تمام كارهاي عبادي بايد نيّت وجود داشته باشد و نيّت هم خالص و قصد انجام كارها تنها براي رضاي خدا باشد و اگر در اعمال انسان ريا و خودنمائي وجود داشته باشد، آن اعمال ثمرة واقعي را در بر نخواهد داشت و مقبول درگاه الهي نميگردد.براي تشخيص ريا راههائي وجود دارد كه از جمله در حديث شريفي از اميرمؤمنان براي افراد رياكار چند علامت و نشانه معين شده است.
حضرت علي ـ عليه السلام ـ ميفرمايد: «لِلْمُرائِيِ اَرْبَعُ عَلاماتٍ: يَكْسِلُ اِذا كانَ وَحْدَهُ وَ يَنْشُطُ اِذا كانَ في النّاسِ و يَزيدُ في العَمَلِ اِذا اُثْنِيَ عليهِ وَ يَنْقُصُ مِنْهُ اِذا لَمْ يُثْني عَلَيهِ» رياكار چهار علامت دارد: اگر تنها باشد اعمال خود را با كسالت انجام ميدهد، و اگر در ميان مردم باشد با نشاط انجام ميدهد، هرگاه او را مدح و ثنا گويند بر عملش ميافزايد، و هرگاه ثنا نگويند از آن ميكاهد[1]انسان بايد مواظب اعمال و كردار خود باشد و آن را به ريا و خودنمايي نابود نسازد؛ امّا گاهي انسان دچار وسوسة ريا ميشود و تصورات واهي از ريا سراغش ميآيد و جلو اعمال عبادي را سد ميكند؛ به عبارت ديگر با اينكه در مسئله اخلاص در عبادت و دوري از ريا بايد كمال مراقبت را مبذول داشت؛ امّا گاهي اوقات اين مراقبت از حدّ عادي بيرون ميرود و به صورت وسوسه در ميآيد و بخصوص آنها كه در آغاز راه هستند بيشتر دچار اينگونه وسوسهها ميشوند. در اينجا وظيفه آن است كه به وسوسه اعتنا نكنيم و همين كه از خطور اينگونه تصورات و اوهام ناراحت هستيم دليل بر آن است كه ريايي در كار نيست و اين شيطان است كه ميخواهد ما را از راه باز دارد.
از رسول خدا ـ صلي اللّه عليه و آله ـ نقل شده است كه فرمود: «إذا أتي الشَّيْطانُ اَحَدَكُمْ وَ هُوَ في صَلوتِهِ اِنّكَ مُرائي فَلْيُطِلْ صَلوتَهُ ما بَدا لَهُ مالَمْ يَفُتْهُ وَقْتُ فريضَةٍ، وَ إذا كانَ شيئٍ مِنْ أمْرِ الاخِرَةِ فَلْيًتَمَكَّثْ ما بَدا لَهُ وَ إِذا كانَ علي شَيْءٍ مِنْ أمْرِ الدُّنْيا فَلْيَبْرَحْ…[2]» اگر كسي در نماز باشد و شيطان او را به رياكاري وسوسه متهم كند تا وقت باقي است هرچه ميتواند نمازش را طولاني كند، نيز اگر مشغول يك كار اخروي است، باز هم به وسوسة شيطان اعتنا نكند و به كار خود ادامه دهد؛ امّا اگر كاري كه در دست دارد مربوط به دنيا است بيدرنگ آنرا رها كند…
و در حديث ديگري آمده است كه شخصي خدمت حضرت پيامبر ـ صلي اللّه عليه و آله ـ عرض كرد: اي رسول خدا! بعضي از ما در حال روزه يا مشغول نماز است و شيطان او را وسوسه ميكند و ميگويد تو رياكاري. حضرت فرمود:« هرگاه چنين شد بگوييد: خدايا به تو پناه ميبرم و تو از حال من آگاهتري و به وسوسة شيطان اعتماد نكند و كارش را دنبال كند.[3]»
خلاصه اينكه وسواس در ريا خودش دليل بر اخلاص و نداشتن ريا است و بايد كار خود را انجام داد و به وسوسهها اعتنا نكرد.
اشاره اي به راه درمان ريا
1. چون اصل ايجاد ريا براي اين است كه شخص در مال و منافع ديگران طمع ميكند يا محبت و ستايش آنان را ميطلبد و يا از مذمت ديگران ميترسد لازم است اصل اين عوامل را از ميان بر داشت و عزت و اعتبار را از جانب خداوند دانست كه عزت تنها از آن خداوند است. هر كه را بخواهد عزيز و سر افراز ميكند و هر كه را بخواهد خار و بي مايه مي نمايد.
هيچ دنداني نخندد در جهان
بي رضا و امر آن فرمان روان
هيچ برگي مينيفتد از درخت
بيرضا و حكم آن سلطان بخت
از دهان، لقمه نشد سوي گلو
تا نگفت آن لقمه را حق «او خلو»[4]2- انجام برخي عبادات در خلوت و تمرين اخلاص،
3بد دانستن ريا كاري در دل و مبارزه نفساني با آن روي آوردن به اخلاص در عمل از جمله راه هاي عملي درمان ريا هستند.
4. توجه به پوچي عمل ريايي
پي نوشت ها:
[1] . ميزان الحكمة، چاپ جديد، ج2، ص1020.
[2] . بحارالانوار، ج69، ص295.
[3] . بحارالانوار، ج69، ص295.
[4]. داخل شود.