محل زندگى حضرت حجة بن الحسن العسگرى (ع) در دوران كودكى همچون محل زندگى حضرت موسى (ع) مخفى بود، تا از گزند طاغوتيان زمان محفوظ گردد. اما در مورد اقامتگاه حضرت حجّت(ع) بايد گفت: دليل قاطعى بر اقامت آن بزرگوار در مكان معيّنى وجود ندارد، چنان كه در بعضى احاديث هم وارد شده است.از جمله: هنگامى كه از امام حسن عسگرى (ع) مى پرسند، اگر حادثه اى براى شما روى دهد از كجا از فرزند گرامى شما سراغ بگيريم؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «در مدينه [1]».همچنين روايت شده است که عدّه معدودى از اقامتگاه ايشان خبر دارند: امام زين العابدين (ع) مى فرمايد: «لا يَطَّلِعُ على موضعه اَحَدٌ من ولىٍّ و لا غيره، الاّ الذى يلى اَمْرَهُ»[2]هيچ كس از دوستان و ديگران از اقامتگاه او مطّلع نمى شود، به جز كسى كه متصدى خدمت گزارى اوست. ابوبصير از امام محمّد باقر (ع)نقل کرده که مى فرمايد: «لابدّ لصاحب الأمر من عُزلة، و لابدّ فى عُزلته من قُوَّة، و ما بثلاثينَ مِنْ وحشة و نِعْمَ المنزلُ طيبةُ»[3] ترجمه: «براى صاحب اين امر دوران عزلتى است و در ايام عزلت نيرو و قدرتى لازم است، با سى نفر وحشتى نيست و مدينه چه جايگاه خوبى است!»علامه مجلسى در بحارالانوار،مي گويد: «عزلت به معنى گوشه نشينى است و «طبيّه» بر اسم مدينه منوّره اطلاق مى شود. اين حديث را ابوحمزه از حضرت امام صادق (ع) نيز نقل كرده است. و نيز در روايتى ديگر آمده است: «انّ لصاحب هذا الامر بيتاً يقال لَه: بيت الحَمْدِ، فيه سراجٌ يُزهِرُ منه يوم وُلِدَ الى ان يقوم بالسّيف، لا يُطفى.»[4] «براى صاحب اين امر خانه اى است كه به آن بيت الحمد گفته مى شود و در آنجا چراغى هست كه از روز ولادت آن حضرت روشن مى باشد; اين چراغ هرگز خاموش نمى شود، تا روزى كه حجّت خدا با شمشير قيام كند.» اين روايت را مفضل بن عمر از امام صادق (ع) نقل كرده است. در روايت ديگرى امام صادق (ع) مى فرمايد: «كيف أنتم اذا بَقيتم بلا امامِ هدىً و لا علم يُرى…»[5] «چگونه است حال شما (شيعيان) هنگامى كه دستتان به امامتان نرسد و نشان آشكارى نيابيد.» و نيز در روايت ديگرى آمده: «للقائم غيبتان: إحداهما صغيرة و الأخرى طويله. فالأولى لا يعلَم بمكانه فيها الا خاصَّةُ شيعته والأخرى لا يعلم بمكانه فيها الاّ خاصّةُ مَواليه فى دينه.»[6] «براى قائم ما دو غيبت است: يكى از آنها كوتاه و ديگرى طولانى است، در غيبت كوتاه تنها شيعيان خاص از جايگاه او مطلع مى شوند و در دومى به جز خدمت گزاران ملازم او، كسى از اقامتگاهش آگاه نخواهد بود.» نيز روايت شده: ابراهيم بن مهزيار توسط فرستاده ى حضرت ولى عصر (ع) به پيشگاه آن سرور فرا خوانده شد; او از طائف گذشته و به دشت حجاز هدايت شده كه «عوالى» ناميده مى شود; در آنجا به خدمت كعبه ى مقصود مشرف مى شود، در اين ايام مهدى (ع) به پسر مهزيار مى فرمايد: «پدرم با من پيمان بسته كه در مخفى ترين و دورترين سرزمين ها مسكن گزينم، تا از تيررس اهل ضلالت در امان باشم، اين پيمان براى اين ريگزارهاى عوالى (دشت حجاز از نجد تا تهامه) انداخته است.» آن گاه آن حضرت دعايى را كه در دوران غيبت فرموده اند، بار ديگر تلاوت كردند: «اللهمَّ امْجُبْنى عن عيون اَعْدائى واجْمَع بينى و بين اوليائى.»[7] «بار خدايا، مرا از ديدگان دشمنانم پوشيده نگاه دار و بين من و دوستانم اجتماع حاصل كن.» همچنين حميرى از محمّد بن عثمان نقل مى كند، كه از او شنيدم که مى گفت: حضرت فرمود: «انّ صاحب هذا الامر يحضر الموسم كل سنة فيرى الناس و يعرفُهُم و يرونه و لا يعرفونه.»[8] «همانا صاحب اين امر همه ساله در موسم حج به زيارت خانه خدا مشرّف شده و در مراسم حج شركت مى كند (و در عرفات مى ايستد و به دعاى مؤمنين آمين مى گويد) ولى انبوه حجاج او را نمى بينند و يا مى بينند و او را نمى شناسند.» و نيز زراره از امام صادق (ع) نقل مى كند: «قائم را دو غيبت است در يكى از آنها بر مى گردد و در ديگرى معلوم نمى شود كجا هست، در موقع و موسم حج حضور مى يابد و مردم را مى بيند ولى كسى او را نمى بيند.»[9]
نتيجه:
آنچه كه مسلم است حضرت حجت (ع) در عالم هستى حضور دارند و همه ساله در موسم حج شرکت نموده وحج به جا مي آورند و ممكن است حتى بعضى افراد ايشان را ببينند، كه يا با معرفت و درك زيارت مى كنند آن حضرت را يا حتى ايشان را نمى شناسند . آنچه از بعضى روايات مذكور استفاده مى شود بعضى از مكان ها مثل مدينه منوره يا عوالى[10] (دشت حجاز) براى آن حضرت تعيين شده كه در بعضى مواقع ايشان
در آن جا حضور دارند. لكن به سبب رتق و فتق امور مسلمين عالم و شيعيان آن حضرت كه به ايشان نياز دارند ممكن است در مكان هاى ديگر نيز حضور پيدا كرده و به مشكلات آنان رسيدگي نمايند.
پي نوشت ها:
[1]ـ گل محمدى ، آرمان فريده: البيعة لله، رسالت جهانى حضرت مهدى (ع)،قم، مؤسسه الهادى، دوم، 1378، ص 126.
[2]ـ محمد باقر مجلسى، بحارالأنوار، تهران، دارالكتب الاسلاميه ،ج52،ص،153،ح5.
[3]ـ محمد باقر مجلسى، همان، ص 153، ح 6، و على دوانى، مهدى موعود، تهران، دارالكتب الاسلاميه ، ص 928- 929.
[4]ـ محمد باقر مجلسى، همان، ج 52، ص 158، ح 21 و على دوانى، همان، باب 28، ص 929- 930.
[5]ـ محمد باقر مجلسى، همان، ج 51، ص 111، ح 5.
[6]ـ همان، ج 52، ص 155.
[7]ـ محمد باقر مجلسى، همان، ج 94، ص 378.
[8]ـ على دوانى، همان، باب 28، ص 933، 934.
[9]ـ على دوانى، همان، ص 933.
[10] – امروزه درمدينه منطقه اي به عوالي معروف است که معمولا شيعيان درآن ساکن بودند.