طلسمات

خانه » همه » مذهبی » اين عبارت «الاسلام يعلوا و لايُعلي عليه» آيا حديث است؟ و از كيست؟

اين عبارت «الاسلام يعلوا و لايُعلي عليه» آيا حديث است؟ و از كيست؟

عبارت فوق حديثي است از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ كه ‌فرمودند: «الإسلام يَعْلوا و لايُعْلي (عليه) و قال تعالي: و كلمةُ اللهِ هِىَ الْعُلْيا بَيانُه: و جَعَلَها كلِمَةً باقيةً فى عَقِبِهِ»[1]: اسلام شأن و منزلتش والاتر و بالاتر است و چيزي با آن برابري نمي‌كند. همچنان كه كلمة مبارك «الله» مافوق تمام اسامي است و بيان آن اين است كه خداوند اين شأن و منزلت را كلمة توحيد خود دانسته كه هميشه باقي و پابرجاست.
البته مضون اين حديث در چند جا به صورت‌هاي مختلف آمده است، اما عبارت اول ؛ يعني: «الاسلام يعلو و لايعلي عليه» در آنها مشترك است و در هر مورد توضيحي در ادامه اين عبارت بيان شده مانند: «الاسلام يعلو و لايعلي عليه، نحن نرثهم و لايرثونا»[2]: اسلام بالاتر از حرفهايي است كه ديگران مي‌زنند ما از آنها ارث مي‌بريم(باقي خواهيم بود)؛ ولي آنها از ما ارث نمي‌برند(از بين خواهند رفت). اين حديث و حديث اول، هر دو بيانگر والا بودن و منزلت داشتن اسلام است. پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در حديث اول اسلام را به كَلِمَةُ اللهِ هِىَ العُلْيا [3] تفسير نموده‌اند. و در حديث دوم آن را كلمه ي باقيه در فرزندان و اعقاب خود قرار داد. اين عبارت بيانگر آن است كه اسلام ميراث ماندگار از زمان حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ و سپس پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ است زيرا رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله ـ از ذرية حضرت ابراهيم و در جهت (فى عَقِبِه[4]) بودن از اعقاب آن بزرگوار است و سپس اين ميراث ماندگار در امامان – عليهم السلام – باقي ماند. از طرف ديگر قرآن كلمة الله هي العليا را در مقابل : كَلِمَةَ الّذينَ كَفَروا السُّفْلي[5] قرار داد؛ بنابراين اسلام هم در كنار كلمة عليا هميشه پايدار است. عبارت «و لايرثونا» در حديث دوم اشاره به آن است كه غير اسلام، همانند كلمه ي كافران سُفلي مي باشد كه نه ارثي و نه نشاني از آنها باقي مي‌ماند.
بنابراين نتيجة بحث اين است كه اسلام همانند كلمة الله كه نشانة توحيد است ، جاودانه است و غير اسلام مانندگفتار كفار سفلي است و باقي نخواهد ماند.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ ابي جعفر رشيدالدين محمد بن علي بن شهر آشوب، مناقب آل ابي‌طالب ـ عليه السّلام ـ ، (ناشر: انتشارات دارُالاضواء، بيروت، 1412 ق، جلد 3،
2ـ علامه محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، (ناشر، انتشارات داراحياء‌التراث العربي، بيروت، 1403 ق، ج 39، ص 47.
3ـ حاج ميرزا حسين نوري طبرسي، مستدرك الوسائل (ناشر، انتشارات آل البيت ـ عليهم السّلام ـ ) قم، 1407 ق، ج 17.
4ـ علامه محمد بن حسن حرعاملي، وسائل الشيعه‌اي تحصيل مسائل الشريعة، (ناشر: انتشارات مؤسسه آل البيت ـ عليهم السّلام ـ ، لاحياء التراث، قم 1414 ق، جلد 26، ص 14).

پي نوشت ها:
[1] . ابي جعفر رشيد الدين محمد بن علي بن شهر آشوب، مناقب آل ابي طالب(ع)، بيروت، انتشارات دارالاضواء، 1412ق، ج3، ص279.
[2] . نوري طبرسي، حسن، مستدرك الوسائل، قم، انتشارات آل البيت(ع)، احياء التراث، 1407ق، ج17، ص142.
[3] . توبه/41.
[4] . زخرف/29.
[5] . توبه/41.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد