عاشورا، تبلور زنده ي نماز، مناجات، حماسه، عدالت، و شهادت است. در مورد اين رخداد بسيار سخن گفته شده است، ولي به ابعاد گوناگون انساني و اجتماعي و درسها و پيامهاي زندگي ساز و حماسهآفرين آن كمتر توجه شده است. حال ما در اين مختصر به عبرتهاي عاشورا ميپردازيم:
الف- عبرتهاي سياسي
حركت و نهضت امام حسين ـ عليه السّلام ـ يك جنبش خصوصي يا خانوادگي نبود بلكه حركتي عظيم و انقلابي بزرگ عليه حكومت بني اميه بود. از اين رو يك حركت سياسي محسوب ميشود. كه ازجهات گوناگون ميتواند الگوي سياسي جوامع باشد كه مهمترين آنها عبارتند:
1. ولايت و رهبري
از مهمترين اصول اسلام «ولايت» است. ولايت بر مسلمين را امامان حق خودشان ميدانستند و به غاصب بودن ديگران عقيده داشتند. از اين رو امام حسين ـ عليه السّلام ـ فرمودند: « ما خاندان پيامبر بر تصدي اين امر (حكومت بر امت) از اين مدّعيان ناحق سزاوارتريم».[1]و در زيارتنامهها گاهي لعنت بر كساني آمده است كه ولايت آنان را انكار كردند.
از سرمايهها و عبرتهاي نهفته در حركت عاشورا، معرفي «رهبري صالح» به امت اسلام و افشاي رهبران ناشايسته است.
2. عدم ترك امر به معروف و نهي از منكر
حيات جامعه اسلامي به حساسيت مردم نسبت به احكام خدا ونظارت عمومي در امور واليان و مسئولان و مردم عادي وابسته است. از اين رو امام حسين ـ عليه السّلام ـ با درك موقعيت حساس جامعه كه روز به روز از سنت رسول خدا فاصله ميگرفت، پرچم امر به معروف و نهي از منكر را علم كرد و در اين راه جان خود و اطرافيانش را به خطر انداخت و براي هميشه و به همگان آموخت كه سكوت در برابر ظلم، بدعت، انحراف، گناهي بزرگ و قيام عليه آنها بالاترين درجه امر به معروف و نهي از منكر است. حال پيروان فرهنگ عاشورا، با الهام از عاشورا بايد نبض پرحركت جامعه اسلامي باشند و نسبت به جريان امور و وضعيت فرهنگي و سياسي حساسيت نشان دهند و با حضور دائم در ميدان امر به معروف و نهي از منكر، عرصه را بر فساد آفرينان تنگ سازند.
3. باطل ستيزي و جهاد
تلاش براي بازگرداندن خلافت اسلامي و حاكميت مسلمين به مجراي حق و اصيل خود و از بين بردن سلطه جائرانه باطل، صفحه ديگري از مبارزات امام حسين ـ عليه السلام ـ ميباشد كه تكليف «باطل ستيزي» را بصورت كلي و هميشگي روشن ميسازد و اينكه در برابر قدرتهاي باطل، نبايد سكوت و سازش كرد.
از تكاليف مهم مسلمانان در حراست از دين و كيان خويش و مقابله با دشمنان «جهاد» است كه عامل عزّت مسلمين است. كربلا و عاشورا يكي از مظاهر عمل به اين تكليف ديني بود و درسي براي همه ي آزادگان جهان كه در همه حال با همه توان تا آخرين دم، به نبرد با دشمنان اسلام و دين خدا برخيزند.
4. تدبير و برنامهريزي
قيام عاشورا، يك نهضت حساب شده و با برنامه بود نه يك شورش كور و بيهدف. براي لحظه به لحظه و روز بروز آن، دورانديشي و تدبير به كار گرفته شده بود.
5. كل يوم عاشورا
از عبرتها و درسهاي مهم عاشورا، شناخت تكليف دفاع از حق و مبارزه با باطل و ستم در هر جا و هر زمان است. قيام عاشورا تكليف خاص آنحضرت و يارانش در آن مقطع زماني خاص نبود، بلكه هرگاه هر جا نظير آن شرايط پيش آيد، همان تكليف هم ثابت است.
ب) پيامها و عبرتهاي اخلاقي
1. آزادگي
آزادي در مقابل بردگي، اصطلاحي، حقوقي و اجتماعي است، اما «آزادگي» برتر از آزادي است و نوعي حريت و رهايي انسان از قيدهاي ذلتآور و حقارت بار است. نهضت عاشورا جلوه بارزي از آزادگي در مورد امام حسين ـ عليه السلام ـ و خاندان و ياران شهيد او است كه از ميان دو امر شمشير يا ذلّت، مرگ با افتخار را پذيرفت و فرمود: «هيهات منَّ الذّلة»[2] انسانهاي آزاده در راه استقلال و رهايي از ستم طاغوتها و در آن لحظات حساس و دشوار انتخاب، مرگ سرخ و مبارزه خونين را برميگزينند و فداكارانه جان ميبازند تا جامعه خود را آزاد كنند.
2. ايثار
اوج ايثار، ايثار خون و جان است. ايثارگر كسي است كه حاضر باشد هستي و جان خود را براي دين فدا كند. در صحنه كربلا نخستين ايثارگر سيد الشهدا ـ عليه السلام ـ بود كه در راه خدا از جان و مال خود گذشت. و براي همه مخصوصاً شيعيان اين درس را داد كه در راه رضاي خدا و حفظ دين خدا بايد از تمنيات خويش گذشت.
3. شجاعت
صحنه عاشورا تصويري است واضح از شجاعت امام حسين ـ عليه السلام ـ و اهل بيتش. شجاعت عاشورائيان ريشه در اعتقادشان داشت. لذا عاشورا الهام بخش شجاعت به مبارزان بوده است و محرم همواره روحيه، شهامت و ظلمستيزي به مردم ميداده است.
4. عزت
عزت يعني، شكست ناپذيري، صلابت نفس، و حفظ كرامت و شخصيت والاي انسان. ستمپذيري و تحمل سلطه باطل و سكوت در برابر تعدي ،و تسليم فرومايگان شدن و اطاعت از فاجران؛ همه از ذلت نفس و زبوني وحقارت روح سرچشمه ميگيرد.
عزت و كرامت امام ـ عليه السلام ـ در عاشورا درس عبرتي بر تمام مسلمانان شد كه به زير بار خواستههاي ستمگران و ظالمان و قدرتهاي بزرگ نروند و در برابر تعدي آنها با تمام قوا با عزت و سربلندي بايستند.
5. عمل به تكليف
فرهنگ «عمل به تكليف» وقتي در جامعه و ميان افراد حاكم باشد، همواره احساس پيروزي ميكنند. امامان شيعه در هر شرايطي طبق تكليف عمل ميكردند. حادثه ي عاشورا نيز يكي از جلوههاي عمل به وظيفه بود.
پيام عاشورا: «شناخت تكليف» و «عمل به تكليف» است. از سوي همه مردم، بويژه آنان كه موقعيت ويژه دارند و الگويي براي ديگران هستند.
6. عشق به خدا
از والاترين و زلالترين حالات جان آدمي، عشق به كمال مطلق خداي متعال است. سراسر عاشورا و صحنههاي رزم رزمندگان، جلوهاي از اين جذبه ي معنوي و عشق برين است و شهادت ياران و عزيزان هر كدام هديهاي به درگاه دوست است تا رضاي او تأمين شود. اين مشرب عرفاني و عشق به خدا بايد سرمشق صاحبدلان و عاشقان درگاه حضرت دوست باشد. حفظ دين خدا قرباني ميخواهد كه امام و يارانش قربانيان در اين راه بودند.
براي ملتها هم قرباني شدن و قرباني دادن، رمز عزت و پيروزي است. عبرت و پيام عاشورا به ملتي كه در راه «آزادي» گام برداشته اين است كه بايد قربانيان بسياري تقديم آستان حرّيت كند.
آري حوادث تاريخي اگر به چشم عبرت و درس گرفتن مورد مطالعه قرار گيرد «درس آموز» است. حادثه ي كربلا يكي از اين حوادث «الهام بخش» و «عبرت آموز» است. در عين حال كه براي همه حق جويان و عدالت خواهان و مبارزان راه حق و آزادي، يكي از غنيترين منابع الهامگيري است، از نگاه ديگر يكي از تلخترين حوادث و فجايعي است كه در تاريخ اسلام پديد آمد و جا دارد كه كاملاً بيان شود كه چه عواملي سبب شد، اين فاجعه به بار آمد و از آن درس عبرت گرفت. عواملي مثل دنياطلبي، غفلت، رها كردن تكليف، بيطرفي نسبت به حق و باطل و… كه همه اينها در به وجود آمدن اين فاجعه به نوعي دخيل بودند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. حماسه حسيني، نويسنده:شهيد مطهري.
2. امام حسين و جاهليت نو، نويسنده:جواد سليماني.
3. سيره پيشوايان، نويسنده:مهدي پيشوايي.
پي نوشت ها:
[1] . طبري، محمد بن جرير، تاريخ طبري، بيروت، دار الكتب العلميه، ج 4، ص 303.
[2] . لهوف، سيد بن طاوس، ص57.