خانه » همه » مذهبی » چرا و از چه زماني روي خانه خدا را با پارچه مشكي مي‌پوشانند؟

چرا و از چه زماني روي خانه خدا را با پارچه مشكي مي‌پوشانند؟

پوشاندن كعبه سابقه‌اي ديرينه در تاريخ بيت‌الله الحرام دارد. اين امر در دوره هاي مختلف سبب مي شد که براي نگهداري و تعويض اين پوشش منصبي با عنوان پرده داري در کنار ساير مناصب خانه خدا ايجاد شود. اينکه اولين شخص چه کسي بود که روي خانه کعبه را پوشاند؟ در اخبار و روايات اسلامي به افراد مختلف اشاره شده است. چنانچه در منابع تاريخي اين امر را به دوره حضرت ابراهيم و اسماعيل منسوب مي دارند و گفته مي شود نخستين فردي كه نسبت به پوشش كعبه اقدام كرد:
1ـ ابراهيم يا اسماعيل ـ عليهما السلام ـ اولين كساني بودند كه خانة كعبه را پوشانده‌اند.[1]2ـ در روايات متعدّدي از اهل سنّت هم آمده است كه تُبّع (اسعد حميري) اولين كسي است كه كعبه را با پوشش كامل پوشانيده و براي آن دري قرار داد تا خانة كعبه بسته شود، اين سخن برخي از اهل‌سنت مي‌باشد.[2]3ـ ابن حجر در اين زمينه روايات مختلفي را آورده و سپس اين‌گونه بين روايات جمع مي کند: الف: اسماعيل اولين كسي است كه كعبه را پوشانده است. ب: عدنان احتمالاً اولين شخصي است كه بعد از اسماعيل، كعبه را پوشانده است. ج: تبع اولين كسي است كه كعبه را با انطاع (چرم) و وصايل (پارچه‌اي زينتي از يمن) پوشانده است.[3]نتيجه اينكه: مطابق رواياتي كه از اهل‌بيت ـ عليهم السلام ـ به ويژه از حضرت امام صادق ـ عليه‌السّلام ـ رسيده، بايد اولين پوشش كعبه را از سوي ابراهيم يا اسماعيل ـ عليهما السّلام ـ دانست.[4]

سير تاريخي جنس و رنگ جامة كعبه:
كعبه در جاهليّت با انطاع (چرم) پوشانده مي‌شد، رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ خانة كعبه را با پارچة يمني پوشانيد، بعد از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ عمر و عثمان كعبه را با قَباطي كه پارچه‌اي از مصر و سفيد و نازك است پوشش دادند.[5] بعضي هم گفته‌اند: كعبه قبل از اسلام هم با قَباطي پوشيده مي‌شد.[6]هارون الرشيد در دوران خود فرمان داد كه جامة كعبه از قباطي مصر بافته شود كه در سال 190 هجري آماده و بر كعبه انداخته شد.[7] در سال 200 هجري، حسين بن حسين أفطس طالبي علوي، رو به سوي مكه نهاد و در شورشي كه ايجاد نمود مكه را به تصّرف خويش در آورد و به درون كعبه قدم گذارد و سپس تمامي جامه‌هاي آن را برداشت و از آن خود نمود. آن گاه به وسيلة دو جامه از ابريشم سبك كه يكي زرد و ديگري سفيد بود كعبه را پوشانيد.[8]در دوران خلافت مأمون به وي اطلاع دادند كه جامة ديباي قرمز كعبه پيش از رسيدن زمان قرار دادن جامة دوم نمناك و فرسوده مي‌شود. مأمون در اين‌باره از «مبارك طبري» كه در آن هنگام فرستادة ويژة او به مكه بود پرسيد: كعبه در چه جامه‌اي بهتر و زيباتر خواهد بود؟ او در جواب گفت: در جامة سپيد، پس مأمون فرمان داد جامه‌اي از ديباي سفيد بافتند و در سال 206 هجري بر كعبه معظمه آويختند.[9]در بعضي از نوشته‌ها هم‌چنين آمده است: در دوران جاهليّت، قريش در پوشش كعبه به صورت اشتراكي عمل مي‌كردند، پوشش كعبه تا زمان ابو ربيعة بن مغيرة به اين كيفّيت ادامه يافت و همو بود كه گفت: اين مسئوليت را يك سال من به تنهائي به عهده مي‌گيرم و يك سال به عهدة قريش باشد و تا آخر عمر اين كار را ادامه داد. سپس رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ كعبه را با پارچة يماني پوشاند. علي ـ عليه‌السّلام ـ و خلفاي سه گانه و مأمون و متوّكل عباسي هم (اين گونه) به كعبه جامه پوشاندند.[10]فاكهي گفته است: مأمون خليفة عباسي كعبه را با ديباي سفيد پوشانيد، بعد از او هم‌چنين بود تا در دوران فاطميون بين سالهاي 567ـ 297 هـ (فاطميون دولتي را در تونس تأسيس كرده و حكمراني آنان به مصر و سوريه و لبنان و فلسطين گسترش يافت)[11] كعبه با ديباي سفيد پوشيده شد و محمد بن سبكتكين جامة كعبه را از ديباي زرد تهيّه كرد.[12]

آغاز پوشش كعبه با رنگ سياه:
الناصر لدين الله، خليفه عباسي،(حکومت 575-622ه.ق) نخستين كسي است كه كعبه را با ديباي (ابريشم) سياه رنگ پوشاند و از آن زمان به بعد تا كنون كعبه سالي يك بار با جامة سياه پوشيده مي‌شود.[13]فارسي مي‌گويد: از آن هنگام ديباي سياه هم‌چنان به عنوان جامه براي كعبه معمول گرديد.[14]علّت سياه بودن پوشش خانه كعبه: به نظر مي‌رسد با توّجه به حرارت فوق العادة خورشيد در مكه و استقامت بيشتر رنگ سياه در برابر آفتاب جامة كعبه از بهترين پارچه‌ها با رنگ سياه تهيّه مي‌شود.
 
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ فصلنامه ميقات حج، شماره 26.
2- آثار اسلامي مکه و مدينه، نويسنده:رسول جفريان
3- اخبار مکه، ترجمه محمود مهدوي دامغاني

پي نوشت ها:
[1] . كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، تهران: دارالكتب الاسلاميّه، چاپ سوم، 1367 ش، ج4، ص215 ج1؛ الحرالعاملي، محمد بن الحسن، وسائل الشيعه، بيروت: دارالاحياء التراث العربي، چاپ پنجم، 1403ه‍، ج9، ص 324. و  ابن حجر عسقلاني، احمد بن علي، فتح الباري في شرح صحيح البخاري، بيروت: دارالكتب العلميه، چاپ اول، 1410ه‍ ، ج 3، ص 585.
[2] .ازرقي، محمدبن عبدالله، اخبار مكه، بيروت: دارالاندلس، ص250ـ 249 . ابن حجر عسقلاني، همان، ج3، ص 585.
[3] . ابن حجر عسقلاني، همان، ج3، ص586.
[4] . صدوق، محمد بن علي بن الحسين، من لايحضره الفقيه، قم: مؤسسة النشر الاسلامي، 1404ه ،ج2، ص232 و ص235، ج 2286.
[5] . الازرقي، پيشين، ص 253؛ ابن حجر عسقلاني، پيشين، ج3، ص585.
[6] . ابن هشام، السيرة النبوّية، بيروت: داراحياء التراث العربي،( بي تا)ج2، ص211.
[7] . فصلنامه ميقات حج، شماره 26، زمستان 1377، ص116.
[8] . همان، ص116.
[9] . همان، ص117ـ 116.
[10] . ابن هشام، پيشين، ج1، ص25، پاورقي شماره 4.
[11] . المنجد في الاعلام، مادّه فطم.
[12] . ابن حجر عسقلاني، پيشين، ج3، ص587.
[13] . همان، ص587؛ ابن هشام، پيشين، پاورقي.
[14] . فضلنامه ميقات حج، پيشين، ص122.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد