موقعيت جلولاء:
جلولاء، شهر قديم ايراني و در سرزمين عراق كنوني،[1] نزديك خانقين كنار مرز ايران و عراق واقع است.[2] اين شهر در مسير راه عراق به خراسان بوده است[3] و به يك فاصله چهل و پنج كيلومتري از خانقين قرار داشته است[4] و نيز نام نهري است كه بر كنارة آن چند روستا از روستاهاي بغداد واقع شده است.[5]امروزه ظاهراً به نام سردار معروف مسلمان «سعد بن ابي وَ قّاص» سعديه خوانده مي شود.[6]
جنگ جلولاء:
اين جنگ در سال شانزدهم هجري در عهد عمر بن خطّاب ميان سپاه ايران و مسلمانان به وقوع پيوست. پس از فتح مدائن به دست سپاه اسلام به فرماندهي سعد بن ابي وقاص و فرار يزدگرد، پادشاه ايرانيان به شهر حلوان (در نزديكي سرپل ذهاب فعلي)، به سعد خبر رسيد كه يزدگرد در حلوان سپاهي فراهم آورده و در صدد حمله به مسلمانان است. از اين رو سپاهي از سوي سعد بن ابي وقاص به فرماندهي، هاشم بن عتبة بن ابي وقاص روانة آنجا شد. ايرانيان پس از فرار از مداين به جلولاء رفتند و آنجا را محل مناسبي براي پيكار با مسلمانان تشخيص دادند و خندق بزرگي براي جلوگيري از پيشروي سپاه اسلام حفر كردند و با هم قسم ياد كردند كه فرار نكنند. در نتيجه نبرد سختي در جلولاء بين سپاه مسلمانان و ايرانيان روي داد كه هرگز مسلمانان نظير آن را نديده بودند.[7]حجر بن عدّي كندي، در اين جنگ فرماندهي جناح چپ سپاه اسلام را بر عهده داشت.[8] سردار لشكر ايرانيان فردي به نام مهران از اهالي ري بود.
سرانجام مسلمانان پس از نبردي سخت به لطف الهي ايرانيان را شكست دادند و تنها گروه اندكي از آنان باقي ماندند. كشتگان، پهنة نبرد را بر آنها بستند و در خندقي كه خود حفر كرده بودند غرق شدند و از اين رو جنگ را «جلولاء» به معني «پوشاننده» خواندند، چون كه همة ـ پهنة پيكار به وسيلة كشته شدگان پوشانده شده بود.[9]چون گزارش اين شكست به يزدگرد رسيد، از حلوان به سوي ري رفت. شايان ذكر است كه در اين جنگ غنايم زيادي به دست سپاه مسلمانان افتاد. هاشم ابن عتبه غنايم را جمع كرد و به نزد سعد بن ابي وقاص فرستاد.
سلمان بن ربيعه آنها را تقسيم كرد و به هر سواره اي نه هزار دينار يا درهم و نه چهار پا يا دام رسيد و خمس آنرا به نزد عمر بن خطاب فرستادند. پس از فتح جلولا سپاه اسلام به سوي خانقين حركت كرد.[10]با بررسي متون موجود در اين زمينه به اين نتيجه مي رسيم كه به رغم تجهيزات بسيار سپاه ايرانيان در جنگ جلولا اين لطف الهي و شجاعت و تدبير وصف ناپذير مسلمانان صدر اسلام بود كه به مدد آنان آمد و آنها بر لشكر ساسانيان غلبه كردند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ سياسي اسلام،نويسنده: حسن ابراهي.
2. فروغ ابديّت،نويسنده: جعفر سبحاني.
پي نوشت ها:
[1] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745.
[2] . يارشاطر، احسان، تاريخ ايران، از سلوكيان تا فروپاشي دولت ساسانيان، ترجمه حسن انوشه، تهران: امير كبير، 1372، صص 8-597
[3] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745 و ابوالفداء، تقويم البلدان، ترجمة عبدالمحمد آيتي، بنياد فرهنگ ايران، 1342، صص 349 ـ 348 و لغت نامه دهخدا، ج5، ص 6881.
[4] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745.
[5] . ابوالفدا، تقويم البلدان، صص 349 ـ 348.
[6] . دايرة المعارف فارسي، ج1، ص 745.
[7] . بلاذري، احمد بن يحيي بن جابر، فتوح البلدان، ترجمة محمد توكل، نشر نقره. 1367، ص 377 و محمد بن علي بن اعثم كوفي، الفتوح، ترجمة محمد بن احمد مستوفي هروي، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامي، 1372، ص 152، و عزالدين علي ابن اثير، تاريخ كامل، ترجمه سيد محمد حسين روحاني، تهران: اساطير، 1374، ج4، صص 1439 ـ 1437 و طبري، محمد بن جرير، تاريخ الرسل و الملوك، ترجمة ابوالقاسم پاينده، تهران: اساطير، ص 1828، و پيرنيا، حسن، تاريخ ايران از آغاز تا انقراض ساسانيان، تهران: انتشارات كتابخانة خيام، 1375، صص 236 ـ 235 و جعفريان، رسول، تاريخ خلفا، قم، دليل، 1379، صص120-119.
[8] . ابن اعثم، ترجمة الفتوح، ص 152 و جعفريان، رسول، تاريخ خلفا، صص 120-119.
[9] . ابن اثير، تاريخ كامل، صص 1439 ـ 1438.
[10] . طبري، محمد بن جرير، ترجمة تاريخ الرسل و الملوك، ج5، ص 1828، و ابن اثير، ترجمة تاريخ كامل، ج4، صص 1439 ـ 1438، و ابن اعثم، ترجمة الفتوح، ص 152.