دين شينتو كه از روزگاران بسيار قديم و به ياد نماندني دين ملي ژاپن بوده است. سومين دين كهنسال جهان است. اين دين در ميان اديان عالم، از جهت نقشي كه در شكل دادن به نظر سياسي و ثبات ملي پيروان خود داشته است منحصر به فرد است. دين شينتو از جهت تحمل عملي نسبت به ساير اديان عالم بسيار شگفت انگيز ميباشد.[1]اسطورة شينتو بسيار در هم آميخته و طولاني است و بايد به دقت در آن نگريست و وقايعي را كه در حول و حوش مبدأ و منشاء آن به وقوع پيوسته و موجب و موجد وقايع و حوادث عظيم شده در نظر آورد. در اوايل ادوار باستاني تاريخ ژاپن شينتوي قديم به صورت متشكل و معلومي در نيامده بود. ولي همين كه تمدن چيني در كشور ژاپن خرد خرد نفوذ كرد در قرن پنجم ميلادي آن دين شكل واضحي به خود گرفت. و يك جنبة فرهنگي ـ ملي حاصل كرد. تأثير تمدن و اديان چيني در كشور ژاپن و دين شينتو سراسر زندگاني ملي آن كشور را دستخوش تغيير قرار داد و آثار مهم و نتايج برجسته در تاريخ آن ديار باقي گذاشت. ژاپنيها به سرعت تمام افكار و آداب همساية خود را اقتباس كردند و حوايج طبيعي زندگاني خود را با آن وفق دادند. و صورتي كاملتر به آن بخشيدند. دين شينتو با اديان چيني بوديسم، كنفوسيوس و تائوئيسم در مسير تحولات تاريخي خود ارتباط پيدا كرده و از آنها متأثر گشته است:
1. ارتباط دين بودا و آئين شينتو: دين بودايي كه ريشه در هند داشت و در چين بومي شده بود از طريق چين وارد ژاپن شد و همراه خود مقداري آثار ادبي و هنري و افكار تازه و انديشههاي گوناگون به كشور ژاپن ارمغان آورد. غلبه و استيلاي بوديسم در ژاپن در قرن ششم م. به اوج خود رسيد و طبقات عالي اجتماعي همه به آن دين گردن نهادند. در آن موقع در درون آن ملت احساس ميشد كه بين دين شينتوي ملي قديم با مذهب بيگانه و نو رسيدة بودايي تلفيق و تركيبي به عمل آيد. اين پيشامد و بحران ديني باعث شد كه شينتوئيزم در برابر بوديزم تقريباً مضمحل شده رو به زوال نهاده طبقة متفكر و نوراني جامعة ژاپن همگي اين روش تركيبي را پذيرفتند. بدين منوال رسوم و كتب و ادعيه و تمام تشريفات بودايي در معابد شينتو رواج يافت و معمول گرديد. دولت ژاپن در اين مدت وسايلي بر انگيخت كه دين شينتو را از خطر محو و زوال مصون دارد. پس به دو طريق يكي مثبت و ديگري منفي شروع به عمليات كرد اولاً از طريق منفي يك سلسله تغييرات و تأويلات براي افسانهها و اسطورههاي شينتو بوجود آورد. به طوري كه در نظر منتقدين شكاك و متفكران مملكت قابل قبول باشد. ثانياً: از طريق مثبت، دولت ژاپن سعي ميكرد كه مذهب شينتو را مانند يك عامل فعال و قوي و نيروي محرك ملي بر پاية اخلاقي و شالودة تاريخي استوار سازد.[2]2. ارتباط آئين شينتو با دين كنفوسيوس: يكي ديگر از اديان چيني كه در ژاپن رواج يافت و با دين شينتو ارتباط پيدا كرد. دين كنفوسيوس بود كه در ابتداي قرن اول ميلادي با تمدن چين به آن كشور وارد گرديد. تا قرن هفدهم م. نفوذ آن محدود به بعضي از نواحي مرزي بود. ولي اكنون كتب آئين كنفوسيوس در سراسر آن كشور رايج است. و در فرهنگ آن ديار تأثير دارد. اخلاق خانوادگي و آداب نيرومند دين كنفوسيوس با روح ملت ژاپن مطابقت دارد و عشق خانوادگي و احترام گذشتگان دين شينتو را تشكيل ميدهد.[3]3. سومين دين چيني كه با آئين شينتو ارتباط پيدا كرد دين تائو است. در بين اديان چين، دين تائو يكي از سه ديني است كه در كنار اديان بودايي و كنفوسيوس به عنوان سه مذهب با آئين شينتو در ارتباط بوده به رسميت شناخته شده است. لازم به ذكر است تائويسم اكنون سالهاست كه در كشور ژاپن در ارتباط با دين شينتو رو به انحطاط و زوال نهاده است و ميتوان گفت فعلاً در ژاپن امروزي مذهبي مرده تلقي ميشود و دولت آنرا طرد و منع ميكند، ولي با همة اينها مردم بيشماري به مبادي سحر و جادو بسيار علاقه دارند.
در طي قرون متمادي مردم ژاپن از ميان اديان مختلف كه اكثراً از اديان چيني بود كه در آن ديار نفوذ كرد،يكي را انتخاب نكردند. و آنچه پذيرفتند تركيبي از سنن باستاني آئين شينتو و دين بودا است كه گاهي با مكتب اخلاقي دين كنفوسيوس، تركيب گرديده است. در قرن هجدهم و نيمة اول قرن نوزدهم م. بعضي از متفكرين بزرگ مانند (موتوري و هيواتا) دين شينتو، آئين بومي و ملي ژاپن را تجليل كردند و آنرا در مقابل اديان چيني، بودا و كنفوسيوس قرار دادند.[4] در خلال اين دوران اديان تائويي و كنفوسيوس نيز بر دين شينتويي تأثير گذاشتند به خاطر تأثير و نفوذي كه هر سه اديان چيني روي دين شينتويي بر جاي گذاشته بود، روحانيون شينتو فرمول مصالحه آميز زير را براي مردم بيان كردند. (براي سلوك اخلاقي، مردم بر مقررات كنفوسيوس تكيه ميكنند. قلمرو مسايل دروني به اديان شينتويي و بودايي واگذار گرديده است. به عبارت ديگر، دين كنفوسيوسي براي اخلاق مردم كار ميكند و اديان شينتويي و بودايي به دين ايشان ميپردازد.[5]از مطالب گذشته نتيجه ميگيريم كه دين شينتو مجموعهاي است از عقايد باستاني مردم ژاپن و سنتهاي كهن كه ريشه در آنيميسم دارد تا قرن ششم ق . م از اين دين نامي نبود، اما پس از نفوذ دين بودا و تائويي و كنفوسيوس در ژاپن براي مقابله با دين بودايي و دو دين بزرگ چيني، دين شينتويي شكل گرفت. و در حال حاضر اين اديان هر كدام به گونهاي در ميان مردم ژاپن حضور دارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ جامع اديان، تأليف جان بي ناس.
2. اديان زندة جهان، تأليف رابرت اهيوم.
3. جامعه شناسي اديان، تأليف دكتر علي شريعتي.
4. اديان ابتدايي و خاموش، تأليف عبد الرحيم سليماني.
پي نوشت ها:
[1] . رابرت. ا. هيوم، اديان زنده جهان، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1369، ص 211.
[2] . جان بي ناس، تاريخ جامع اديان، انتشارات آموزش انقلاب اسلامي، چاپ چهارم، 1370، ص425 تا 428.
[3] . فليسين شاله، تاريخ مختصر اديان بزرگ، انتشارات طهوري، چاپ دوم، 1355، ص 200.
[4] . تاريخ زنده اديان، همان، ص 184.
[5] . اديان در جوامع امروز، ترجمة عبد الرحيم گواهي، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چاپ اول، 1374، ج2، ص544.