طلسمات

خانه » همه » مذهبی » تاريخ پيدايش بودئيسم به كدام ناحيه و چه كسي و چه تاريخي بر مي گردد؟

تاريخ پيدايش بودئيسم به كدام ناحيه و چه كسي و چه تاريخي بر مي گردد؟

بوديسم يا آيين بودايي، يكي از بزرگترين آيين هاي جهان است كه در جنوب شرق آسيا، داراي پيروان زيادي مي باشد.[1] آيين بودا در حدود 2500[2] سال پيش در هندوستان در پاي كوه هاي هيماليا به وسيلة شاهزاده اي بنام «گائوتاما» بوجود آمد. او كه از طائفة «ساكيا» بود به مدت حدود سي سال در ناز و نعمت زندگي كرد و در خلال آن ايام به علوم زمان خويش و بالاخص با تعليمات كتاب مقدس هندوها كه به نام «وداها» معروف است، آشنا گرديد، پس از آن در اثر يك انقلاب روحي مدت هفت سال ا ز تاج و ناز و نعمت كناره گيري كرد و به خلوت و انزوا و رياضت و تفكر   پرداخت.[3] آن چيز كه او را رنج مي داد اين بود كه درد و رنج از كجا براي آدميزادگان فرود آمده است، و چگونه آدميان مي توانند زندگي سعادتمندانه اي پيشه سازند. پس از سالها رنج و رياضت و تفكر و خلوت عاقبت در زير درختي انديشه اي را كشف كرد كه به عقيدة‌ خود او راز، زندگي و سعادت است. و از آن پس خلوت و انزوا را ترك كرد و منكر رياضت شد و به ارشاد و تعليم خلق پرداخت. آنچه او كشف كرد يك قانون ساده و طبيعي بود و آن اينكه بر جهان قانون پاداش و كيفر حكمفرماست. از نيكي نيكي و از بدي بدي مي زايد.  اين شاهزاده كه بعد لقب «بودا» (منور شدن و با خرد شد)[4] يافت منكر قرباني و دعا و زاري و پرستش خدايان و تاثير اين اعمال در سرنوشت انسان شد. خدايان را انكار كرد و به قانون ازلي جهان ايمان آورد. كتاب مقدس «ويدا» را كه دعوت به قرباني و دعا و غيره كرده و هم انسان ها را به حسب اصل آفرينش متفاوت فرض كرده نيز مورد انكار و انتقاد قرار داد.[5] در مذهب هندويسم طبقات اجتماع بشري به چهار صنف منقسم مي شدند: اول روحانيون يا برهمنان، دوم اشراف و امرا، سوم زيردستان، و آخر همه صنف چاكران و خدمت گزاران، و ديگر افراد بشر كه از اين سيستم بيرون بودند رويهمرفته طبقة‌ سافل و ناپاك شمرده مي شدند[6] و هر كس كه در صف پيروان او در مي آمد از تنگناي رسم و رعايت اصول طبقاتي هندويسم آزاد مي شد و بين اتباع بودا هيچ تفاوتي و بيش و كمي موجود نبود[7]. او با مريدانش اينجا و آنجا تجمع مي كردند و ساكن مي شدند و مانند رهبانان در دير خود  با نظم و ترتيب خاص به مراقبه و تعليم و خدمت مي پرداختند. در اثر اين سبك و روش در زندگي، ناگزير سازمان سلسلة ديرهايي به نام «سنگه» بوجود آمد كه داراي قواعد و آداب محكمي بود. اين قواعد، كه براي همه يكسان بود و در كمال سادگي برگزار مي شد، عبارت بود از پوشيدن جامة‌ زرد و تراشيدن موي سر و ريش و گرفتن كاسة‌ گدايي در دست.[8] آيين و مسلك بودا  بيش از اينكه به يك دين شباهت داشته باشد، به يك فلسفه شبيه است ولي پيروان او تدريجا آيين او را به صورت يك آيين مذهبي درآوردند و خود او را كه منكر عبادت و پرستش خدايان بود تا حد يك معبود بالا بردند، معابد ساختند و مجسمة بودا را در معابد برپا كردند و گفته هاي او را پس از خودش گرد آوردند.[9] بودا در زمان خودش پيروان زيادي پيدا كرد، دو ايالت از ايالات هند كه يكي از آنها مقر پادشاهي پدر وي بود به او گرويدند و تدريجا توسعه يافت، در دوران هاي بعد، يكي از سلاطين معروف و مقتدر هند به نام «آشوكا» در قرن چهارم قبل از ميلاد به دين بودا گرويد و تعاليم او را احياء كرد و صومعه هاي بسياري به نام او بنا كرد.[10] دين بودا در سراسر هند شهرت و عظمت و پيروان فراوان پيدا كرد ولي تدريجا به خصوص پس از نفوذ اسلام در هند اين دين از مولد و وطن خود رخت بربست و در عوض در كشورهاي مجاور نفوذ يافت، در حال حاضر دين بودايي يكي از اديان بزرگ عالم است و پيروان بودا را اكنون مردم سيلان و برمه و تايلند و ويتنام و جزاير فرمز (تايوان) و ژاپن و كره و چين و تبت و مغولستان تشكيل مي دهد.[11] بودا پس از سالها وعظ و تعليم و تربيت سرانجام در هنگامي كه عازم مسافرت به بلدي مجهول بود كه در تاريخ بنام كوسينا ضبط شده و ظاهرا در شمال شرقي بنارس واقع بوده است در هشتمين روز سفرش وقتش به سر رسيد، پس از صرف مختصر طعامي هنگام، ظهر به سختي ناخوش و بيمار گرديد و در سن 80 سالگي در حاليكه يك گروه پانصد نفري از مريدانش در اطراف وي بودند از دنيا رفت.[12]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سرزمين اسلام، گلي زواره اي.                                          
2. تمدن ايراني، جمعي از خاور شناسان.

پي نوشت ها:
[1] . دائرة المعارف بزرگ اسلامي، 12/709، تهران، مركز دائرة‌ المعارف، اول، 1383 ه.
[2] . ويل دورانت، تاريخ تمدن، 1/488، تهران، سازمان آموزش انقلاب اسلامي، اول، 1368 ه.
[3] . همان، 1/491.
[4] . رابرت هيوم، اديان زندة‌ جهان، ص 19، دفتر نشر و فرهنگ اسلامي، اول، 1369 ه.
[5] . مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، 14/174، تهران، صدرا، بي تا.
[6] . جان بي ناس، تاريخ جامع اديان، ص 156، تهران، آموزش انقلاب، اول، 1362.
[7] . همان، ص 186.
[8] . همان.
[9] . همان، 1/ 956.
[10] . تاريخ تمدن، 1/679.
[11] . مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، 14/175.
[12] . اديان زندة جهان، ص 98.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد