براي روشن شدن جواب سؤال، چند نكته بايد مورد توجه و مورد دقّت قرار گيرد:
1. از آنجايي كه در متن سؤال به منبع و متن عربي روايت اشاره نشده است، از اين جهت دستيابي به اصل حديث و سپس كار سند شناسي را مشكل ساخته است. از اين روي، با معادل يابيهاي متعدد مانند «قطرةٌ من الخمر» و غيره در نرم افزارهاي رايانهاي، چنين حديثي يافت نشد. همين طور در كتب روايي و تفاسير مربوط به ذيل آيات خمر و شراب، حديث مورد نظر به دست نيامد.
اما روايت ديگري نقل شده است كه دلالت روايت مورد نظر در سؤال را مورد تأييد قرار ميدهد. روايت معتبري به همين مضمون از امام علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است كه حضرت فرموده است: «لَوْ وَقَعَتْ قَطْرةٌ (من الخمر) فِي بِئرٍ فَبُنِيَتْ مكانَها مَنارةٌ لَمْ اُؤَذِّنْ عَلَيْها؛[1] اگر قطرهاي از شراب در چاهي فرو بيفتد و بر آن مكان منارهاي بلند بنا شود بر آن مناره اذان نميگويم.»
اين حديث را امام علي(ع) در تفسير آيه 90 سورهي مائده بيان فرموده است و حرمت شراب را مورد مبالغه قرار داده است و شدّت خباثت آن را ياد آور شده است.
2. نكته ديگر قابل بيان اين است كه: استحاله از نظر فقهي عبارت است از اين كه: «اگر جنس چيز نجس به طوري عوض شود كه به صورت چيز پاكي درآيد پاك ميشود و ميگويند استحاله شده است. مثل آن كه چوب نجس بسوزد و خاكستر گردد.»[2] از اين جهت، با توجه به حديث «مناره و اذان» كه به آن اشاره شد، موضوع بحث روايت مورد نظر در متن سؤال با فرض وجود و صحت آن، در مورد استحاله نيست. چون امام در صدد بيان مبالغه در حرمت و خباثت خمر است و اجتناب از آن را مورد تأكيد و مورد مبالغه قرار داده است.
نكته پاياني اين كه روايت (اذان و مناره) و روايت مورد سؤال را بايد با توجه به مقام و شأن علي ـ عليه السلام ـ ملاحظه كنيم. يعني اين كه شأن حضرت اقتضا ميكند كه برآن مناره اذان نگويد و يا از گوشت آن حيوان استفاده ننمايد. بنابراين روايت نه منافاتي با استحاله دارد و نه تكليفي براي ما معين ميكند.
نتيجه بحث اين که روايت مورد سؤال در جوامع روايي يافت نشد، اما روايت معتبر ديگري (اذان و مناره) كه مشابه آن است از علي ـ عليه السلام ـ نقل شده است، كه در آن، حرمت شراب مورد مبالغه قرار گرفته و منافاتي با استحاله ندارد.
پي نوشت ها:
[1] . مستدرك، ج4، باب 37، از باب نوادر، مايتعلق بابواب الاذان و الاقامه، ح9، ص75.
[2] . موسوي خميني، روح الله، رسالة توضيح المسائل، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، چاپ چهارم، 1381، ص30.