تواضع به لحاظ معناي لغوي به معني فروتني كردن و احترام به ديگري است. و صفتي است مخالف صفت تكبر كه باعث شكسته نفسي انسان ميشود تا خود را از ديگران برتر نبيند.[1]
تعريف تواضع
در روايتي شخصي از امام رضا (ع) سوال مي کند: تواضع چيست؟ امام رضا در جواب مي فرمايد: تواضع درجات و مراتبي دارد:
الف) آن که شخص, قدر و منزلت خويش را بداند، و با قلب پاک آن را در موضع و جايگاه مناسب خويش قرار دهد.
ب) با هر کس آن گونه تعامل کند که خودش دوست دارد با او رفتار شود.
ج) اگر از شخصي بدي مشاهده کرد با نيکي آن را جبران کند.
د) خشم و غضب خويش را در برخوردها و حوادث فروبرد.
ج) از گناه مردم بگذرد و بداند که خداوند نيکو کاران را دوست دارد.[2]به عنوان تکميل تعريف تواضع روايتي را از امام صادق مي آوريم چند خصلت ديگر را نيز به عنوان صفات متواضع اضافه مي کند:
ه) اين که شخص در جايگاه دون مرتبه خويش بنشيند.
و) اين که به هر شخص رسيد سلام کند.
ز) اين که جدال و بحث را ترک کند هر چند محق باشد.
ح) و اين که دوست نداشته باشد بر کار نيکي که انجام داده ستايش شود.[3]
اهميت تواضع
تواضع، جزو صفات اخلاقي و حميده و پسنديده است، خصلتي است كه به فرمودة امام صادق(ع) ريشة هر شرف بوده و در پيشگاه خداوند داراي مرتبهاي بس بلند و رفيع است. اين صفت نيكو كه عامل سعادت دنيا و آخرت است، اگر زبان داشت، هر آينه تمام مردم را از فايدههاي بسيار خود خبر ميداد، كه اي مردم من وجود هر كس باشم، سبب جلب خشنودي خداوند بدو ميشوم. من علت رشد انسان در همه امورم و به خاطر من است كه عاقبتي خوش در دنيا و آخرت نصيب مردم ميشود.
تواضع و فروتني يك حالت عالي و روحي و رواني است كه از بركت معرفت انسان به خداوند، معرفت به خويشتن، به خلق و به دنيا بدست ميآيد.
در اهميت تواضع همين کافي است که خداوند متعال به پيامبرش ميفرمايد: «وَ اخْفِضْ جَناحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنينَ؛ اي رسول من، با تواضع پروبال مرحمت بر تمام پيروان با ايمانت بگستران»[4] اين سفارش به پيامبري است كه حق تعالي در عظمت مقام او فرموده است: «لولاك ما خلقت الافلاك»، يعني اگر به خاطر تو نبود، هرگز جهان آفرينش را نميآفريدم. ايشان داراي آنچنان مقام والاي معنويت است كه در شب معراج به نقطهاي ميرسد كه جبرئيل (راهنماي او در اين سفر آسماني) ديگر اجازة عروج ندارد و حضرتش با راهنمايي مستقيم خداوند تا سدرة المنتهي ( يعني بالاترين مقام معنوي و عرفاني متصور براي يك انسان) عروج ميكند.
ريشههاي پيدايش صفت تواضع:
وقتي انسان با اين حقيقت آشنا شود كه خداوند خالق هر چيز و ربّ تمام عالم و روزي بخش تمام موجودات، حافظ همه هستي، بصير و خبير به تمام امور و سميع تمام اصوات و قادر بر هر چيزي است، بدون شك در برابر عظمت، هيبت، جلال و كمال او فروتن شده و از بركت آن تواضع، مطيع، و فرمانبر وي خواهيد شد و آنگاه با ورود به دايرة بندگي به ميدان پر منفعت عبوديت گام نهاده و مجذوب شيداي آن كمال مطلق خواهيد شد، كه تواضع در برابر حق جز فاني شدن در عظمت، او و خود را نديدن، در برابر او نيست.
اگر از طريق آيات الهي داراي معرفت به خداوند، شديم و خالق خود را شناختيم و به موقعيت خود و جهاني كه در آن هستيم واقف گرديديم و به اين نتيجه رسيديم كه تنها راه سعادت و كسب رشد و كمال، معرفت است، به حالت عالي تواضع دست يافتهايم و از پي آن به اجراي دستورات خداوند اقدام ميكنيم و به تدريج قدرت خطرناك هواي نفس را كه بدترين دشمن است، در مملكت وجود خويش به ضعف ميكشانيم.
موارد تواضع:
مواضعي را قرآن كريم مورد توجه قرار داده و تواضع را شايسته ميداند ميتوان عناوين زير را نام برد:
1. تواضع در برابر خداوند سبحان:
«ان الذين آمنوا و عملوا الصالحات و اخبتوا الي ربّهم اولئك اصحاب الجنة هم فيها خالدون»[5] آنها كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دادند و در برابر خداوند خاضع و تسليم بودند، آنان ساكنان بهشتند و جاودانه در آن خواهند ماند.»
2. تواضع در برابر مؤمنان:
«و اخفض جناحك للمؤمنين»[6] پر و بال خود را براي مؤمنين فرو گستر.
3. تواضع در برابر مستمندان:
«ولا تطرد الذين يدعون ربّهم بالغدوة و العشي»[7] آنها را كه در صبح و شام خدا را ميخوانند (و جز ذات پاك او نظري ندارند) از خود دور مكن.
4. تواضع در برابر والدين:
«واخفض لهما جناح الذّل من الرحمة»[8] بالهاي تواضع خويش را از محبت و لطف بر آنها بگستران.
5. تواضع در برابر استاد:
«قال له موسي هل اتبعك علي ان تعلّمن ممّا علّم رٌشداً»[9] موسي بدون (خضر) گفت آيا من از تو پيروي كنم تا آنچه به تو تعليم داده شده است و ماية رشد و صلاح است به من بياموزي؟!
6. تواضع مسئولين نسبت به مردم:
«فبما رحمة من الله لنت لهم»[10] در پرتو رحمت و لطف پروردگار با مردم مهربان شدي.
كيفيت تواضع
براي اين که چگونه بايد تواضع کرد؟ مواردي زيادي را ميتوان نام برد كه تنها به پاره اي از آنها اشاره ميكنيم:
تواضع در راه رفتن:
«ولا تمش في الارض مرحاً»[11] در روي زمين با تكبر راه مرو.
تواضع در سخن گفتن:
«فقولا له قولاً ليناً»[12] با او به نرمي سخن بگوئيد.
تواضع در شيوة زندگي:
«عباد الرحمن الذين يمشون علي الارض هوناً»[13] بندگان خاص خداوند رحمان آنهائي هستند كه با آرامش و بيتكبر بر زمين راه ميروند.
تواضع در نشستن:
قال الصادق ـ عليه السلام ـ : ان من التواضع ان يجلس الرجل دون شرفه.[14]امام صادق ـ عليه السلام ـ ميفرمايند: از مصاديق تواضع اين است كه انسان در جايي بنشينند كه كمتر از شأن اوست.
و روايات زيادي از ائمه معصومين ـ عليهم السلام ـ رسيده كه ميفرمايند، اگر انسان براي خدا و در راه خدا فروتني و تواضع كند، خداوند به وي مقام عزت و سربلندي عطا ميكند.
حدود تواضع:
در تواضع دو نكته مهم، قابل ملاحظه است كه همواره بايد مورد توجه باشد.
اول آنكه فروتني و تواضع، از حدّ خود خارج نشود و به راه زيادهروي و افراط نگرايد، زيرا تواضع بيش از اندازه، تملق و چاپلوسي است كه خود از صفات ذميمه است.
دوم آنكه منشأ رواني تواضع، شرف و فضيلت انساني و احترام به حقوق ديگران باشد، نه ضعف نفس و زبوني، به عبارت روشنتر متواضع كسي است كه به شخصيت خود مطمئن باشد و در ضمير خويش، هيچ نوع حقارت وخواري احساس ننمايد، تنها به احترام وظيفه انساني و سجيه اخلاقي به مردم احترام كند و نسبت به آنان فروتني نمايد.
امام علي ـ عليه السلام ـ در ضمن بيان صفات مردان با ايمان فرموده است: روح مؤمنين متواضع، محكمتر از سنگ خارا است. مقصود از اين تعبير، بيان مراتب اطمينان نفس و آرامش خاطر آنها است و تمام ارزش اخلاقي تواضع، وابسته به اين حالت روحي است.
اما تواضعي كه منشأ آن، حقارتهاي دروني و خواريهاي باطني باشد،تواضعي كه از ترس يا طمع سرچشمه گرفته باشد، و خلاء تواضعي كه ريشة اساسي آن احساس حقارت و پستي متواضع باشد، نه تنها باعث تعالي رواني و صفاي جان نميشود، بلكه خود باعث ريشهدار شدن پستيهاي باطني و راه تمرين تن به ذلت دادن است، به ويژه در مواردي كه فروتني از حدّ خود بگذرد و به محيط ناپاك چاپلوسي و تملق وارد شود.
اسلام به حفظ حيثيت و شرف مسلمين، اهميت بسيار داده، عزت آنها را در رديف عزّ خدا و پيغمبر ذكر كرده و آن را بزرگ شمرده است، اسلام پيروان خود را از هر عملي كه ماية خواري وذلت آنان شود بر حذر داشته و صريحاً منع نموده است. «ولله العزةُ و لرسوله و للمؤمنين».[15] عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است.
به موجب اخبار رسيده از اولياء گرامي اسلام، حفظ و شرافت و اجتناب از زبوني وذلت يكي از مهمترين وظايف قطعي و غير قابل تخلف مسلمين است.
اسلام، تواضع را از صفات حميده و سجاياي پسنديده، شناخته است و متواضع را مورد تكريم و احترام قرار ميدهد، ولي شرايط اساسي تواضع، اطمينان روحي و استقلال رواني متواضع است.
پي نوشت ها:
[1]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه،تهران، دار الکتب الاسلاميه، ج13، ص372-374.
[2] . کليني، الکافي، ج2، ص124.
[3] . کليني،الکافي، ج2، ص123.
[4]. شعراء/ 215.
[5]. هود/23.
[6]. حجر/88.
[7]. انعام/ 52.
[8]. اسراء/ 11.
[9]. کهف/66.
[10]. آل عمران/ 159.
[11]. اسراء/ 37.
[12]. طه/44.
[13]. فرقان/ 63.
[14]. کليني، محمد بن يعقوب، اصول کافي، تهران، دار الکتب الاسلاميه، 1395، ج2، ص 121.
[15]. منافقون/8.