خانه » همه » مذهبی » سكوت در اسلام چه جايگاهي دارد؟ با توجه به اين که اسلام يک دين اجتماعي است، آيا با سكوت، رابطة انسان با اطرافيانش كمرنگ نمي‌شود؟

سكوت در اسلام چه جايگاهي دارد؟ با توجه به اين که اسلام يک دين اجتماعي است، آيا با سكوت، رابطة انسان با اطرافيانش كمرنگ نمي‌شود؟

الف: دربارة فراز اول پرسش بايد گفت: اسلام و علماي علم اخلاق كه در رشتة تهذيب و خودسازي، آموزه‌هاي بسيار مفيد و مؤثري ارائه كرده‌اند، به عنصر سكوت اصرار فراوان دارند. در ابتدا تبركاً به ذكر چند روايت اكتفاء مي‌شود:
1. «الصمت ثمرة العقل»[1] سكوت ميوة عقل است.
2. رسول خدا فرمود:«فاصمت لسانك الاّ من خير»[2] زبان خود را حفظ كن مگر در سخن خير.
3. «الصمت و هو اول العبادة»[3] سكوت جزء عبادت‌هاي نخست است.
4. «ان الصمت بابٌ من ابواب الحكمة»[4] سكوت دري از درهاي دانش است.
5. «ملازم سكوت باشيد، زيرا سكوت موجب سلامت انسان مي‌شود.»[5]6.«در سكوت، انسان از لغرش زبان مصون مي‌ماند.»[6]7. «سكوت، زينت علم است»[7]8. «سكوت، باغ انديشه و فكر است.»[8]9.« هر گاه ديدي مؤمني در حال سكوت است خود را به او نزديك نما، زيرا او حكمت را به تو القاء مي‌كند.»[9]با استناد به اين گونه معارف، بزرگان اهل اخلاق و خودسازي، به مراعات و مداومت سكوت اصرار و تأكيد دارند . از آن جمله گفته‌اند:«يكي از شرايط خودسازي، سكوت است و سكوت به دو گونه است: يكي سكوت عام و ديگري سكوت خاص. سكوت عام عبارت است از حفظ زبان از سخن گفتن به اندازة زياد؛ لذا انسان بايد تلاش كند كه به اندازة ضرورت و نياز با مردم سخن بگويد و بيشتر از آن حتي الامكان سخن نگويد. همچنين سكوت خاص آن است كه انسان، در هنگام ذكر و ياد خدا، هرگز نبايد با ديگران سخن بگويد.[10]يکي ديگر از بزرگان با اشاره به اين جمله كه از حضرات معصومين ـ عليهم السّلام ـ كه: «ان كان كلامك من فضة فسكوتك من ذهب» يعني اگر سخن گفتنت نقره باشد، سكوت تو از طلا است. در تحليل اهميّت سكوت مي‌گويد:انساني كه در تهذيب و خودسازي خود تلاش مي‌كند، بايد در تأديب زبان خود كوشش كند، چون در ميان اعضاء بدن انسان، هيچ يك از اعضاء به اندازة زبان، اصلاح و كنترل آن سخت نيست. به همين دليل در روايتي آمده كه رسول خدا  ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود:«هر كس زبانش را اصلاح  نمايد به تمام قرآن عمل كرده است.»[11] طبق اين گونه روايات و تحليل‌هاي بزرگان علم اخلاق، به خوبي معلوم مي‌شود كه مسئلة سكوت از نظر اسلام اهميّت بسيار بالايي دارد و بهترين و يا از شرايط اساسي تهذيب  و خودسازي است.
ب: دربارة فراز دوم پرسش،بايد گفت آن گونه كه در سؤال اشاره شده، اسلام دين اجتماعي است و به ارتباط‌هاي اجتماعي در محورهاي مختلف خانوادگي، از طريق حفظ نظام خانواده و حقوق متقابل زن و شوهر و پدر و فرزند، و همچنين حقوق همسايه‌ها و دهها مورد ديگر، اصرار كرده است و حتّي صلة رحم كه نوعي ارتباط اجتماعي است، را جزء واجبات شمرده و قطع آن را از گناهان كبيره حساب ميکند. از سوي ديگر، دين اسلام دين اعتدال  و ميانه روي است؛ لذا در خصوص سكوت يا سخن گفتن نيز سفارش به اعتدال و ميانه‌روي كرده است. يعني انسان كه علاقه به سكوت دارد و به اصطلاح كم حرف است و مي‌خواهد به گونه‌اي زندگي كند كه پُرحرفي نداشته باشد، بايد توجه داشته باشد كه از حدّ اعتدال بيرون نرود؛ لذا گاهي سكوت را اسلام سفارش كرده است و گاهي سخن گفتن را.
در اين‌جا به عنوان نمونه به چند روايت اشاره مي‌شود:
1.«لا خير في الصمت عن الحكم، كما انّه لا خير في القول بالجهل»[12] يعني سكوت در جايي كه بايد سخن گفت، ناپسند و بي‌خير و  بركت است. همچنانکه سخن گفتن از چيزي كه نسبت به آن اطّلاع علمي ندارد، بي‌خير و بركت است»
2. «القول بالحق خير من العيّ و الصمت»[13] سخن حق گفتن، بهتر است از سكوتي كه خير  و بركتي در آن نباشد.
از اين گونه روايات به دست مي‌آيدكه اولاً در سكوت نيز همانند ساير چيزها، سفارش اسلام به حفظ اعتدال است. ثانياً: بايد ديد كه در چه جاهايي سكوت و در چه جاهايي، سخن گفتن مناسب است و به آنچه بهتر و شايسته‌تر بود، عمل كند و شرايط را در سكوت و يا عدم آن در نظر داشته باشد.

پي نوشت ها:
[1] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، تهران، نشر مكتب الاعلام الاسلامي، 1362 ش، ج5، ص 436.
[2] . همان.
[3] . همان.
[4] . همان.
[5] . همان.
[6] . همان.
[7] . همان.
[8] . همان.
[9] . همان.
[10] . حسيني تهراني، سيد محمّد، رساله بل اللباب، نشر حكمت، 1366 ش، سيد محمّد.
[11] . ملكي تبريزي، ميرزا جواد، رسالة لقاء الله، نشر هجرت، 1369 ش، ص 72.
[12] . نهج البلاغه، حكمت 182.
[13] . ميزان الحكمه، نشر پيشين، ج5، ص 437.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد