و شكيبائي و با توكل به ايمان و عنايات الهي اين مشكل را برطرف سازد.[1]4. بيتوجّهي به حسّاسيتهاي همسر:
ميدانيم كه انسانها تفاوتهاي عمدهاي با همديگر دارند، بعضي مؤدبند، بعضي عصبي، بعضي بدبين، بعضي رنگ خاصي را دوست دارند، بعضي تعصب احترام خانوادهشان را دارند، بعضي از ايرادگيري متنفرند، بعضي نظم و ترتيب را دوست دارند و غيره . چه كسي براي برآوردن نيازها و خواستههاي شوهر، نزديكتر از همسر اوست؟ و لذا يك همسر با كمال سعي ميكند حساسيتها را بشناسد و موافق طبع همسرش رفتار كند.[2]5. خوشمزهگيهاي بدمزه:
امامعلي ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: «كثرةُ المزاحِ تذهبُ البَهاءَ و تُوجبُ الشّفاءَ»؛ شوخي و مزاح زياد، انس و محبت را نابود ميكند و موجب دشمني ميگردد.[3] اگر شوخي و خوشمزهگي در زندگي انسان از حد بگذرد، باعث تخريب عواطف و محبت ميشود.
خانمي به شوهرش ميگفت: هر وقت آدم بد تركيب ميبينم خندهام ميگيرد.
شوهر: حالا ميفهمم كه چرا هر وقت در آيينه نگاه ميكني، خندهات ميگيرد.
اين يك مزاح است ولي آثار روحي خاصي روي عواطف همسر ميگذارد و روح او را جريحهدار ميكند.
6. مقايسة همسر با ديگران:
در بسياري از موارد، مقايسة همسر با ديگران موجب ناراحتي و ايجاد اختلاف در خانواده مي شود.
7. افشاء رازها و اسرار زندگي:
حضرت علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: «فاش ساختن راز ديگران از بدترين خيانتها است.»[4]
عوامل رفع اختلافات و نارضايتيها:
1. خوشرويي:
سرشت هرانساني مشاهدة جمال و زيبايي را دوست دارد و از زشتي و پليدي ميگريزد، و چهرة گشاد و پرلبخند را دوست ميدارد. پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: «با مردم و خويشان و مخصوصاً با همسر و فرزندان با چهرة گشاد و روي باز ديدار كنيد چون روي خوش و چهرة باز باعث جذب دلها و افزايش محبّت ميشود».[5]2. پاكيزگي و آراستگي:
هر انساني مخصوصاً شوهران دوست دارند كه همسرشان آراسته و پاكيزه باشد و با لباس زيبا و با آرايش در كنار او حاضر شوند و از ژوليدگي نفرت دارند و اگر خانمي به اين مسائل توجه كند، علاوه بر اين كه شوهرش را از انحراف مصون ميكند، باعث جلب محبّت او ميشود.[6]3. تسليم تمايل جنسي مرد بودن:
يكي از وظايف زن و يكي از چيزهايي كه باعث رفع تنش ميشود اين است كه زن، نيازهاي جنسي مرد را در هر زماني كه احتياج دارد برآورده كند. و اگر مردي از زن خود ارضاء نشود، به طور ناهوشيار بدخلقي و بداخلاقي ميكند.
4. نسبت به شوهر اظهار محبت كند:
با كلمات زيبا و دلنشين او را نوازش كند، البته به صورت مصنوعي و افراطي نباشد و از نيش و كنايه پرهيز نمايد و از مقايسه كردن او با ديگران پرهيز كنند.
5.مشورت:
هر كاري را مخصوصاً كاري كه مربوط به خارج منزل باشد با مشورت شوهر انجام دهد و از خود رأيي و لجاجت پرهيز نمايد كه باعث نفرت است.[7]خلاصه اين كه خواهر گرامي و ارجمند! يك زن ميتواند با رعايت وظايف شرعي و اخلاقي و با حُسن سليقه زندگي را با صفا و نوراني كند و گذشته را جبران نمايد و زندگي و پايههاي آن را از نو اصلاح كند و البته اين كار احتياج به صبر، توكل به خدا، ايمان و صداقت دارد و مطمئن باشيد طلاق و جدايي راه حل نيست. و منفورترين حلال نزد خداوند طلاق است. و از طرفي معلوم نيست شوهري بهتر از اين سراغتان بيايد. و ديگر اين كه شما صاحب فرزند هم هستيد و لذا با توجه به توصيههاي فوق و امداد از خداوند ميتوانيد مشكلات را حلّ كنيد و نگران نباشيد كه خدا با صابران است و البته در اين زمينه ميتوانيد با مشاوران متعهّد و با ايمان به صورت حضوري به همراه شوهرتان، مشورت نمائيد.
در صورتي كه مشكل حل نشد باز هم با ما مكاتبه فرمائيد و در مكاتبات خود به شماره و تاريخ نامههاي قبلي نيز اشاره فرماييد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ابراهيم اميني، آئين همسرداري، انتشارات اسلامي، 1354.
2. جواد مصطفوي، بهشت خانواده، دار الفكر، بيتا.
3. حسين مظاهري، اخلاق در خانه، بيجا، 1370.
4. علي قائمي، خانواده و مسائل همسران جوان، انتشارات اميري، 1362.
5. احمد صافي، خانواده متعادل، انجمن اولياء و مربيان جمهوري اسلامي ايران، 1374.
پي نوشت ها:
[1] . صدري، سيد ضياء الدين، آئينه ازدواج و روابط همسران، انجمن اولياء و مربيان، 1373، ص 250 ـ 257.
[2] . همان، ص 259.
[3] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمه، مكتب الاعلام الاسلامي، 1362، ج 9، ص 142.
[4] . آمدي، غرر و درر.
[5] . حسيني، سيد علي اكبر، اخلاق در خانواده، طلوع آزادي، 1369، ص 168 ـ 178.
[6] . حسيني، سيد علي اكبر، اخلاق در خانواده، طلوع آزادي، 1369، ص 168 ـ 178.
[7] . فضل الله، سيد محمدحسين، شيوة همسرداري، ترجمه راشدي، انتشارات پيام آزادي، 1373، ص 95 ـ 105.