شكل لباس روحانيت برگرفته از لباس پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميباشد كه منابع متعدّدي نحوة پوشش آن حضرت را توصيف كردند به طوري كه آن حضرت لباسهاي بلند بر تن ميكردند و بهخاطر زيبائي و نظافت؛ به پوشيدن لباس سفيد توصيه مينمودند و هميشه عبايي از روي لباسها ميانداختند و دائماً عمامهاي بر سر مبارك داشتند و عمامههاي آن حضرت نامهاي مختلفي داشت از جمله عمامهاي به نام «سحاب» داشتند كه آن را به علي ـ عليه السّلام ـ هديه كردند و در روز غدير علي ـ عليه السّلام ـ را با دست خود معمم كردند.[1]البتّه اين نوع لباس ابتكار پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نبوده بلكه همان لباس عربهاي آن زمان بود ولي عربهاي شمال به جاي عمامه از «كوفيه» استفاده ميكردند و اين (كوفيه) مربوط به عهد شاپور ذوالاكتاف ميباشد كه بعد از خواباندن شورش عربهاي عراق براي تحقير آنان عمامة آنها را برداشته و «كوفيه» را كه مخصوص زنان بود، بر آنها تحميل نمود تا اينكه متوكّل عباسي اين نوع سرپوش را پسنديده و كوفيه و عقال بر سرگذاشت. كه اين نوع پوشش به نحوي عمومي شد.
امّا لباس مسلمانان صدر اسلام عبارت از؛ عبا، پيراهن بلند و عمامه، بود كه بعدها با گسترش اسلام به سرزمينهاي مختلف، مردم آن سرزمينها هم لباس مسلمانان را به تن ميكردند حتّي تا عصر صفويه، كه تصاويري از اين زمان موجود است ـ همين نوع لباس معمول بوده است كه بعدها نظاميان در مقابل سلاحهاي جنگي مجبور شدند لباسهاي خود را تغيير دهند و به تبع آنها مردم عادي نيز لباس خود را تغيير دادند و از زمان «افشاريه» به بعد لباس ايرانيان هم تغيير كرد.
از اين زمان به بعد بود كه لباس روحانيان نسبت به ساير مردم امتياز پيدا كرد. و آنان به جهت تشبه به پيامبران اين لباس را حفظ كردند. پس، از آنجا كه روحانيون، پرچمداران تمدن و فرهنگ بزرگ اسلامي هستند بايد در گفتار و رفتار و حتّي در شكل ظاهري هم از پيامبر تأسي و تقليد بكنند.
از طرفي ديگر چون در عصرهاي حاضر لباس عاملي شده براي انواع تجمل پرستيها، توسعه فساد، تحريك شهوات، خودنمايي و فخرفروشي، روحانيان از لباس مناسب با شئونات ديني و اسلامي خود استفاده ميكنند تا خود نوعي تبليغ و ترويج فرهنگ اسلامي باشد و مردم را به ياد پيامبران و امامان معصوم بياندازد.
دليل ديگري كه مي توان براي پوشيدن لباس روحانيت اشاره كرد اين است كه چون اين لباس نمود بارزي در شناساندن عالمان علوم ديني دارد و مردم مي توانند با ديدن روحانيون شبهات و پرسش هاي ديني خود را از آنان جويا شوند و پاسخ خود را دريافت كنند.
واصولاً اينكه هر گروه ويژهاي براي شناخته شدن، «يونيفورم» ويژهاي دارند، يك كار خردمندانه و معمول و معقول بوده و هست، علما و فقها و دانشمندان علوم ديني اسلامي و مذهبي شيعي نيز چنين لباس خاصّي را ملتزم شدهاند، كه سابقهاي اسلامي و شيعي دارد، و طبيعتاً وزين و متين و ارزندهترين ميباشد.
اما در حال حاضر روحانيون در ايران و ساير مناطق غالباً عمامه سفيد بر سر ميگذارند و در ميان شيعيان عمامه سياه دليل سيادت است و اين كه اين شخص از ذريه پيامبر ميباشد اما اين كه منشاء سياه بودن عمامه سادات از چه زماني است در اين باره بايد گفت كه بنيهاشم و پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ به هيچ وجه تعمد نداشتند عمامه سياه بر سر بگذارند بلكه عمامههايي از رنگهاي مختلف بر سر ميگذاشتند و ائمه نيز همين طور، اولين بار عمامه سياه در نهضت عباسيان رواج پيدا كرد كه رنگ سياه شعار آنها بود و به سياه جامگان و مسوده معروف شدند اما علت قرار دادن لباس سياه و به عنوان شعار چه بوده مطالب گوناگوني نقل شده از جمله اينكه آنان به خاطر شهادت امام حسين ـ عليه السّلام ـ لباس سياه بر تن ميكردند و با اين مسئله عزادار بودن خود و مظلوميت خاندان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ را به اطلاع مردم ميرساندند كه اين نوع رنگ لباس بعدها لباس رسمي عباسيان شد كه علويان در مقابل عباسيان قرار داشتند و به هيچ وجه از نوع لباس آنان استفاده نميكردند چنانكه از داستان ولايت عهدي امام رضا ـ عليه السّلام ـ و دستور مأمون به اركان دولت در مورد تعويض رنگ لباس از سياه به سبز بر ميآيد كه لباس علويان سبز بوده است همچنان كه بعضي از سادات از عمامه سبز استفاده ميكنند منشأئي غير از اين مقطع تاريخي به نظر نميرسد ولي بعدها اين لباس به نوعي علامت سيادت شد با توجه به فلسفه آن دربارة عزادار بودن به خاطر مصائب خاندان پيامبر در ميان سادات ماندگار شد. در مقابل ،روحانيون غير سيّد از ميان رنگهاي مختلف رنگ سفيد را به خاطر استحباب آن انتخاب كردهاند اگر چه اين رنگ بيشتر مختص روحانيون شيعه مذهب و قلمرو سابق عثماني است و روحانيان مناطقي چون افغانستان، تركمن صحرا چندان اصراري بر عمامة سفيد ندارند.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. كتاب فرهنگ لباس.
پي نوشت:
[1] ـ ترمذي، محمدبن عيسي، شمائل النبي، ترجمة دامغاني، نشر ني، ج 1، ص 54.