1. اسماعيليه:
اسماعيليه گروهي هستند كه به امامت اسماعيل فرزند امام جعفر صادق ـ عليه السلام ـ معتقداند و مرگ اسماعيل را انكار نموده و معتقدند كه او زنده است و روزي ظهور خواهد نمود.[1]رهبر فعلي آنها شخصي بنام «پرنس كريم آقاخان (آقاخان چهارم) شصت و هفت ساله[2] مقيم انگلستان ميباشد.
باورهاي اسماعيليه: علامه طباطبايي در مقام بيان فرق كلي ميان مذهب اماميه اثنا عشري و اسماعيليه گفته است: فرق كلي ميان شيعة دوازده امامي و شيعه اسماعيلي اين است كه اسماعيليه معتقدند كه امام به دور هفت گردش ميكند و نبوت در حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ ختم نشده است، تغيير و تبديل در احكام شريعت، بلكه ارتفاع اصل تكليف خاصه به قول باطنيّه مانعي ندارد. برخلاف شيعه دوازده امامي كه حضرت محمد را خاتم انبياء ميدانند و براي وي دوازده وصي و جانشين قائلند و ظاهر شريعت را معتبر و غير قابل نسخ ميدانند و براي قرآن كريم هم ظاهر و هم باطن قائلاند.[3]يكي از عقايد شاخص اسماعيليان در معارف و احكام ديني، باطنيگري و تأويل است، به عقيدة آنان شرايع الهي داراي ظاهر و باطن است و باطن آن را جز امام و جانشين او نميداند و همه آنچه در شرايع آسماني آمده مثالها و رموزي است براي حقايق باطني مثلاً طهارت به تبري جستن از مذاهب مخالف باطنيه و تيمم را به فراگيري دانش از كسي كه به آموختن مأذون است و نماز را به دعا براي امام و زكات را به نشر دانش براي مستعدان و مستحقان آن، روزه را به پنهان داشتن معرفت از ظاهرگرايان و حج را به كوچ كردن براي كسب دانش تأويل نمودهاند.[4]اينگونه تأويلات موجب شده كه علماي اسلام، اسماعيليه را خطري جدّي براي عقايد اسلامي به شمار آورند و حتي از قبول آنان به عنوان يكي از فرقههاي اسلامي امتناع ورزيدند.[5]
شيخيه:
پيشواي شيخيه، شيخ احمد احسائي، (1166ـ1241) بوده وي در احساء متولد شد و در قريهاي در سه منزلي مدينه در 21 ذيالقعده 1241 درگذشت[6] و از رئيس فعلي اين گروه اطلاعي بدست نيامد.
تنها ميتوان به رهبر معاصر شيخيه آذربايجان كه بنام احقاقي بود و اخيراً فوت كرده اشاره نمود.
باورهاي شيخيه:
الف: معاد: عقيده آنها دربارة معاد اينست كه در معاد جسم عنصري بر نمي گردد و بازگشت نفوس مردم در يك قالب لطيفي است كه از جسم دنيوي لطيفتر است، گرچه در مقايسه با عالم برزخ و قيامت، جسم محسوب ميشود.
ب: معراج: آنها اصل معراج جسماني را پذيرفتهاند ولي ميگويند: پيغمبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ در هر فلكي از افلاك جسم متناسب با جرم و جسم آن فلك براي خود گرفت، تا خرق و التيام نيابد و ورود در افلاك مختلف براي بدن ظاهري و جسماني او مشكل ايجاد نكند.
ج: وجود امام عصر(عج): وجود امام عصر و ظهور او را ازاصول مسلم و حتمي ميدانند؛ ولي ميگويند: امام زمان در يك عالم روحاني ـ غير از اين عالم مادي ـ سكونت دارد، و از آنجا بر همة عالم حكمراني دارد.
د: آنها درباره مقام ائمه ـ عليهم السلام ـ راه غلو پيموده و براي آنها مقام ربوبيت قائل شدهاند. از اين رو از فرقههاي غلّات به شمار مي آيند.
اصول دين از نظر شيخيه چهار چيز است و آنها عبارتند از توحيد، نبوت، امامت و اعتقاد به شيعة كامل در هر زمان كه واسطه فيض ميان امام و امت است و آن را ركن رابع ميگويند.[7]پس از درگذشت شيخ احمد احسائي در سال 1241 پيروان او دو گروه شدند كه به شيخيه كرمان و شيخيه آذربايجان معروفاند.
شيخية كرمان: رئيس اين گروه شخصي به نام حاج محمدخان فرزند ظهيرالدولة پسرعمو و داماد فتحعلي شاه و حكمران كرمان و بلوچستان بود، وي از شاگردان سيدكاظم رشتي و از مريدان او بوده و از موقعيّت اجتماعي، سياسي و مالي ممتازي برخوردار بوده و از طرف استاد خود براي تعليم و تربيت مردم كرمان روانه آن سامان شد، وي در كرمان به نشر عقايد شيخ احمد احسائي و ترويج شيخيگري پرداخت. شيخية كرمان در مسائل فقهي روش اخباريگري را برگزيده و با اجتهاد به شدّت مخالفت ورزيدهاند.[8]
شيخيه آذربايجان:
راه و رسم شيخيّه آذربايجان با مشرب و مرام شيخيّه كرمان تفاوت دارد. مشرب شيخيه آذربايجان اين است كه در اصول عقايد پيرو مدرسه شيخ احمد احسائي و سيدكاظم بوده و هستند و در فروع و احكام مذهبي، از مراجع بزرگ جعفري پيروي ميكنند.
بهائيان:
فعلاً فرقه بهائي شخص خاصي را به عنوان رئيس ندارد، لكن از جزوهاي كه از طرف بهائيان در معرفي اين فرقه منتشر شده است، چنين استنباط ميگردد كه اداره بهائيان گروهي ميباشد كه نُه عضور دارد. و هر پنج سال يكبار توسط محافل بهائي در سراسر دنيا انتخاب ميگردد و هم اكنون از «حيفا» واقع در اسرائيل مركز جهاني بهائي به اداره امور بهائيان دنيا ميپردازند.
انحرافات بهائيها:
1. دعوي الوهيّت: ميرزا حسين علي در كتاب اقدس، خود را منبع وحي و تجلي خدا معرفي كرده و مدعي شده كه خداوند خلقت و تدبير جهان را به او سپرده است. و گفته است: ربوبيت و الوهيت نام من است.[9]بهائيان در دعاي سحر ميخوانند: الهي تو را به حق ريش جنبانت قسم ميدهم.
2. ادعاي نسخ شريعت اسلام: عقيده عموم بهائيان اين است كه با ظهور باب و بهاء شريعت اسلام الغا گرديده و دوره رسالت مصطفي سپري شده است و اين دوره دوران زمامداري جهان اقدس الهي آئين اوست، ولي بعد از او نيز خداوند بارها بر زمين هبوط و تجلي خواهد نمود، به اعتقاد آنان پس از حضرت محمد ـ صلي الله عليه و آله ـ نخست باب و پس از او حسين علي بهاء به عنوان ظهور الهي به عالم آمدند و لااقل تا هزار سال ديگر ظهور الهي در عالم نخواهد بود.
عبادت و احكام در مسلك بهائيه: 1. نماز در آئين بهايي نه ركعت است كه به صورت انفرادي در صبح و ظهر و شام بر هر بالغي واجب است و قبلة آنها شهر ـ (عكا) ـ است كه قبر ميرزا حسين علي بهاء در آن واقع شده است.
2. روزه آنان يك ماه به مقدار نوزده روز است. زيرا در اصطلاح آنان هر ماه نوزده روز است و هر سال نوزده ماه دارد.
3. حج آنها زيارت خانهاي است در شيراز كه سيدعلي باب درآن متولد شده يا خانهاي كه ميرزا حسين علي بهاءالله در مدّت اقامت خود در عراق در آن زندگي ميكرد و براي آن وقت خاص مقرر شده است.[10]4. تمام اشياء پاك است حتي امثال بول و غائط و سگ و خوك.
5. مراكز مهم اجتماعات رسمي آنها يكي «حظيرة القدس» در عشق آباد و ديگري «مشرق الاذكار» در نزديك شيكاگو (آمريكا) ميباشد.[11]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. فرهنگنامة فرقههاي اسلامي، شريف يحيي امين.
2. اسماعيليه و مجموعه مقالات، با مقدمه دكتر فرهاد دفتري.
پي نوشت ها:
[1] . رباني گلپايگاني، علي، فرق و مذاهب كلامي، قم، مركز جهاني، اول، 1377ش، ص 69.
[2] . مجله طلوع، مركز جهاني علوم اسلامي، شماره 7، ص 161.
[3] . طباطبائي، محمدحسين، شيعه در اسلام، قم، هجرت، 1398 ش، ص 69.
[4] . فرق و مذاهب كلامي، ص 76.
[5] . همان .
[6] . امين، سيدمحسن، اعيانالشيعه، بيروت، دارالتعارف، بيتا، ج 2، ص 589ـ590.
[7] . مدرسي، مرتضي، شيخيگري، بابگري، بيجا، بيتا، ص 73ـ75.
[8] . رباني گلپايگاني، علي، فرق و مذاهب كلامي، ص 332.
[9] . صفائي، سيداحمد، نبوت عامه، قم، آفاق، دوم، 1404 ق، ص 143.
[10] . دائرة المعارف تشيع، ج 3، ص 4ـ5.
[11] . همان.