از مسائلي كه موجب تقويت روحيه عبادي ميشود، تزكيه و تربيت نفس است؛ كه خود داراي 4 مرحله است؛ اول مشارطه، به اين معنا كه انسان با خود شرط كند كه فلان كار را بكند يا فلان كار را به موقع انجام دهد مثلا انجام عباداتي همچون نماز اول وقت، كه شرط ميكند هميشه نمازش را در اول وقت بخواند. مرحلة دوم آن مراقبه است، يعني كشيك كشيدن از نفس كه مبادا اعضا و افكار را به خلاف وادارد و عمر گران را ضايع كند. مرحلة سوم محاسبه، است يعني به محاسبه كشيدن نفس؛ يعني كه شب شد بايد پاي حساب بنشينيم كه ببينيم چه كردهايم، آيا منفعتي معنوي كسب كردهايم يا نه و يا ضرر كردهايم كه در روزهاي بعد درصدد جبران آن برآيم. و مرحلة چهارم تزكيهء معاقبه، يعني به عتاب كشيدن و سرزنش كردن نفس است در صورتي كه ضرر كرده و منفعتي كسب ننموده كه در آن به معاقبه نيز ياد ميشود. يعني عتاب كردن و عذاب دادن نفس به عذابهاي شرعيه مثلا روزه گرفتن.[1]
احسان به خلق خدا:
يكي از عوامل ديگري كه موجبات سعادت و عبادت را براي انسان فراهم ميكند، احسان و نيكي كردن به مردم و مخصوصاً والدين است.
دوست معنوي داشتن
چه بسيار افرادي بودند كه به واسطه مصاحبت و همراهي افراد درستكار و دوستان خوب راه سعادت و بندگي را در پيش گرفتند. بله دوستان نه تنها با هم انس ميگيرند و با مصاحبت و هم نشيني موجب شادي و نشاط يكديگر را فراهم ميسازند؛ بلكه هر دوستي به مقياس درجة رفاقت و دوستي در امور معنوي و مادي در رفيق خود نفوذ ميكند؛ و هر يك دانسته يا نادانسته روي عقايد و اخلاق و رفتار و گفتار ديگري اثر ميگذارند. قرآن كريم از زبان اهل جهنم نقلمي كند، كه ميگويند: «يا ليتني لم أتخذ فلاناً خليلاً؛[2] اي كاش فلاني را دوست صميمي خود قرار نميدادم». پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ درباره تأثيري كه دوست بر روي دوست ميتواند داشته باشد، ميفرمايند: «المرء علي دين خليله و قرينه؛ دين و روش آدمي طبق مذهب و سيرة دوست صميمي و رفيق او خواهد بود.» و حضرت سليمان نيز در اين باره ميفرمايد: «دربارة كسي به نيكي يا بدي قضاوت نكنيد تا رفقايش را ببينيد، چه آن كه آدمي از دوستانش شناخته ميشود و به صفات دوستانش توصيف ميگردد.[3]»
ياد مرگ:
ياد مرگ و به ياد روزي كه تنها خواهيم شد و فريادرسي هم براي ما نخواهد بود، نيز يكي از عواملي است كه با به ياد داشتن آن ترك معصيت بر انسان آسانتر ميشود، و ميل و رغبت در او بر انجام اعمال و اذكار و كارهاي نيك زياد ميشود، و در دنيا زهد ميورزد و مصيبتهاي روزگار براي او آسان ميشود. و اين نظر داشتن به مرگ او را به توبه وا ميدارد، و او را از آرزوهاي دراز باز ميدارد. رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اين باره ميفرمايند: «كسي كه بداند از دوستان جدا ميشود و در خاك ساكن ميشود، با حساب رو برو ميشود؛ سزاوار است قطع اميد از دنيا كند و عمل خود را نيكو كند.[4]»
ياد و ذكر خدا
قرائت و تلاوت قرآن و در مجموع ذكر (كم و مداوم) نيز از عوامل مهم و سازندهاي است كه باعث توجه به سوي خدا و توجه خداوند به سوي بندة ذاكر ميشود، كه هر چقدر قلبي و باطنيتر باشد اثر آن بيشتر است. رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ دربارة قرائت قرآن ميفرمايد: «به درستي كه اين قلبها زنگار ميگيرد و در اثر معاصي آلوده مي شود و آنچه آنها را جلا ميدهد و چركها را برطرف ميكند قرائت قرآن است.»
محيط زندگي
محيطي كه ما در آن زندگي ميكنيم نيز ميتواند از مهمترين عواملي باشد كه در ما تأثير مستقيم داشته باشد. ما ميتوانيم با انتخاب محيطي آرام و معنوي به دور از هر گونه معصيت موجبات حفظ بيشتر خود از زشتيها را فراهم كنيم. شركت در مجالس معنوي موجبات آرامش قلبي و آگاهي ما را در پي دارد؛ و توسلاتي كه ما ميتوانيم در اين مجالس داشته باشيم ميتواند نقش مهمي را در ميزان توجه ما به خداوند و تقويت روحية عبادي داشته باشد. هم چنين مطالعه حالات عالمان و عارفان ميتواند يكي از مشوقين ما باشد كه راحتتر بتوانيم طي طريق كنيم، و هم چنين گفتار و كردار آنان ميتواند راه را بر ما هموارتر كند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. جهاد با نفس، شيخ حر عاملي، مترجم علي افراسيابي.
2. خودسازي ابراهيم اميني، انتشارات شفق.
3. المراقبات، شيخ ميرزا جواد ملكي تبريزي، انتشارات نشر اخلاق، مترجم ابراهيم محدث.
پي نوشت ها:
[1] . بهاري همداني، محمد، تذكرة المتقين، انتشارات نهاوندي.
[2] . فرقان/28.
[3] . مطهري، احمد، رابطة دوستي و محبت، انتشارات اسلامي، 1375، ص 53.
[4] . ديلمي، ابي محمد حسن، ارشاد القلوب ديلمي، ترجمه عباس طباطبايي، انتشارات اسلامي، 1376، ص 74.