حديث مورد سؤال ابتدا سند شناسي ميشود و سپس شرح و توضيح مختصر پيرامون آن بيان ميگردد.
اين حديث مشهور در مصادر شيعه و سني آمده است. در بحار الانوار دو باب براي همين عنوان باز شده است ،[1] و به جز روايات وارده از اهل سنّت،[2] بيش از 20 حديث از انواع روايت (مرسل و مسند) در آن گرد آمده است و بنابر اين سند آن از تواتر معنايي برخودرار است (مراد از تواتر آن است كه تعداد راويان در هر طبقه به اندازهاي برسد كه از تباني آنها بر كذب ايمن باشد و مراد از تواتر معنايي آن است كه الفاظ متن روايات با هم اختلاف هايي دارند ليكن همه آنها در دلالت بر معناي مورد نظر (همچون پدر امت بودن پيامبر و علي ) مشترك هستند ).[3]شرح حديث: معني لغوي «اب» در كتب لغت مجمع البحرين اب را «پدر» معني كرده و گفته است: عرب، گاهي به عمو هم پدر ميگويد.[4] راغب اصفهاني با توجه به استعمال در موارد اضافه به اسمها و وصفها، مثل ابوالحرب، ابوالاضياف، ميگويد: «الاب الوالد، و يسمّي كل من كان سببا في ايجاد شيء او اصلاحه او ظهوره ابا…» سپس به همين حديث اشاره ميكند: «و روي انه ـ صلّي الله عليه و آله ـ قال لعليّ ـ عليه السّلام ـ انا و انت ابوا هذه الامّة»؛[5] اب، پدر است و هر كس كه سبب ايجاد يا اصلاح يا بروز چيزي باشد پدر آن چيز خوانده ميشود… و روايت شده كه پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: من و تو پدران اين امتيم» و بعد ميگويد: ابوالحرب به برافروزنده جنگ، و ابوالاضياف به رسيدگي كننده به امور ميهمانان گفته ميشود.
شرح: توضيح لغوي نكات خوبي را بيان كرد. به ويژه اين كه بسياري از اوقات مضافٌ اليه معني مضاف را مقيد به خود ميكند. امت در حديث فوق معني «پدر» را و تفاوت آن را با پدر جسماني كاملاً روشن ميكند قرآن كريم پدري جسماني پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را نفي ميكند.[6]امت، نقطة شروعي در تكوّن خود دارد و بايد كسي سنگ بناي امت را بنهد. درباره پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و نقش اوليه ايشان در اين تكوّن مطلب بسيار روشن است. امير مؤمنان ـ عليه السّلام ـ دربارة همين جلوداري ميفرمايد: كسي از من پيشتر و متقدم نيست مگر احمد.[7] مهم بيان پيامبر در نقش امير المؤمنين ـ عليه السّلام ـ است. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ در اين تعبير محبّت آميز و سرشار از عطوفت ناگفته اشاره ميكنند که اگر علي ـ عليه السّلام ـ در ليلة المبيت نبود، اگر علي ـ عليه السّلام ـ در جنگ احد و خيبر و احزاب نبود، اين امت واحده شكل نميگرفت.[8] اين نكته اجتماعي و سياسي در نقش پدري بر امّت ظاهر مي شود كه در آخرت هم به شفاعت و… منتهي ميشود. نكتههاي عاطفي و فردي ديگري هم در پدري پيامبر و اميرمؤمنان ـ عليه السّلام ـ هست كه به برخي اشاره ميگردد.
الف. پدري از چند جهت مورد كاربرد است كه به برخي اشاره ميشود: 1. شناسايي، ميگويند فلاني پدر فلاني است، تا افراد و قبايل و نژادها و… شناسايي شوند. پيامبر و اميرمؤمنان ـ عليهما السّلام ـ هم اسباب شناسايي مايند و ما در دنيا و آخرت به وسيله ايشان شناخته ميشويم.
2. حقوقي،كه بيانگر حقوقي است كه پدر و مادر و فرزندان بر يكديگر دارند و نيز مسئوليتهاي متقابل، که پيداست كه آن دو بزرگوار حق اطاعت دارند و وظيفة هدايت ما هم از طرف خداي متعال به عهده ايشان است و ما هم در صورت انجام وظيفه پيروي استحقاق شفاعت و حمايت از سوي ايشان را پيدا ميكنيم.
3. عاطفي، كه بسيار پرواضح است، حتي بيش از پدر و مادر به ما عطوفت دارند و اَولي بالمؤمنين هستند.
ب. از آن جا كه ما بالفطرة، معني پدر و مادري را ميفهميم و وظايفمان را به گردن ميگيريم. اين تعبير كمك ميكند كه نحوه ارتباط شخصيت خودمان را با پيامبر و امامان بفهميم و از نزديكترين راه (راه فطرت) در برابر ايشان احساس وظيفه كنيم.
ج. اساساً احترام و احسان به پدر و مادر جسماني، خود بهترين تمرين براي اطاعت از پيامبر و امام ـ عليهم السّلام ـ است و حتي كوتاهي در امر پدر و مادر باعث غضب و ناراحتي ايشان ميگردد و براي تقويت روحيه احسان به پدر و مادر تأمل در سيره و گفتار معصومان ـ عليهم السّلام ـ لازم است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ بحارالانوار، محمد باقر مجلسي، ج36، ص5.
پي نوشت ها:
[1] . مجلسي، محمدباقر، بحار الانوار، تهران، اسلاميه، چاپ بيست و سوم، 1385ق، ج36، ص5 و 275.
[2] . ر.ك: همين دو باب بحارالانوار، ج23، ص 5 و 257.
[3] . شيخ بهايي، وجيزه در خلاصه علم درايه، جزوه تايپي.
[4] . مجمع البحرين، ماده اب.
[5] . مفردات الفاظ القرآن، ماده اب.
[6] . احزاب/40.
[7] . محمد بن يعقوب، كافي، تهران، اسلاميه، ج1، ص198.
[8] . پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: حق علي بر مسلمانان مانند حق پدر بر فرزندانش است.