در جامعه مسيحيت دو نظريه در منزلت عهد جديد وجود دارد:
الف: عصمت لفظ كتاب مقدس: مسيحيان بنياد گرا مي گويند همه كتاب مقدس كلام الهي است.
ب: الهام تمام و كمال: اصول كلي عهد جديد بر نويسندگان الهام شد. و آنها به سليقه خود الفاظ را انتخاب كرده اند.[1]مسيحيان براي پذيرفته شدن كتابهاي عهد جديد به عنوان كتاب مقدس دلائل زير را ارائه مي دهند:
1. وابسته به حواري بودن: يعني هر كس كه به حواريون وابسته بود نوشته اش مورد قبول واقع مي شد و نوشته هاي بقيه رد شده است.[2]2. توافق كليسا، كليساي اوليه كه به زمان حضرت عيسي ـ عليه السلام ـ نزديكتر بود و صلاحيت تعيين كتاب قانوني را داشت اين 27 كتاب را به عنوان عهد جديد معرفي كرده است.[3]3. الهام: در عقيده مسيحيت الهام يعني عمل و ظهور خدا در يك جامعه خاص، در اين جامعه نويسندگان درباره تجربه جمعي خود تامل مي كنند و به آنها بهاء مي دهند و آن را مي نويسند، آنچه نويسنده مي نويسد و همچنين روش نوشتن الهام مي شود يعني نفوذ و تاثير الهي پشت آن است بنابراين خدا كتاب مقدس را به وسيله الهامات روح القدس تاليف كرد و بر اين منظور مولفاني از بشر براي نوشتن آنها برانگيخت آنان را در نوشتن به گونه اي ياري كرد كه فقط چيزهايي را كه او مي خواسته است نوشته اند.[4]مردود بودن نظريه الهام: دلائلي الهامي نبودن عهد جديد را ثابت مي كند كه به چند دليل اشاره مي شود:
1. عهد جديد به دستور قسطنطين اولين امپراطور مسيحي در قرن 4.م پس از تشكيل كليساي واحد جهاني از ميان اناجيل و نامه هاي متعدد انتخاب شده است نه اينكه به نويسندگان الهام شده باشد.[5]2. نوشته هاي پذيرفته شده را به عنوان راهنما تفسير كتاب مقدس عبري مي دانستند نه الهام.[6]3. مقدس بودن 27 كتاب به عنوان عهد جديد پس از قوت گرفتن كليسا مطرح شد و قرنها به طول انجاميد تا مورد قبول جامعه مسيحيت قرار گيرد.[7]4. مرقس، انجيل اش را از زبان يك شاهد عيني نقل مي كند و اين با ادعاي الهامي بودن كتاب مقدس ناسازگار است.[8]5. در مقدمة انجيل لوقا آمده است كه او كتاب خود را از بررسي و مطالعه آثار ديگران تنظيم كرده است و بر همين اساس صاحبنظران مسيحي تصريح دارند كه لوقا و متي مبناي نوشته هاي خود را انجيل مرقس قرار داده اند و 95% انجيل مرقس در متي و تقريباً60% هم در لوقا كلمه به كلمه آمده است.[9] و قبلاً اشاره شد كه انجيل مرقس از زبان يك شاهد به رشته تحرير در آمده است.
نتيجه:
با توجه به دلائلي كه ذكر شد روشن است كه كتابهاي 27 گانه عهد جديد به هيچ وجه الهامي نيست بلكه بر اساس معيارهاي امپراطوري و كليساي دولتي از بين منابع متعدد انتخاب شده است و ادعاي الهامي بودن فقط در برابر اعتراضات جامعه مسيحيت بر مقدس دانستن اين كتابهاست به طوري كه يكي از محققان آلماني هم به نام ويكن مي گويد: محققين مسيحيت به اين نتيحه رسيده اند كه حدود نيمي از 27 كتاب عهد جديد جعلي، مشكوك و يا مقلوب است.[10]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ويلسون، نبرايان؛ دين مسيح، مترجم: افشار، حسن، تهران، مركز، اول، 1381 هـ ش.
2. زماني، مصطفي، به سوي اسلام يا آئين كليسا، قم، پيام اسلام، هشتم، 1369 هـ ش.
پي نوشت ها:
[1] . ميشل، توماس؛ كلام مسيحي، مترجم: توفيقي، حسين، ص 27، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1377ش، و ر.ك: زيبائي نژاد، محمد رضا؛ مسيحيت شناسي مقايسه اي، ص 122، تهران، سروش، اول، 1382ش و ر.ك: بوش، ريچارد و ديگران؛ جهان مذهبي، تك جلدي، ص 517، مترجم، گواهي، عبدالرحيم، تهران، دفتر نشر فرهنگ، دوم، 1378شمسي.
[2] . ويور، مري جو؛ درآمدي به مسيحيت، مترجم: قنبري، حسن، ص98، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381ش.
[3] . زيبائي نژاد، محمد رضا؛ مسيحيت شناسي مقايسه اي، ص 153، تهران، سروش، اول، 1382ش.
[4] . ويور، مري جو، درآمدي به مسيحيت، مترجم، قنبري، حسن، ص 37، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381 هـ ش و ر.ك: ميشل، توماس؛ كلام مسيحي، مترجم، توفيقي، حسين، ص 26، ص 51، قم مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1377 هـ ش و ر.ك: بوش، ريچارد و ديگران؛ جهان مذهبي، تك جلدي، ص 715، مترجم، گواهي، عبدالرحيم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، دوم 1378هجري شمسي.
[5] . ويور، مري جو؛ درآمدي به مسيحيت، مترجم: قنبري حسن، ص 74، قم، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381 هـ ش.
[6] . همان، ص 98.
[7] . ويل، دورانت، تاريخ تمدن، ج3، ص 721 و ر.ك: زيبائي نژاد، محمد رضا؛ مسيحيت شناسي مقايسه اي، ص 86، تهران، سروش، اول، 1382هـ ش.
[8] . ميشل، توماس؛ كلام مسيحي، مترجم، توفيقي، حسين، ص45، ، قم مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381 هـ ش.
[9] . الاب متي المسكين؛ الانجيل القديس لوقا: دراسة و تفسير و شرح، ص 25، قاهره، ديرالقديس ابنامقار، اول، 1998م و ر.ك: آشتياني، جلال الدين، تحقيقي در دين مسيح، ص 27، بي جا، نشر نگارش، اول، 1368 هـ ش، و ر.ك: بوش، رچارد و ديگران، جهان مذهبي، تك جلدي، ص 675، مترجم، گواهي، عبدالرحيم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي، دوم 1378هجري شمسي.
[10] . زيبائي نژاد، محمد رضا؛ مسيحيت شناسي مقايسه اي، ص 83، تهران، سروش، اول، 1382 هـ ش.