خانه » همه » مذهبی » آيا بودا پيامبر بوده است؟ اگر نبوده است پس چرا در اين سرزمين پيامبري از طرف خداوند فرستاده نشده است؟

آيا بودا پيامبر بوده است؟ اگر نبوده است پس چرا در اين سرزمين پيامبري از طرف خداوند فرستاده نشده است؟

آيين بودا دوّمين آيين بود كه پس از آيين جيني به انگيزة مقابله با آيين برهمني يا اصلاح آن پديد آمد، و تأثيرات عميق در افكار و آداب سراسر هند بر جاي گذاشت، بنيان‎گذار اين آيين فردي است به نام «سيداراتا» كه از شاهزادگان هندي است كه پس از آن‎كه در كسوت مرتاضان در آمد، لقب سير من گوتمه (كه به معناي مرتاض و زاهد است) را به او دادند و پس از آن‎كه مراحلي از رياضت را طي كرد و به ارشاد و هدايت خلق برخاست به لقب «بودا» يعني منور و درخشان شهرت يافت و آيين او را «بودا» و پيروانش را بودايي خواندند، بودا خود را نه پيغمبر مي‎دانست و نه خداوند و الهه و نه تجسمي از الهه،[1] و در اسلام هم مدركي صحيح دال بر اين‎كه بودا از پيامبران بوده است نداريم، در نتيجه پاسخ بخش اوّل اين شد كه «بودا» از پيامبران نبوده است.
از منابع اسلامي استفاده مي‎شود كه ظهور انبياء ـ عليهم السّلام ـ اختصاص به منطقه خاصي نداشته و آيات كريمة قرآن دلالت دارد، بر اين‎كه هر قوم و امتي پيامبري داشته‎اند، كه به چند نمونه اشاره مي‎شود.
1. رسول هميشه از بين خود مردم در بين هر قوم برانگيخته شده است چنان‎كه در سورة بقره،[2] اعراف،[3] و سورة جمعه بدان اشاره شده است «رسولاً مِنهُم».[4]2. قرآن مي­فرمايد: «براي هر گروه و امّتي پيامبري است پس زماني كه پيامبرشان آمد، ميان مردم به عدالت و قسط حكم مي‎كند»[5] و نيز فرموده است: «هيچ امّتي نيست مگر آن‎كه در ميان انان پيامبري براي هشدار دادن بوده است»[6] اين آيات و مانند آنها[7] به صراحت مي‎گويند كه هر امّتي داراي نبي و پيغمبري بوده‎اند. و هم‎چنين روايات بر اين مطلب دلالت دارند كه به نمونه‎هايي اشاره مي‎شود:
علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: خداوند رسولان خود را پي در پي اعزام كرد تا وفاداري به پيمان فطرت را از آنان باز جويند… خداوند هرگز انسان‎ها را بدون پيامبر يا كتابي آسماني يا برهان قاطع… رها نساخته است.[8]از بعضي روايات استفاده مي‎شود كه خداوند از ميان سياه‎پوستان نيز پيامبري برانگيخته است. چنان‎كه علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: خداوند پيامبر سياه‎پوستي را مبعوث كرد هر چند سرگذشت او در قرآن نيامده است «بعث الله نبيّاً اسود»[9] چنان‎كه خود قرآن هم اشاره دارد كه «وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلاً مِنْ قَبْلِكَ مِنْهُمْ مَنْ قَصَصْنا عَلَيْكَ وَ مِنْهُمْ مَنْ لَمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ»؛[10] پيش از تو پيامبرانى فرستاده‏ايم. داستان بعضى را برايت گفته‏ايم و داستانى بعضى را نگفته‏ايم.
 در نتيجه ممكن است در قارة هند پيامبر و يا پيامبران الهي، داراي مكتب آسماني بوده‎اند، ولي اسم آنها در قرآن و تاريخ نيامده است. از مجموع 000/124[11] نفر پيامبر فقط اسم برخي از آنها در قرآن آمده است. قابل ذكر است كه اين احتمال هم وجود دارد كه بخاطر اتصال و ارتباط هندوستان به قاره‎هاي ديگر و نفوذ دعوت پيامبران آن قاره‎ها پيامبر خاصي فرستاده نشده باشد و امكان دارد پيامبراني فرستاده شده ولي به قتل رسيده‎اند. شاهد وجود پيامبران در هندوستان اين است كه اين سرزمين از قديم‎الايام به سرزمين اديان و افكار و فلسفه‎هاي مرموز و سرزمين رياضت‎كشان معروف بوده است و در همان اديان ابتدايي آثاري از اديان آسماني ديده مي‎شود كه به نمونه‎هاي اشاره مي‎شود، مثلاً در كتاب «ريگ‎ودا» كه يكي از كتاب‎هاي آيين «ودايي» است آثاري از مناجات‎ها و ادعية با خدا ديده مي‎شود[12] و هم‎چنين در آيين برهمني سخن از جاويد بودن و همه جا بودن برهمن مطرح است[13] (كه اين همان اوصاف خداي واقعي است) و همين طور در آيين هند پرستش و خداي خلقت و… مطرح است[14] و در آيين سيك (سِرخ) اعتقاد به وحدانيّت خداي متعال وجود دارد[15] و يا در آيين بودا سخن از اعتماد به نيروي ذاتي خود انسان مطرح است كه بايد به واسطه تهذيب و تزكيه باطن رهايي يابد[16] و… همه اين‎ها نشان از وجود اديان الهي است كه بعدها به نوعي تحريف شده است. شاهد ديگر اين است كه در بعضي روايات از پيامبري اسمي به ميان آمده است كه در هندوستان مبعوث شده و داراي علومي از جمله علم نجوم بوده است.[17]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. اديان ابتدايي، رباني گلپايگاني.
2. نبوّت، محسن قرائتي.
3. تفسير نمونه ج 1، ص 333ـ458، ح 23، ص 379.

پي نوشت ها:
[1] . رباني گلپايگاني، جزوة اديان ابتدايي، قم، مؤسسة امام صادق ـ عليه السّلام ـ، ص 20ـ21.
[2] . بقره/129.
[3] . اعراف/35.
[4] . جمعه/2.
[5] . يونس/47.
[6] . فاطر/24.
[7] . مؤمنون/44، ليل/12.
[8] . نهج‎البلاغه، ترجمة محمد دشتي، خطبه 1، ص 38.
[9] . طبرسي، ابوعلي، مجمع البيان، بيروت، دارالمعرفه، چاپ دوّم، 1408، ج 7ـ8، ص 83.
[10] . غافر/78.
[11] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، تهران، دارالكتب الاسلاميّه، چاپ هشتم، 1370، ج11، ص31.
[12] . اديان ابتدائي، (پيشين) ص 6.
[13] . همان، ص 8.
[14] . همان، ص9.
[15] . همان، ص 13.
[16] . دائرة المعارف، (پيشين) ج 2، ص 384ـ388.
[17] . بحارالانوار، (پيشين) ج 58، ص 243، حديث 23.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد