درباره روايت مذكور[1] توضيحاتي لازم است تا در خصوص حضور سالم زن در اجتماع از اين روايت و امثال آن رفع شبهه شود.
1. الفاظ حديث: دو لفظ «عورة» و «قعر» در روايت آمده كه شرح آن را از مجمع البحرين ميجوييم:
الف. عورة مشترك لفظي بين دو مفهوم است: عيب، شيئي پوشاندني. موارد استعمال آن هم متفاوت است: به عيب عورة ميگويند، به شرمگاه عورة ميگويند، به هرچه نگاه به آن زشت باشد نيز به طوركلي عورة گفته ميشود.
از سوي ديگر به ساعات تنهايي (و لذت) در قرآن كريم عورة گفته شده است، هر چه كه انسان به خاطر حياء آن را بپوشاند، عورة اطلاق ميشود و با توجه به همين جنبه از زنانگي بانوان به زن عورة گفته شده است.
بنابراين روايت، اصحاب اين جنبه از جنبههاي زندگي بانوان مورد نظرشان بوده است و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ آن را تقرير فرمودند. پس بايد در اين بخش از زندگي كاملاً محفوظ باشد. امّا بنابر قاعدة «اثبات شيء نفي اشياء ديگر را نميكند» (اگر گفتي: انسان متفكر است، منظورت اين نيست كه احساس ندارد، كار نميكند و….) زن منحصر در اين امر نيست، ويژگيهاي ارزشمند زنان و نيز فصلهاي مشترك بين زن و مرد بسيار است.
ب. قعر به معناي پايين چاه و امثال آن است كه و معني مصدري آن از ريشه درآوردن درخت و مانند آن است و تعبير كنايي جلوس در قعر بيت (نشستن در انتهاي خانه) كنايه از بودن در خانه است.
توضيح اين تعبير كه از كوتاهترين و رساترين تعابير درباره زن است اين است كه اصليترين وظيفه براي زن به دوش گرفتن رسالت نهان و باطن زندگي است و اين بالاترين عبادت و نزديكترين حالات زن است. اگر در يك خانواده مديريت باطن زندگي و تربيت آن رها شود و افراد اين خانواده بدون تربيت و مديريت به دامن اجتماع رها شوند، هيچ يك به سعادت و ترقي نخواهند رسيد. نتيجهي رها كردن اين سنگر كليدي به هواي رسيدن به قلههاي ترقي به نفع دشمن خواهد بود و جامعه اسلامي زيان و شكست قطعي خواهد ديد.
2. سند حديث: اثبات صحت و ضعف يك روايت مبتني بر دو مرحله است: 1. بررسي سند؛ 2. بررسي متن و قراين موجود. مرسوم بين فقهاي شيعه اين است كه به صرف ضعف سند از روايت دست نميكشند.[2]اين روايت از جهت سند مرسله است، امّا چند روايت بر اين مضمون (دوري زن از نامحرمان) دلالت دارد. سيره بانوان اهل بيت عصمت ـ عليهم السّلام ـ هم بر همين منوال بوده است و سيره متشرعه تا قرون و اعصار و حتي در عصر حاضر چنين است.
نكتهاي كه با يد توجه شود اين است كه مواردي از گفتگوي با راويان حديث و اصحاب ائمه ـ عليهم السّلام ـ[3] و تعدادي خطابه و نطقهاي تاريخي[4] و نيز حضور در جبهههاي نبرد با كفار[5] و منافقان[6] است كه اينها، همه قابل سازگاري با سيره مذكور است.
3. بررسي متن و دلالت حديث: حضور زن در خانه به نحو مبالغهآميزي در اين روايت تأكيده شده است، همانگونه كه در شرح لغات حديث آمد مراد از اين حضور حفظ سنگر خانه و خانواده است. اگر ضرورتي براي بيرون رفتن حادث شد حجاب محكم زن ادامه همان حضور است. اين نوع حضور بهترين عبادت براي زن است. اگر حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ براي متانت و شخصيت خود را در موارد ضروري، كه تاريخ آن را نقل كرده است، احساس خطر ميكردند روش ديگري را براي مواظبت بر دوري از نامحرمان در آن سنگر برميگزيدند و گرنه هيچ گاه به اختيار، خود را در ميدانهاي مختلط قرار نميدادند. رفتن به مسجد مدينه و آويختن پردهاي براي جدا كردن زن و مرد،[7] رفتن به بيابانهاي مدينه دور از چشم نامحرمان و گاهي درون چارديواري محصور بيت الاحزان شاهدي بر اين مدعاست.
ما اگر به حضور شايسته زن در اجتماع به عنوان پيام انقلاب اسلامي افتخار ميكنيم حضوري با اين كيفيت را مدنظر داريم. دو عنصر و شرط اساسي دراين حضور است: 1. وجوب آن كار؛ 2. حفظ متانت و دوري از رفتارهاي ناشايست.
عنصر و شرط اول نشان ميدهد كه سنگر اصلي زن خانه و خانواده است و در همين خانواده مفهوم واجب و حرام فهميده ميشود و عمل بر طبق اين وجوب از نتايج حفظ سنگر خانواده است و عنصر و شرط دوم گسترة خانواده را مرز گذاري و ادامه حضور در خانه را تثبيت ميكند. همان گونه كه در سؤال شما هم اشاره شد بهترين فهم از اين حديث سرمشق قرار دادن همان سيره فاطمي و زينبي است.
پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، تهران، اسلاميه، 1395ق، ج43، ص92.
[2] . ر.ك: همداني، آقارضا، كتاب الصلاة (مصباح الفقيه)، چاپ سنگي، ص12؛ ناييني، حسين، فوايد الاصول، جامعه مدرسين، ج3، ص67.
[3] . ر.ك: بحارالانوار، همان، ج43، ص62، ملاقات با جابر انصاري.
[4] . همان، ج29، دارالرضا، ص215، خطبه فدكيه.
[5] . حضور حضرت زهرا(س) در احد.
[6] . حضور زينب و بانوان اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ در كربلا.
[7] . بحارالانوار، همان، دارالرضا، 1412، ج29، ص220.