قبل از پرداختن به اصل جواب به عنوان مقدمه دو كلمه «آرزو» و «قدرت الهي» را معني مي كنيم كه در اصل بحث بسيار مؤثر است.
كلمه «آرزو» و معادل آن در عربي «اَمَل» به معناي اميد داشتن است.[1] كه وقتي در قالب درخواست از خداوند متعال تبلور يافت، «دعا» ناميده مي شود. و اما كلمه «قدرت» هر گاه با آن، پروردگار توصيف شود، به معناي نفي عجز و ناتواني است و غير از پروردگار هرگز كسي به قدرت مطلقه توصيف نمي شود.[2]در يك تقسيم بندي كلي، مي توان آرزو را به دو دسته «آرزوهاي پسنديده» و «آرزوهاي ناپسند» تقسيم كرد؛كه هر كدام از اين دو قسم، خود به دو دسته «شدني» و «ناشدني» تقسيم مي شوند. البته آرزوهاي شدني، برآورده شدن و تحقق آن اين طور نيست كه هميشه به نفع آرزوكننده باشد. گاهي مي شود تحقق آرزو با مصالح فرد ناسازگار است كه خداوند با حكمت الهي خود، آن را برآورده نكرده يا با تأخير تحقق مي بخشد. بدون شك اميد و آرزو، عامل حركت چرخ هاي زندگي انسانهاست، كه حتي اگر يك روز از دل هاي مردم جهان برداشته شود، نظام زندگي به هم مي ريزد و كمتر كسي دليلي بر فعاليت و تلاش و جنب و جوش خود پيدا مي كند. در حديث معروفي كه از پيامبر گرامي اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ نقل شده، ايشان مي فرمايند: (الاَمَل رحمة لامتي و لولا امل ما رضعت والدة ولدها و لا غرس غارس شجراً) «اميد مايه رحمت امت من است، اگر نور اميد نبود، هيچ مادري فرزند خود را شير نمي داد و هيچ باغباني نهالي نمي كاشت».[3]ولي همين عامل حيات و حركت، اگر از حد بگذرد و به صورت «آرزوي دور و دراز و دست نيافتني» درآيد، بدترين عامل انحراف و بدبختي است. درست همانند آب باران كه مايه حيات است؛ اما اين آب اگر از حد گذشت، مايه غرق شدن و نابودي خواهد شد. در آيه سوم از سوره حجر به اين واقعيت چنين اشاره مي كند: «بگذار آنها بخورند و بهره گيرند و آرزوها, آنان را غافل سازد، ولي به زودي خواهند فهميد». اين آرزوهاي كشنده همان است كه اين آيه و آيات ديگر قرآن، روي آن تكيه دارد و آن را مايه بي خبري از خدا و حق و حقيقت مي شمارد. اين آرزوها و اميدهاي دور و دراز، چنان انسان را به خود مشغول مي دارد و غرق در عالمي از تخيل مي سازد كه از زندگي و هدف نهايي اش به كلي بيگانه مي شود.[4] البته تمنيات انسان گاهي شدني و پسنديده است و از روح بلند او سرچشمه مي گيرد و عاملي است براي حركت و تلاش و جهاد و سير تكاملي او، مثل اين كه انسان آرزو كند در علم و دانش و تقوا و شخصيت و آبرو سرآمد جهانيان باشد. ولي بسيار مي شود كه اين آرزوها نشدني و ناپسند است، و درست برعكس دسته اول، مايه غفلت و بي خبري و تخدير و عقب ماندگي است. مثل آرزوي رسيدن به عمر جاويدان و خلود در زمين و در اختيارگرفتن تمام اموال و ثروت ها و حكومت بر همه انسانها و موهوماتي ديگر از اين قبيل.
به همين دليل در روايات اسلامي تشويق شده كه مردم به سراغ آرزوهاي خير بروند. در حديث از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه وآله ـ مي خوانيم: «كسي كه تمناي چيزي كند كه موجب رضاي خداست، از دنيا نمي رود مگر به آن برسد».[5] بنابراين هر آرزويي پسنديده و ممدوح نيست، به علاوه هر آرزويي شدني و ممكن نيست و خداوند متعال امور را از مجراي طبيعي انجام مي دهد، مگر در مواردي كه به حكمت الهي اش نياز به معجزه افتد. و اين اجراي امور از مجراي طبيعي باعث مي شود، بسياري از آرزوهاي ما تحقق نيابد. و اين هيچ ربطي به قدرت پروردگار ندارد، به علاوه قدرت پروردگار متعال بر ممكنات (آن چه امكان تحقق داشته باشد) تعلق مي گيرد و اموري هستند كه ذاتاً محال است و وقتي چنين شد از تحت قدرت الهي خارج است. مثلا جمع متناقضين اصلا شدني نيست و قدرت الهي به آن تعلق نمي گيرد; حال اگر خدا چنين كاري را نكرد، ضرري به قادر بودن آن نمي زند چون مشکل از قابل است نه فاعل.
در هر حال خداوند اسباب و علل را آفريد تا معلول هاي خاصي از آنها صادر شود. حال كسي كه بدون اسباب، آرزوي چيزي را داشته باشد، مثلا بدون داشتن بال يا وسيله پرواز، آرزوي پرواز با اين بدن مادي را داشته باشد، اين در مواقع عادي اصلا امكان ندارد، نه اين كه خداوند قادر نباشد. بله در موارد معجزه خداوند بدون بال نيز پرواز را ميسّر مي كند. مانند معراج رفتن رسول گرامي اسلام ـ صلي الله عليه وآله ـ که طبق نظر مشهور جسماني و روحاني بود.
سخن را با بيان نوراني اميرمؤمنان علي ـ عليه السلام ـ به پايان مي بريم كه ايشان ضمن سفارش هايي به فرزند بزرگوارشان امام حسن مجتبي ـ عليه السلام ـ در نامه 31 نهج البلاغه چنين مي فرمايند: «اما هرگز نبايد از تأخير در اجابت دعا مأيوس گردي، زيرا بخشش به اندازه نيت است».
گاهي مي شود كه اجابت به تأخير مي افتد تا اجر و پاداش و عطاي درخواست كننده بيشتر گردد و گاه مي شود كه درخواست مي كني كه اجابت نمي گردد، در حالي كه بهتر از آن به زودي يا در موعد مقرري به تو عنايت خواهد شد و يا اين كه به خاطر چيز بهتري اين خواسته تو برآورده نمي شود، زيرا چه بسا چيزي را مي خواهي كه اگر به تو داده شود، موجب هلاكت دين تو مي شود….
نتيجه اين كه: بسياري از آرزوهاي انسان از سر جهالت و ناداني است و بسياري تحققش به صلاح انسان نيست و خداوند حكيم بزرگتر از آن است كه هر چه انسان خواست تحقق بخشد و انجام دهد.
خداوند همه ما را از آرزومندان لقاي خويش قرار دهد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- ترجمه نهج البلاغه، خطبه 28، 42، 52، 86، 114، 132 و…
2- تفسير نمونه، ج 11 و 19 و 22.
3- معراج السعاده، ملااحمد نراقي، ص 478.
پي نوشت ها:
[1] . سياح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوين، انتشارات اسلام، ج 1، ص 48.
[2] . راغب اصفهاني، مفردات، ص 394.
[3] . قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، آستان قدس رضوي، مشهد، 1416 هـ . ق، ج 1، ص 82.
[4] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 11، ص 11، اقتباس.
[5] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، ج 22، ص 527، اقتباس.