خانه » همه » مذهبی » غير از حضرت علي و امام حسن و امام حسين و امام موسي و امام جواد ـ عليهم السلام ـ كه شهادت شان در تاريخ قطعي است، بقيه ائمه شهادت شان به چه طريق و به دست چه اشخاصي بوده است؟ و كدام كتاب تاريخي است كه شهادت بقيه ائمه را ذكر كرده است؟

غير از حضرت علي و امام حسن و امام حسين و امام موسي و امام جواد ـ عليهم السلام ـ كه شهادت شان در تاريخ قطعي است، بقيه ائمه شهادت شان به چه طريق و به دست چه اشخاصي بوده است؟ و كدام كتاب تاريخي است كه شهادت بقيه ائمه را ذكر كرده است؟

درباره شهادت ائمه معصومين بين علماء و دانشمندان و سيره نويسان دو نظر وجود دارد:
قول اول: اكثر علماي شيعه قائلند به اينكه ائمه معصومين همگي به شهادت رسيده اند و با مرگ طبيعي از دنيا نرفته اند حتي شيخ صدوق نه تنها معتقد به شهادت ائمه اطهار است بلكه مي گويد اعتقاد ما اين است كه پيامبر اكرم (ص) نيز در غزوه خيبر مسموم شد و بر اثر عوارض همان سم از دنيا رفت[1].
و شيخ طوسي مي گويد كه جناب حسين بن روح،: نائب سوم امام زمان (عج) فرموده است:… نبي اكرم (ص) و ائمه (ع) از دنيا نرفتند، مگر با شمشير يا سمّ[2].
و دليل اين قول، روايات متعددي است كه در اين خصوص از ائمه اطهار به ما رسيده كه در ذيل به دو نمونه از اين احاديث اشاره مي كنيم:
الف) امام حسن ـ عليه السلام ـ بعد از اينكه مسموم گرديده بود به يكي از اصحابش به نام جنادة فرمودند: «به خدا قسم اين پيماني است كه رسول خدا (ص) با ما بسته است كه اين امر ولايت به دوازه نفر از ائمه از فرزندان علي و فاطمه برسد و نيست از ما مگر اينكه يا مسموم مي شود يا به قتل مي رسد[3]. و اين حديث از امام صادق (ع) نيز نقل شده است[4].
ب) شخصي به نام هروي در شهادت امام حسين (ع) شبهه نمود، امام رضا (ع) در جوابش فرمود: به خدا قسم حسين كشته شد و از حسين بهترها يعني امير مؤمنان و حسن بن علي نيز كشته شدند و نيست از ما مگر اينكه كشته مي شود، و به خدا قسم من هم بوسيله سم كشته مي شوم…[5].
قوم دوم: نظر شيخ مفيد است كه ايشان در شرح اعتقادات صدوق چنين فرموده است: «آنچه ابو جعفر (صدوق) درباره وفات پيامبر و ائمه بوسيله سم يا قتل ذكر نموده بعضي از آنها قطعي و ثابت است و بعضي قطعي نيست. آنچه قطعي است، اين است كه امير المؤمنين و امام حسن و امام حسين ـ عليهم السلام ـ بوسيله قتل از دنيا رفته اند، نه مرگ طبيعي و نيز حضرت موسي بن جعفر (ع) مسموم گرديده و به گمان قوي حضرت امام رضا (ع) نيز با سم از دنيا رفته است، هر چند در اين هم شك و ترديد وجود دارد، ولي هيچ راهي براي حكم كردن درباره بقيه ائمه كه با سم از دنيا رفته اند و يا ترور گرديده اند و يا به قتل رسيده باشند، وجود ندارد. و رواياتي كه نقل گرديده اعتباري ندارد و راهي براي به يقين رسيدن نيست[6].
و بر همين اساس در كتاب ارشاد، فقط جريان شهادت پنج امام فوق الذكر را ذكر كرده و درباره بقيه ائمه يا ترديد نموده، مانند شهادت جواد الائمه و يا اينكه ساكت است و چيزي درباره شهادت آنها بيان نكرده است.
اما اينكه شهادت بقيه ائمه به چه طريق و به دست چه اشخاصي بوده و كدام كتاب، شهادت بقيه ائمه را ذكر كرده است. در جواب بايد توضيح دهيم كه كتب متعددي شهادت معصومين را متذكر شده اند كه در ذيل به نحوه شهادت آنها و بعضي از كتبي كه متعرض اين مطلب شده اند اشاره مي كنيم:
در مورد شهادت حضرت امير و حسنين و موسي بن جعفر ـ عليهم السلام ـ كه اتفاق نظر وجود دارد و همه سيره نويسان و تاريخ نويسان نحوه شهادت ايشان و نام قاتلين آنان را بيان كرده اند اما بقيه ائمه:
امام سجاد (ع): آن حضرت بوسيله زهر و به دست وليد بن عبدالملك شهيد شده است و بعضي گفته اند به دست هشام بن عبدالملك به شهادت رسيده است، كه ممكن است هشام بن عبدالملك برادر خود، وليد بن عبدالملك را وادار كرده باشد كه آن حضرت را زهر دهد، پس نسبت قتل آن حضرت به هر دو تن صحيح است[7].
امام باقر (ع); با طرح مرموز و مخفيانه هشام بن عبدالملك مسموم شده و به شهادت رسيده، ولي عامل و چگونگي آن به روشني مشخص نيست، بعضي مي نويسند: ابراهيم بن وليد بن عبدالملك آن حضرت را مسموم نمود[8] و بعضي گفته اند: زيد بن حسن به دستور هشام زهر را به زين اسب ماليد و اسب را به حضور امام باقر (ع) آورد و اصرار كرد كه آن حضرت بر آن سوار شود، آن حضرت ناگزير بر آن سوار شد و آن زهر در بدن او اثر كرد به گونه اي كه رانهايش متورم شد و سه روز در بستر بيماري افتاد و سرانجام به شهادت رسيد[9].
امام صادق (ع): شهادت آن حضرت به وسيله انگور زهر آلود بود كه به دستور منصور و به دست فرماندار مدينه به آن حضرت خورانيده شد[10].
بعضي از اهل سنت هم گفته اند كه امام صادق (ع) به وسيله سم به شهادت رسيده، مانند نويسندگان كتابهاي: اسعاف الراغبين، نور الابصار، تذكرة الخواص، صواعق محرقه و…[11]امام رضا (ع): وي به دست مأمون و به وسيله زهري كه در انگور تزريق كرده بود و يا اناري كه به وسيله يكي از غلامانش آلوده به سم گرديده بود، مسموم و به شهادت رسيد[12].
امام جواد (ع): معتصم و جعفر پسر مأمون سمي را در انگور رزاقي تزريق كرده بودند و براي ام الفضل همسر امام جواد (ع) فرستادند، ام الفضل نيز آنرا در كاسه اي گذاشت و جلوي همسر جوانش نهاد و از آن انگور توصيف بسيار نمود و سرانجام امام جواد (ع) از آن انگور خورد[13]. چگونگي شهادت آن حضرت توسط ام الفضل به گونه هاي ديگري نيز نقل شده است[14].
امام هادي (ع): بنابر قول شيخ صدوق و بعضي ديگر از دانشمندان، آن حضرت را معتمد عباسي برادر معتز، مسموم و به شهادت رسانيده است[15].
امام حسن عسكري (ع): ابن بابويه و ديگران گفته اند كه معتمد عباسي آن حضرت را با زهر شهيد نموده است[16].

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ منتهي الامال، نويسنده:شيخ عباس قمي.
2ـ مناقبنويسنده: ابن شهر آشوب.
3ـ دلائل الأمامة نويسنده:طبري.
4ـ سيره پيشوايان نويسنده:مهدي پيشوايي.

پي نوشت ها:
[1]- ابن بابويه، اعتقادات صدوق، محسن صدر رضواني، انتشارات مصطفوي، چاپ دوم، 1399 هـ . ق، ص72.
[2]- طبسي، محمد جواد، حياه الامام العسكري (ع)، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، 1371، ص427، به نقل از: طوسي، الغيبه، ص38.
[3]- مجلسي، بحارالانوار، تهران، انتشارات اسلاميه، ج27، ص217.
[4]- اعلام الوري، ص349، حبيب السير، ج2، ص98 و بحار الانوار، ج5، ص238.
[5]- طبسي، محمد جواد، حياه الامام العسكري (ع)، مكتب الاعلام الاسلامي، چاپ اول، 1371، ص426، به نقل از: عيون اخبار الرضا، ج2، ص200ـ202 و بحار، ج49، ص285.
[6]- مفيد، اوائل الامقالات، قم، مكتبة الداوي، ص63، قسمت شرح اعتقادات الصدوق.
[7]- قمي، عباس، منتهي الآمال، ج2، ص93ـ92 و ابن صباغ مالكي، الفصول المهي، ص208. و مصباح كفعمي، ص523.
[8]- منتهي الآمال ج2، ص227، دلائل الامامه طبري، ص94، ابن شهر آشوب، مناقب، ج4، ص210 و مصباح كفعمي ص522.
[9]- الخراج راوندي، ص230، و بحارالانوار، ج46، ص231.
[10]- منتهي الآمال، ج2، دلائل الامامه، ص111، ابن شهر آشوب، مناقب، ج4، ص280 و الفصول المهمه، ص230.
[11]- مظفر، محمد حسين، الامام الصادق، انتشارات اسلامي، چاپ4، ص101.
[12]- منتهي الآمال، ج2، ص542ـ544، ارشاد مفيد، ج2، ص269ـ272 و خاندان وحي، ص622.
[13]- اشتهاردي، محمد محمدي، سوگنامه آل محمد (ص)، انتشارات ناصر، چاپ 4، 1379، ص 132ـ133.
[14]- كامل ابن اثير، ج5، ص238، ابن شهر آشوب، مناقب، ج4، ص379، مروج الذهب، ج3، ص460، و دلائل الامامه ص209.
[15]- قمي، عباس، منتهي الامال، ج2، ص683.
[16]- منتهي الامال، ج2، ص733، اعتقادات صدوق، ص99، مصباح كفعمي، ص510، و بحارالانوار، ج5، ص335.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد