وقتي كه به گوشه و كنار سرزمين عزيزمان ايران نگاه مي كنيم در اكثر نقاط شاهد قُبة امامزاده اي هستيم كه ذرية پاك ائمه و از خاندان پيامبر مي باشند آنها در زمان خودشان به خاطر ظلم و ستم حكام غاصب از وطن اصلي خود كوچ كرده و به سرزمين ديگري رفتند و از آنجائي كه ايرانيان از همان ابتداي مسلمان شدنشان به خاندان پيامبر و ائمه ـ عليهم السلام ـ ارادت خاصي داشتند، اكثر اين امامزادگان به ايران آمده و در ايران ساكن شدند تا از مركز حكومت ظالمان دور شده و در امان باشد اما و باز هم از ظلم و ستم حكام دست نشانده در امان نمانده و اغلب شهيد مي شدند يا در غربت جان مي سپردند. يكي از اين بزرگان كه در ري مدفون است امام زاده حمزه هست كه فرزند امام موسي كاظم ـ عليه السلام ـ هفتمين امام شيعيان است كه به احتمال زياد در سال 151 هجري قمري متولد شده و درحدود سالهاي 201 تا 204 به شهادت رسيده و حدوداً 53 سال عمر كرده هر چند در مورد تاريخ وفات و تولد آن حضرت بين مورخين اختلاف هست ولي اين احتمال طرفداران بيشتري دارد.[1]در مورد مادر امامزاده حمزه دو احتمال دارد يكي اينكه مادرش ام ولد (كنيزي) بوده كه امام بعد از خريد آن كنيز با او ازدواج مي كند.[2]احتمال ديگر اينكه مادرش زني به نام ام احمد بود و بنابراين با امامزاده احمد شاه چراغ كه در شيراز، مقبره دارد از يك مادر بوده اند[3] ام احمد خانمي محترم و مورد توجه امام موسي كاظم ـ عليه السلام ـ بود
در رابطه با هدف آمدن امامزاده حمزه به ايران نيز نظريه هاي مختلفي بيان شده كه در مجموع اشاره به اين دارد كه وقتي امام رضا(ع) توسط مأمون از مدينه به ايران انتقال داده شد و ولايت عهدي ظاهري را پذيرفت، برادران و عموزادگان حضرت به طرف ايران سفر كردند. البته اين در صورتي است كه قبل از شهادت امام رضا به ايران آمده باشند.[4] اما اگر بعد از شهادت امام رضا به ايران آمده باشند به خاطر فشار حكومت غاصب مأمون بوده كه بيشتر امامزادگان از وطن خود كوچ كردند و چون ايرانيان هم از همان ابتدا دوستدار خاندان پيامبر و سادات بودند، اين امامزاده ها به ايران هجرت نموده و به تبليغ و ارشاد مردم ايران مي پرداختند.
گفته شده كه وقتي كارواني كه امامزاده حمزه و برادرش احمد (شاه چراغ) هم در آن بوده به نزديكي شيراز رسيدند از طرف قتلغ خان كه يكي از امراي مأمون بوده مورد حمله قرار گرفته كه در اين هجوم شاه چراغ شهيد شده و امامزاده حمزه مجروح مي شود و مخفيانه خودش را به ري رسانده و با همان زخم در ري به شهادت مي رسد.[5]در مورد امامزاده حمزه و مقام و منزلت او گفته شده كه حضرت عبدالعظيم حسني وقتي كه در ري بوده به زيارت آن حضرت مي رفت و دوستداران اهلبيت را نيز به زيارت آن حضرت دعوت مي كرد و مي فرمود: «اين قبر بهترين مرد از فرزندان موسي بن جعفر است كه من زيارت مي كنم.[6]امامزاده حمزه مردي عالم، فاضل، متقي و محدث بوده و گفته شده كه سه پسر داشته بنامهاي حمزة بن حمزه، قاسم بن حمزه و علي بن حمزه.
امامزاده طاهر:
بايد گفت كه متأسفانه در رابطه بيشتر امامزاده ها كه با چند واسطه به ائمه ـ عليهم السلام ـ مي رسند در منابع تاريخي اطلاعات دقيق و بيشتري نيامده و اين امر بخاطر زندگي مخفي آن بزرگان بوده كه بر اثر اختناق حكومت جور امويان و عباسيان صورت مي گرفته. امامزاده طاهر هم از اين قاعده بيرون نيست زيرا در مورد آن حضرت نيز اطلاعات اندكي در منابع وجود دارد.
امامزاده طاهر كه نام اصليش عبدالله است از نوادگان امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ است و با هشت واسطه به آن حضرت مي رسد يعني طاهر پسر محمد پسر محمد پسر حسن پسر حسين پسر عيسي پسر يحيي پسر حسين پسر زيد پسر امام زين العابدين مي باشد[7] كه به اين صورت نام پدرش محمد بوده و نام مادرش زينب كه به جعفريه مشهور بوده.[8]امام زاده طاهر از جمله علماي اوايل قرن چهارم هجري قمري بوده و در شهر ري داراي وجهه و شخصيت تامي بوده و معمولاً مردم براي رفع مشكلات اجتماعي به اين حضرت مراجعه مي كردند. او سيدي بزرگوار و جليل القدر بود و داراي كرامت مي باشد. از كيفيت و دلايل هجرت امام زاده طاهر و نحوه زندگي و اولاد و خصوصيات ديگر وي متأسفانه مدركي در دست نيست ولي احتمال دارد كه در نيمه نخست قرن چهارم هجري با پدر بزرگوارش يعني محمد كه ملقب به مبرقع بوده به ري هجرت كرده و در آنجا ساكن گشته.[9] وپس از وفات قبرش زيارتگاه مردم شده.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حيات امام موسي. نويسنده: باقر شريف قرشي.
2. زندگاني حضرت عبدالعظيم، نويسنده: احمد صادقي اردستاني.
3. امامزادگان ري، نويسنده: محمد مهدي بحرالعلوم.
4. اختران فروزان ري و تهران،نويسنده: محمدشريف رازي.
پي نوشت ها:
[1] . فقيه بحرالعلوم، محمدمهدي، امامزادگان ري، قم، مؤسسه فرهنگي انتشارات گرگان، چاپ اول، 79، ج1، ص336.
[2] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسه وفاء، چاپ دوم، 1403، ج48، ص285.
[3] . بحرالعلوم، پيشين، ص 334.
[4] . همان، ص 363.
[5] . همان، از ص338 تا 350.
[6] . همان از ص338 تا 350.
[7] . رازي، محمدشريف، اختران فروزان ري و تهران، انتشارات مكتبة الزهرا، ص 530.
[8] . اردستاني، احمدصادق، زندگاني حضرت عبدالعظيم، انتشارات حافظ، چاپ اول، 68، ص 145.
[9] . همان، ص 140.