بعد از رحلت پيامبر گرامي اسلام حضرت محمد ـ صلّي الله عليه و آله ـ خليفه اول نقل و كتابت حديث پيامبر را ممنوع و با ناقلان احاديث برخورد مي كرده و اين منع تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز (99 هـ ق) ادامه داشت. با توجه به اين مقدار زمان ممنوعيت، هم حلقة اتصال اسناد روايات از بين مي رفت و از طرفي موجب (ره) يافتن احاديث جعلي در بين روايات مي شد.
ولي شيعه به پيروي از امامان خود و از طرفي وجود آنها به عنوان جانشينان پيامبر به اين ممنوعيت ارزشي قائل نشده و از ضررهاي آن مصون ماندند. فلذا احاديث جعلي در روايات شيعه خيلي به ندرت يافت مي شود.[1] البته براي زدودن و شناسايي آنها راهنمايي در كتب علوم حديث ذكر گرديده است يكي از اقسام حديث، حديث ضعيف است. حديث ضعيف به حديثي اطلاق مي شود كه برخلاف احاديث صحيح و موثق و حَسن) فاقد اتصال سند بوده ويا راويان آن فاقد صفت عدالت يا وثاقت باشند.[2] حديث ضعيف خود تقسيماتي دارد كه بدترين نوع آن حديث جعلي و يا موضوع است، كه روايت آن نيز حرام مي باشد زيرا اعانه بر گناه است. برخلاف ديگر روايات ضعيف كه نقل و روايت آنها حرمت ندارد.[3] در اينكه انگيزه جعل حديث چه مي تواند باشد، در كتب علوم حديث فراوان بحث شده كه به چند عنوان اشاره مي شود:
1. اثبات يا نفي برخي از خلفاء.
2. تقويت حكومت بني اميه.
3. پيدايش مذاهب مختلف فقهي و تقويت و يا تضعيف آنها.
4. ترغيب مردم به كارهاي خوب و اعمال عبادي (به قصد تقرب).[4]5. غُلُو در مورد امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ .[5]در بين كتابهاي شيعي، تفسيري است روايي كه نسبتش را به امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ داده اند. از اين كتاب چند روايت جعلي انتخاب و در اين جا به عنوان نمونه ذكر مي گردد:
الف) في تفسير قوله تعالي: «واستشهدوا شهيدين من رجالكم.» قال اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ : من احراركم و قال ـ عليه السّلام ـ : قال اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ : بينا نحن مع النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ و هو يذاكرُنا بقوله تعالي: «واستشهدو شهيدين من رجالكم» قال ـ صلّي الله عليه و آله ـ : احراركم دون عبيدكم فانّ الله تعالي قد شغل العبيد بخدمة مواليهم عن تحمّل الشهادات و عن ادائها.[6]ترجمه: در تفسير آيه «و بايد شاهد بگيريد دو شهيد از مردانتان». اميرالمؤمنين فرمودند: (منظور ازجالكم يعني) مردان آزاد (نه عبيد و بندگان). و فرمودند: در محضر حضرت پيامبر بوديم كه دربارة آية شريفه با ما گفتگو مي كرد در اين مورد فرمودند: منظور از «رجالكم» مردان آزاد است نه مردان عبيد و بنده ، چرا كه خداوند متعال بردگان مرد را از تحمل و اداء شهادت به خدمت موالي خود مشغول كرده است. اين روايت به خاطر تعارض با مباني قطعي فقه شيعه كه اجماعاً قائل به عدم فرق بين «حرّ» و «عبد» در مورد شهادتند، حديثي جعلي و ساختگي دانسته شده است.[7]ب) عن النبي ـ صلّي الله عليه و آله ـ «و إنّ صلاةً في مسجدي هذا، افضل من الف صلاةٍ ما سواه الا المسجد الحرام والمسجد للاقصي يعني مكّةَ و بيت المقدّس.[8] ترجمه: از پيامبر گرامي نقل شده كه: نمازي در مسجد من (مسجد النبي)، از هزار نماز در غير آن با فضيلت تر است مگردر مسجدالحرام (مكه) و مسجد الاقصي (بيت المقدس) كه نماز در آن دو نماز در مسجد من افضل است.» طبق روايت قطعي نماز در مسجد النبي و مسجد الاقصي از نظر فضيلت و ثواب برابر بوده و معادل 1000 نماز در غير اين دو مي باشد، و نماز در مسجد مكه ثوابش معادل صد هزار نماز در غير آن است. بنابراين، اين حديث نيز جعلي و ساختگي مي باشد.[9]ج) في تفسير قوله تعالي: «و ايّدناه بروح القدس» قال و هو جبرئيل و ذالك حين رفعه من روزنة بيته الي السماء و ألقي شبهه علي من دام قتله فقتل بدلاً منه و قيل هو المسيح.[10] ترجمه: در تفسير آية 87 سورة بقره: «در مورد حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ ) كمك و تأييد كرديم ما (خدا) او (عيسي) را به سبب روح القدس» از امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه: منظور از روح القدس جبرئيل است. و اين تأييد الهي زماني بود كه جناب عيسي را جبرئيل از خانه اش به طرف آسمان بالا برد و مشابه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ بر روي كسي كه مي خواست او را بكشد انداخته شد و به جاي حضرت عيسي كشته شد و به همين خاطر گفته شد، آنكه كشته شد حضرت مسيح بود. علت مجعول بودن اين حديث را هم اينگونه بيان كرده اند كه، كسي كه مشابه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ بود بر روي يكي از اصحاب حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ انداخته شد و مرد نه بر روي كسي كه مي خواست او را به قتل برساند.[11]
نتايج به دست آمده از مبحث:
1. اخبار مجعول در بعضي كتب روايي شيعه نيز وجود دارد.
2. اين اخبار مجعول خيلي كم هستند.
3. اين اخبار طبق قواعدي كه در رابطه با شناخت احاديث است به خوبي قابل شناخت و تشخيص است.
توضيح: كتاب شريف الاخبار الدخيلة داراي 3 باب مي باشد. باب اول: احاديث تحريف شده. باب دوم: اخبار مجعول. باب سوم: دعاهاي مجعول و محرّف.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. علم الحديث و دراية الحديث، كاظم مدير شانه چي، جامعة مدرسين، 1362 ش.
2. تحقيقي در منابع ايدئولوژي اسلام، ابوالفضل شكوري، ناشر حرّ، 1359 هـ ش.
3. ترجمه الغدير، علامه اميني، بنياد بعثت، 1370 ش، ج 10.
4. الاخبار الدخيلة.
پي نوشت ها:
[1] . ر.ك: نصيري، علي، درسنامه علم حديث، انتشارات نصايح، چاپ اول، ص 65 ـ92.
[2] . همان، ص 212ـ214.
[3] . ر.ك: مؤدب، سيد رضا، علم حديث، انتشارات احسن الحديث، چاپ اول، 1378، ص113.
[4] . همان، ص114.
[5] . ر.ك: پيشوايي، مهدي، سيره پيشوايان، مؤسسة امام صادق ـ عليه السّلام ـ ، چاپ سيزدهم، 1381، ص602.
[6] . ر.ك: تفسير منسوب به امام حسن عسكري ـ عليه السّلام ـ ، قم، چاپ مدرسه امام مهدي(عج)، چاپ اول، 1409 هـ ق، ح374.
[7] . ر.ك: تستري، محمد تقي، الاخبار الدخيلة، با تعليق علي اكبر غفاري، تهران، مكتبة الصدوق، 1390 هـ ق، ص169.
[8] . ر.ك: تفسير منسوب به امام، همان، ص661.
[9] . ر.ك: الاخبار الدخيلة، ص171.
[10] . ر.ك: تفسير امام، همان، ص371.
[11] . ر.ك: الاخبارالدخيلة، ص187.