حديث مورد نظر در متون روايي و اسلامي يافت نشد؛ هر چند دربارة نفس و ارزش مخالفت با آن آيات و روايت فراواني وجود دارد.
قرآن كريم داستان دو شخص از بني اسرائيل كه هر دو جزء مقربان درگاه خداوند نيز بودند و از هواي نفس خويش پيروي كردند را بيان كرده است.
1. بلعم باعورا: شخصي دانشمند بود كه در عصر حضرت موسي. . ـ عليه السلام ـ زندگي و از علماي مشهور بنياسرائيل بود و دعايش در پيشگاه خداوند به. . . . .اجابت ميرسيد. و. . . . .مدت زيادي عبادت كرده بود، ولي بر اثر تمايل به فرعون و. . . . .وعدههاي او. . . . .از وسوسههاي شيطان و. . . . .هواي نفس پيروي نمود و از راه حق منحرف شد و در صف مخالفان حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ در آمد؛ خداوند متعال دربارة او ميفرمايد: «و اتل عليهم نبأ الذي ءاياتنا فانسلخ منها فاتبعه الشيطن فكان من الغاوين، و. . . . .لو شئنا لرفعنه بها و لكنّه اخلد الي الارض و اتبع هوائه فمثله كمثل الكلب ان تحمل عليه يلهث او تتركه يلهث…»؛[1] «و براي آنها بخوان سرگذشت آن كسي را كه آيات خود را به او داديم، ولي (سرانجام) از (دستور) آنها خارج گشت و شيطان به او دست يافت و از گمراهان شد. و اگر ميخواستيم (مقام) او را با اين آيات (و علوم و دانشها) بالا ميبرديم، ولي او به پستي گراييد و از هواي نفس خويش پيروي كرد، او هم چون سگ (هار) است كه اگر به او حمله كني دهانش را باز و زبانش را برون خواهد كرد و اگر او را به حال خود واگذاري باز همين كار را ميكند…»[2]2. برصيصاي عابد: در ميان بنياسرائيل عابدي به نام برصيصا بود كه زمان درازي به پيشگاه خداوند يكتا عبادت كرده بود ـ بر اساس برخي نقلها چهل سال عبادت كرد ـ و به آن حد از مقام قرب و معنويت رسيده بود كه بيماران رواني را شفا ميداد.. . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
روزي زن جوان و زيبايي از خانوادهاي باشخصيت براي شفاء و درمان نزد او آوردند و بنا شد مدتي نزد او بماند، شيطان او راوسوسه كرد و او از هواي نفس خويش پيروي كرد و به آن زن تجاوز كرد. وقتي مشخص شد كه آن باردار شده، زن را به قتل رساند و در بيابان دفن كرد.
برادران و اقوام آن زن موضوع را فهميدند و سخن به گوش سلطان آن زمان رسيد، او عابد جنايتكار را از عبادتگاه خود بيرون كشيد و پس از اقرار به گناه، او را به دار مجازات آويختند و هنگامي كه بر چوبة دار بود شيطان در نظرش مجسم شد و گفت: اگر آن چه من ميگويم اطاعت كني، اسباب نجات تو را فراهم ميكنم، عابد گفت: چه كار كنم؟ شيطان گفت: تنها يك سجده براي من كافي است حتي اگر با اشاره باشد. عابد با اشاره چشم به شيطان سجده كرد و در دم جان سپرد، كافر از دنيا رفت.[3]قرآن كريم ميفرمايد: «كار آنها همچو شيطان است كه به انسان گفت كافر شو، امّا هنگامي كه كافر شد، گفت: من از تو بيزارم، من از خداوندي كه پروردگار عالميان است بيم دارم، سرانجام كار آنها اين شد كه هر دو در آتش دوزخند، جاودانه در آن ميمانند و اين است كيفر ستمكاران.[4]حضرت علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: هر كه نفس خود را اصلاح كند، بر آن مسلط شود و هر كه نفس خويش را به حال خود رها سازد، او را هلاك گرداند.[5]به هر صورت حديث مورد نظر سوال يافت نشد ولي در مورد حفظ نفس و مذمت کردن آن روايات زيادي وارد شده و در عرصه عرفان نگهباني از نفس يک امر بسيار مهم به حساب مي آيد که در جاي خود بايد بحث شود.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ چهل حديث، حضرت امام خميني(ره).
2ـ جنود عقل و جهل، حضرت امام خميني(ره).
3ـ وسايل الشيعه، ج11، کتاب جهاد اکبر.
پي نوشت ها:
[1] . اعراف/175ـ176.
[2] . ر.ك: طباطبايي، سيد محمد حسين الميزان في تفسير القرآن، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ دوم، 1390ق، ج19، ص215؛ تفسير نمونه، ج23، ص544.
[3] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر و همكاران، نمونه، تهران: دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1367ش، ج7، ص14.
[4] . حشر/16ـ17.
[5] . محمدي ري شهري، محمد، ميزان الحكمة، ترجمه حميد رضا شيخي، قم، انتشارات دار الحديث، چاپ دوم، 1379ش، ج13، ص6407.