طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آياعبدالله بن جعفربن ابيطالب اهل موسيقي و لهو ولعب بود؟ در برخي منابع اهل سنّت مثل تاريخ طبري و الاغاني و نيز كتاب حكومت اموي تاليف حسينعلي آمده است آيا اين مطلب صحت دارد.

آياعبدالله بن جعفربن ابيطالب اهل موسيقي و لهو ولعب بود؟ در برخي منابع اهل سنّت مثل تاريخ طبري و الاغاني و نيز كتاب حكومت اموي تاليف حسينعلي آمده است آيا اين مطلب صحت دارد.

عبدالله بن جعفر بن ابيطالب مردي با شهامت و با سخاوت و بزرگوار بود، او در حبشه متولد شد و پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حقّ او دعاي خير كرد،[1] همة نويسندگان سيره، او را به بزرگواري و عزّت نفس و به خصوص بخشش فراوان ستوده‌اند.
اما در برخي منابع آمده است كه او اهل غنا و موسيقي بوده است. از جمله در كتاب الاغاني[2] و در تاريخ طبري، همچنين جرجي زيدان در كتاب تاريخ تمدن اسلام جلد 5 مي‌نويسد:«عبدالله بن جعفر از دوستداران غنا بود.»[3] به نظر مي‌رسد صحيح نباشد، به چند دليل:
اوّل اينكه: شخصيت معنوي عبدالله بن جعفر به گونه‌اي است كه اين عنوان در حق او نمي‌تواند صادق باشد، عبدالله بن جعفر كسي است كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حقّ او دعاي خير كرده است. خود عبدالله در روايتي مي‌گويد: پس از شهادت پدرم يك روز رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ به ديدار ما آمد و من در اين حال گوسفند برادرم را مي‌چرانيدم. رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ فرمود: خدايا در بيع و شراء او بركت عنايت فرماي.[4]شخصي از علامه حلّي در ارتباط با ادعاي عبدالله بن جعفر و محمّد بن حنيفه نسبت به امامت سؤال كرد، علامه حلّي در جواب نوشت: «… محمّد بن حنيفه و عبدالله بن جعفر را جلالت مقام و عظمت شأن از آن برتر است كه بر خلاف حق معتقد گردند»[5] علاوه بر اينكه ازدواج حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ با آن مقام رفيع كه در حقيقت تالي تلو معصوم محسوب مي‌شود، با عبدالله بن جعفر خود دليل ديگري است بر اينكه عبدالله اهل لهو و لعب و موسيقي نبوده است. مگر اينكه گفته شود عبدالله بعد از رحلت حضرت زينب ـ سلام الله عليها ـ به اين كار روي آورده كه آن هم با ادلّة ديگري ردّ مي‌شود.
شيخ جعفر نقدي مي‌نويسد: عبدالله از كساني بود كه با پيامبر خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ مصاحبت نموده و از آن حضرت حديث حفظ كرده بود، بعدها نيز ملازم اميرالمؤمنين علي ـ عليه السّلام ـ و امام حسن ـ عليه السّلام ـ و امام حسين ـ عليه السّلام ـ بود و از آن بزرگواران علوم بسياري را آموخته بود.[6]از طرف ديگر كتابهاي تاريخي خصوصاً كتب تاريخي اهل سنّت غير از موارد فوق مطالب بسيار زياد ديگري نيز  وجود دارد كه از نظر شيعيان قابل قبول نيست، همان گونه كه در كتاب الاغاني به حضرت سكينه، دختر امام حسين ـ عليه السّلام ـ هم اين نسبت داده شده است. بنابر اين صرف وجود يك مطلب در برخي از كتاب‌هاي تاريخي دليل بر صدق آن مطلب نيست.
علاوه بر اينكه در برخي كتاب‌هاي تاريخي مطالبي وجود دارد كه عكس اين مطلب را ثابت مي‌كند. به عنوان نمونه مسعودي در مروّج الذهب مي‌نويسد: وقتي عبدالله بن جعفر رو به سوي معاويه نهاد، عمرو بن عاص كه از آمدن او مطلع بود دو روز پيش از ورود او بر معاويه درآمد، و اين هنگام جماعتي از قريش و ديگران حضور داشتند. عمرو عاص گفت: مردي نزد شما مي‌رسد كه هميشه دستخوش هوا و هوس و گرفتار آرزوهاي خويش و مشغول عيش و طرب است… در اين هنگام عبدالله بن حارث بن عبدالمطلب كه حضور داشت از اين سخن برآشفت و با عمرو گفت: تو را نه آن مقام است كه اين گونه سخن بگويي و عبدالله نه چنان است كه تو بنمودي، بلكه مردي ذاكر و ذكور و بر بليات صابر و صبور و در حوادث و وقايع مهذب و غيور و سيدي حليم و ساجدي كريم است… »[7]بنابراين مطلب اغاني دربارة عبدالله بن جعفر كاملاً بي‌اساس و دروغ است.

معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. عقيله بن هاشم زينب ـ سلام الله عليها ـ ، نويسنده:آيت الله جهرمي.

پي نوشت ها:
[1] . عسقلاني، ابن حجر، الاصابة في تمييز الصحابه، بيروت، دار الجيل، 1412 هـ، ج 4، ص 48.
[2] . اصفهاني، ابوالفرج، الاغاني، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ اول، 1406 ه‍ ، ج8، ص445.
[3] . جرجي زيدان، تاريخ تمدن اسلامي، علي جواهر كلام، تهران، اميركبير، 1336، ج5، ص 43.
[4] . عسقلاني، ابن حجر، الاصابة في تمييز الصحابه، بيروت، دار التب العلميه، 1415 هـ، ج 4، ص 37. دعاي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ در حق در عبدالله بن جعفر در اكثر منابع سيره‌نگاري ذكر شده است.
[5] . ناسخ التواريخ، ص 610.
[6] . نقدي، جعفر، حيات السيده زينب، بيروت، مؤسسة الاعلمي للمطبوعات، چاپ اول، 1419ه‍ ، ص79.
[7] . مسعودي، مروج الذهب، ترجمة ابوالقاسم پاينده، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1374، ج2، ص170.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد