استعمارگران همواره براي ايجاد شكاف بين صفوف مسلمين و انحراف در انديشه هاي اسلامي از هر ترفندي استفاده مي كنند، آن ها در دوران پيشين با ايجاد فرق جعلي و ساختگي و در اين دوران با به راه انداختن جريان هاي عرفاني و اخلاقي كه خالي از يكتا پرستي است؛ سعي درحذف مقوله دين از جامعه جهاني دارند و هميشه آن ها را مورد حمايت خود قرار مي دهند. از جمله فرقه هاي جعلي كه در سده هاي اخير توسط استعمار گران در ايران به وجود آمده، بهائيت مي باشد كه با مطالعه تاريخ و نحوه پيدايش اين فرقه كاملا به نقش اساسي استعمار گران در ايجاد اين فرقه پي خواهيم برد و آن چه مورد سوال است اين است كه آيا هم اكنون نيز آن ها از اين فرقه حمايت مي كنند و يا نه؟
حمايت هاي استعمارگران غربي و غيره به شيوه هاي متعددي اعمال مي شود كه مي توان به عنوان مثال به موارد زير اشاره كرد:
1. تبليغات گسترده رسانه هاي غرب مبني بر حمايت از فرقه بهائيت در ايران و ساير كشورهاي جهان؛
2. تلاش غرب براي جلوه دادن فرقه بهائيت در رديف اديان الهي؛
3. صدور قطع نامه هاي متعدد با نام دفاع از حقوق بشر براي حمايت از بهائيان ايران؛
4. تشويق و حمايت استعمار از بهائيان مبني بر افزايش جمعيّت و در نهايت مي توان گفت غرب و آمريكا و بالخصوص اسرائيل از هر بهانه كوچكي براي حمايت از اين فرقه ضالّه استفاده مي كنند.
تحليل و بررسي عميق اين ترفند ها و حمايت ها در اين مجال نمي گنجد ولي به صورت اجمالي به بررسي و ذكر نمونه هايي از اين حمايت ها اشاره مي كنيم:
از جمله تلاش كشورهاي غربي و آمريكا براي جلوه دادن فرقه بهائيت در زمره اديان الهي به اين نمونه اشاره مي شود كه برخي از كشورهاي اروپايي و آمريكايي در سال هاي گذشته اقدام به چاپ و انتشار يك سري تمبر با نام معرفي اديان الهي كرده اند كه يكي از تمبرها به فرقه ضالّه بهائيت اختصاص دارد.
اين تمبرها به صورت يك مجموعه شامل اديان اسلام، مسيحيت، زردشت است و تمبرها حاوي تصاوير و اشكالي است كه عنوان سمبل دين شناخته شده است چاپ اين تمبرها نشان گر تلاش و شگردهاي مختلف استكبار براي ترويج فرقه ضالّه بهائيت و مقابله با آيين مقدّس اسلام است.[1]آمريكا در پي حمايت هاي مستمر از فرقه ضالّه بهائيت هر از گاهي در صدد تصويب لايحه بر مي آيد در همين رابطه در سال هاي اخير (مخصوصا در زمان رئيس جمهور قبلي) در مجلس سناي آمريكا پنج مصوبه در حمايت از اين فرقه به تصويب رساندند.[2]به گزارش جرائد و مطبوعات معتبر: اوّل خرداد 1380 مصادف با 28 صفر سال روز رحلت حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و امام حسن ـ عليه السلام ـ رژيم اسرائيل به مناسبت تجمع بهائيان براي افتتاح ساختمان مركزي آن ها در (حيفا) جشن و پاي كوبي مفصل به راه انداخت گفتني است كه ساخت اين مجموعه 250 ميليون دلاري با حمايت اسحاق رابين نخست وزير وقت اسرائيل از سال 1372 شمسي آغاز شد نكته قابل توجّه، دعوت گسترده از خبر نگاران راديو و تلويزيون هاي جهان براي پوشش خبري اين مراسم بود گردانندگان مراسم از خبرنگاران خواستار نشر مطالب مختلفي به نفع رژيم صهيونيستي و بهائيت بود كه از آن جمله اين مطلب بود كه دولت اسرائيل با نهايت افتخار مي تواند ميزبان همه بهائيان جهان به ويژه بهائيان ساكن در كشور هاي اسلامي باشد.[3]در يكي از تازه ترين حمايت ها، ايهود اولمرت (نخست وزير اسرائيل) براي توجيه عقب نشيني دولتش از تهديد جمهوري اسلامي به حمله نظامي، در نطقي از سخنانش كه در آن جلسه تعدادي از سران بهائيان شركت داشتند بيان كرد كه به خاطر احترام به مقدسات بهائيان در ايران، از حمله به اين كشور منصرف شده است.
اين سخن اولمرت ما را به اين ضرب المثل معروف فارسي مي اندازد كه روغن ريخته را نذر امام زاده مي كند.[4]هفته نامه همت (تهران ـ مدير مسئول حسن سماواتي ) در شماره شنبه 27 خرداد 1385 خود با عنوان بهائيت دست مايه جديد اقدامات ضد ايراني در گنگره آمريكا چنين نوشت:
دو نماينده آمريكا پيش نويس قطع نامه اي را درباره وضعيت فرقه ضالّه بهائيت در ايران تسليم كميته روابط بين المللي مجلس نمايندگان كرده اند كه در صورت تصويب در آن جا به مجلس سنا خواهد رفت كه اين قطع نامه با اين مطلب آغاز شده بود: ما سركوب جامعه بهائيان ايران را محكوم مي كنيم و رهايي آنان را خواستاريم.[5]حكّام و قدرت هاي غربي و آمريكايي پس از انقلاب اسلامي همواره عليرغم محدوديت هاي اعلام شده از طرف جمهوري اسلامي مبني بر كنترل جمعيت، بهائيان ساكن در ايران را به افزايش جمعيت بهايي و توليد نسل بيش تر تشويق مي كند و اهداف زير را دنبال مي نمايد.
الف: افزودن جمعيت فرقه بهائيت جهت گرفتن امتياز بيشتر.
ب: منزوي نشدن به دليل كمي جمعيّت.
ج: آماده نمودن جوّ براي افزايش فعاليت هاي سياسي.[6]
نتيجه گيري
بنابراين به صراحت مي توان گفت: «فرقه ضاله بهائيت مورد حمايت استكبار جهاني (غربي و آمريكايي) قرار دارد و شاهد زنده آن خبر نامه ها و شبكهاي تلويزيوني و سايت هاي وابسته به خود جامعه بهائي مي باشد كه خودشان معترف به اين امر مي باشند».
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ مجلّه آهنگ بديع (وابسته به جامعه بهائي).
2ـ اخبار إمري (وابسته به جامعه بهائي).
3ـ بهائيان، سيد محمد باقر نجفي، انتشارات طهوري تهران.
4ـ اختناق ايران، مورگان شوستر، ترجمه ابو الحسن شوشتري (رابطه بهائيت و آمريكا).
پي نوشت ها:
[1]. رضا نژاد، عزالدين، كتاب بهائي گري تا بهايي گري، به نقل از خبر نامه فرهنگي اجتماعي، شماره 133، ص10ـ11.
[2]. مجله رويدادها و تحليل، شماره 104ـ105، ص27ـ28.
[3]. پايگاه اطلاع رساني موعود www.mouood.com
[4]. روزنامه جمهوري اسلامي سال 28 ش 7962، تاريخ 20 دي 85 روز چهارشنبه.
[5]. هفته نامه همت سال 1385 روز 27 خرداد 1385 تهران.
[6]. خبر نامه فرهنگي اجتماعي شماره 106 ص28 ـ كتاب از بابي گري تا بهايي گري نوشته عز الدين رضا نژاد.