طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا امام زمان (ع) علاوه بر ياران اصلي ياران ديگري هم دارند؟

آيا امام زمان (ع) علاوه بر ياران اصلي ياران ديگري هم دارند؟

ياران امام زمان(ع)، سنگ‌هاي زيرين انقلاب جهاني‌اند. همان‌گونه كه پيامبر ( صلي الله عليه و آله و سلّم ) با همراهي مهاجران و انصار، رسالت شكوهمندش را به انجام رساند و امام علي ( عليه السّلام ) با مجاهدت سرداران رشيدش، حماسه‌هاي بزرگ آفريد. فريادرس موعود نيز، با همكاري مردان نمونه و خود ساخته، عدالت را به جهان باز خواهد آورد. منابع ديني ما، بر جايگاه والاي آن جوانمردان اشارت‌ها دارد.[1] امامان(ع)، آرزومند همراهي آن حضرت بوده‌اند و ياوري آن چهره پنهان كرده را به دوستان خويش، هميشه يادآوري مي‌فرموده‌اند. عدد ياران اصلي آن حضرت، سيصد و سيزده نفر ياد شده است.در موثقه مفضل بن عمر از امام صادق ( عليه السّلام )امده است : گويا مي‌نگرم قائم را بر منبر كوفه و سيصد و سيزده نفر يارانش، كه پيرامونش گرد آمده‌اند،‌ به شمار اهل بدر.[2]اين مضمون، به طور مستفيض از ائمه(ع) به ما رسيده است. از جمله روايت محمدبن حنيفه از حضرت علي ( عليه السّلام ) ،[3] روايت عبدالاعلي[4] و ابي الجارود[5] و ابي بصير از امام باقر(ع)[6] و روايت ابي خالد[7] و ابن حضرمي و ابان بن تغلب[8] و مفضّل بن عمر[9] از امام صادق (ع)و… در متون عامّه و اهل سنّت نيز، در عدد ياران مهدي (ع)، تعداد ياد شده، بارها و بارها ياد شده است، از جمله: روايت ام سلمه از پيامبر ( صلي الله عليه و آله )[10] و روايت سيوطي از امام باقر ( عليه السّلام ).[11] در برخي از روايات، ياران مهدي(ع) ده‌هزار نفر ياد شده و تا آنان گردهم نيايند قيام صورت نمي‌گيرد. در صحيحه ابي بصير از امام صادق(ع)امده است: که تا حلقه كامل نگردد،‌ قائم خروج نمي‌كند، گفتم: كامل شدن حلقه به چند نفر است فرمود: ده‌هزار نفر.[12] در روايات ديگر، به جاي كامل شدن حلقه از كامل شدن (العقد)[13] و (فئه)[14] سخن به ميان آمده است كه باگرد آمدن ده هزار نفر تكميل مي‌شوند. در نقل‌هاي ديگر، از شمار كمتر و در برخي بيشتر از عدد  پيشين نيز، ياد شده است. از جمله، ابن رزين غافقي از امام علي ( عليه السّلام ) روايت مي‌كند که: «مهدي (ع) در ميان دوازده تا پانزده هزار ياور قيام خواهد كرد.»[15] و در روايت ابن مسعود، شمار بيعت‌ كنندگان، بيش از پنج هزار نفر ذكر شده است.[16] در احاديث ديگر به توده‌هاي انبوهي اشاره شده است كه از نقاط گوناگون جهان،‌ به ويژه مشرق زمين به كمك امام مي‌شتابند.[17] امام صادق ( عليه السّلام ) مي‌فرمايد: «سيصد و سيزده نفر ياران با او بيعت مي‌كنند. او تا هنگام كامل شدن ده هزار نفر در مكه اقامت كرده سپس رهسپار مدينه مي‌گردد»[18]. امام صادق ( عليه السّلام ) در پاسخ شخصي كه گمان مي‌برد، ياران مهدي(ع) تنها افراد اندكي هستند و حضرت، تنها با نيروي آنان، به اصلاح جهان خواهد كوشيد، فرمود: خروج مهدي به فراهم شدن امكانات بستگي دارد.همچنين از ابي بصير از امام صادق ( عليه السّلام )روايت شده که : مردي از كوفيان، از امام صادق(ع) پرسيد همراهان قائم چند نفرند؟ مردم مي‌گويند: مانند اهل بدر، سيصد و سيزده نفر بيش نيستند، فرمود:‌ جز به همراهي افراد قدرتمند قيام نكند، آنان هم كمتر از ده هزار نفر نباشند.[19] علاّمه مجلسي، همين معني را از روايات استنباط كرده و مي‌نويسد: «ياران مهدي(ع)منحصر به سيصد و سيزده نفر نيستند، بلكه اين شمار ياراني هستند كه حضرت به كمك آنان حركت را آغاز مي‌كند.»[20] شاهد بر مطلب اين‌كه در برخي روايات، به جاي «صحابه»، «من اصحابه»[21] آمده كه نشان مي‌دهد شمار ياد شده، طلايه‌داران ياران امام(ع) را تشكيل مي‌دهند كه خود را به حضرت مي‌رسانند و نهضت را آغاز مي‌كنند و در مقابل دشمنان مكي، به دفاع از امام(ع) مي‌پردازند.[22] احتمال مي‌رود اين گروه اندك،‌ فرماندهان و وزيران امام(ع) باشند كه در آغاز هسته‌هاي اصلي نيروها را بر عهده دارند و پس از پيروزي، براي ارشاد و دادرسي و كارگزاري به سرزمين‌هاي دور و نزديك فرستاده مي‌شوند. امام صادق(ع) مي‌فرمايد: «گويا مي‌نگرم به قائم برفراز منبر كوفه،که يارانش در پيرامون او حلقه زده‌اند. آنان پرچمداران لشكرها و كارگزاران امام بر روي زمين هستند.»[23]. از اين گروه، به «نقبا»، «خواص» و «ذخرالله»‌تعبير شده است.[24] ياران مهدي (ع) از صنف و نژاد ويژه‌اي نيستند، بلكه از گروه‌ها و نژادهاي گوناگون از سرتاسر جهان هستند. مردمي كه به ياري امام (ع)مي‌شتابند، «من اقاليم الارض» «من اقصي البلاد»هستند. در اين حركت عظيم، مردمان عجم، نقش پراهميتي در خدمت گزاري امام(ع) برعهده دارند.
حضرت در سنّ جوانان ظاهر مي‌شود. ياران وي را نيز، بيشتر جوانان پرتحرك و پرنشاط تشكيل مي‌دهند و پيران در ميانشان اندك شمارند. «ياران قائم، جوانانند و پيران اندكي بسان سرمه در چشم يا نمك در طعام و كم‌ترين چيز در غذا نمك است»[25] زنان نيز، در اين نهضت بزرگ جايگاه شكوهمندي دارند و در همه مراحل انقلاب حضور فعال خواهند داشت. زنان در تهيه مقدمات حركت،‌شركت دارند و پس از پيروزي، در اداره كارها، به امام(ع) كمك مي‌كنند.
امام باقر ( عليه السّلام ) مي‌فرمايد: «سوگند به خدا، سيصد و اندي نفر، بدون وعده پيشين گرد مي‌آيند در ميان آنان پنجاه زن است»[26] وجود زنان در ميان خواص و وزيران حضرت مهدي(ع)، نشانگر اوج و عظمت والاي بانوان در انقاب جهاني است. كلمه «رجل» كه در روايات به كار رفته علامت تغليب است، نه حصر. در روايات عامه نيز از وجود زنان در نهضت مهدي(ع) ياد شده است.[27] چه بسا بشود گفت: سه دسته روايت‌ها و گزارش‌هاي ياد شده، با يكديگر تعارض ندارند، بلكه در طول يكديگرند و در مجموع نشانگر سير تشكيل يارانند. سيصد و سيزده نفر نخستين گروندگان هستند كه در انتظار ظهور موعود در مكه بوده‌اند و ياران اصلي حضرت به حساب مي‌آيند، كه با گرد آمدن آنها، دعوت آغاز مي‌شود.  پس از انتشار خبر و گزارش آن به محرومان، ده يا دوازده هزار نفر، كه نيروها و ياران فرعي و كمكي انقلاب را تشكيل مي‌دهند، به سرعت به امام(ع) مي‌پيوندند، با اجتماع آنان، پاك سازي حجاز آغاز مي‌شود. در ادامه نهضت، توده‌هاي انبوه، از سراسر جهان، به حضرت مي‌پيوندند و درگيري بزرگ و خونبار با مستكبران شروع مي‌شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1- سيماي آفتاب» نويسنده:دكتر طاهري..
2- روزگار رهايي؛نويسنده:کامل سليمان.

پي نوشت ها:
[1] . محمد باقر مجلسي،‌ بحارالانورار، بيروت ،مؤسسة الوفاء، ج 52، ص 105.
[2] . شيخ عباس قمي،‌ مفاتيح الجنان، ترجمه الهي قمشه‌اي، انتشارات علمي.ص988.
[3] . لطف‌الله صافي،منتخب الاثر في الامام الثاني عشر، قم، داوري،ص166.
[4] .محمد باقر مجلسي، همان، ج 52، ص 340.
[5] . نعماني، الغيبة، تهران، انتشارات صدوق،ص315.
[6] . نعماني، همان.
[7] .محمد باقر مجلسي، همان، ج 51، ص 56.
[8] . نعماني، همان،ص 315.
[9] . صدوق، كمال‌الدين وتمام النعمة، ص 672.
[10] . هيثمي، نورالدين، مجمع الزوائد و منبع الفوائد،ص 119، چاپ شده در موسوعة الامام المهدي، ج 1، مكتبة الامام اميرالمؤمنين.
[11] . سيوطي، الحاوي للفتاوي ج 2، ص 150، چاپ شده در (موسوعة الامام المهدي (ع)).
[12] . نعماني، همان،ص 307.
[13] .محمد باقر مجلسي، همان، ج 51، ص 157.
[14] . حويزي، تفسير نورالثقلين،علميه، ج 1، ص 249،.
[15] . سيد بن طاووس ،الملاحم و الفتن، بيروت، مؤسسة الوفاء، ص65.
[16] . سيوطي،  الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 52، چاپ شده در موسوعة الامام مهدي.
[17] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ج 60، ص 316.
[18] . مفيد، الارشاد، ج 2، ص 383، چاپ شده در مصنّفات شيخ مفيد، ج 11، كنگره هزاره شيخ مفيد.
[19] . صدوق، كمال‌الدين و تمام النعمة، قم،  دفتر انتشارات اسلامي ، ج 2، ص 654.
[20] . محمد باقر مجلسي،  همان، ج 52. ص 323.
[21] .قمي، كفاية الاثر في النص علي الائمة الاثني عشر(ع)،ص 278ـ279.
[22] . محمد باقر مجلسي، همان، ج 52، ص 306.
[23] . صدوق،  همان، ص 673.
[24] . محمد باقر مجلسي، همان، ج 53، ص 7.
[25] . نعماني،  الغيبه،ص 316.
[26] . محمد باقر مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 223.
[27] . سيوطي، الحاوي للفتاوي، ج 2، ص 134.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد