براي پاسخ به اين سؤال مي توان از دو منبع استفاده كرد:
نخست منابع مسيحي كه عمدتاً اناجيل هستند و چون اناجيل، از نظر زمان نگارش، بعد از حيات زميني مسيح ـ عليه السّلام ـ به رشتة تحرير درآمده اند،[1] و نيز بخاطر وجود تناقضات فراوان در آنها، بطوري كه برخي از آزاد انديشان مسيحي در مورد موجوديت خارجي حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ به ورطة ترديد افتاده اند، فلذا نمي توانند منبع متقن علمي براي بيان تاريخ زندگي آن حضرت بشمار آيند.
ولي با اين همه آنچه دربارة آن حضرت ذكر شده است چنين است:
حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ در دورة حكومت هيرودس بزرگ، در بيت لحم متولد شده است.[2] بعد از جريان تولد و ماجراهاي هم زمان با آن، دوران رشد و نموش را در شهر كوچك ناصره گذرانده است.[3] اما در مورد اينكه آيا حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ تحت نوعي تربيت ديني پرورش يافته است يا خير؟ و نيز اينكه آيا حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ جزو گروه ديني خاصي در يهوديت بوده يا خير؟ مطلبي در اناجيل چهارگانه وجود ندارد. زمان بعثت آن حضرت را چند سال قبل از عروجش (وفاتش) تقريباً بين سالهاي 27 و 29 ميلادي تخمين زده اند و گفته اند در اين سالها جذب موعظه هاي يحيي تعميد دهنده شده يحيي هم حضرت را در رودخانة اردن تعميد داد و بدين وسيله رسالت او آغاز شد.[4] و در مورد محدودة تبليغي او، چنين نوشته اند كه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ زماني را در سلك و مشي خاص، اطراف جليل و فلسطين شمالي سپري كرد و در آنجا به سبب تعاليم و شفابخشي هايش معروف شده بود.[5]منبع دومي كه مي توان از آن استفاده كرد، قرآن و روايات اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ است كه به دليل خدشه ناپذير بودن قرآن و روايات متواتر و صحيح منابع خوبي براي مطالعة زندگي حضرت مسيح ـ عليه السّلام ـ بشمار مي آيند. حال به ذكر برخي از آنها مي پردازيم. در روايتي از امام رضا ـ عليه السّلام ـ تاريخ ولادت حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ شب بيست و پنجم ماه ذي القعدة الحرام بيان شده است.[6] و در روايتي ديگر از امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در مورد محل تولد آن حضرت چنين آمده است: «حضرت مريم (س) هنگامي كه زمان ولادت حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ فرا رسيد براي وضع حمل از دمشق[7] خارج شد تا به كربلا رسيد و در موضع قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ وضع حمل كرد».[8] در حديث ديگري از امام باقر ـ عليه السّلام ـ بيت المقدس بعنوان مكان آغاز بعثت حضرت مسيح معرفي شده است.[9] امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز در جواب سؤال شخصي چنين فرموده است: حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ هنگامي كه در قنداق بود از طرف خداوند به مقام نبوت رسيد و در نتيجه حجت خداوند بود اما هنوز به مقام رسالت مبعوث نشده بود، آيا نشنيده اي اين آية قرآن كريم را (اني عبدالله آتاني الكتاب و جعلني نبياً…)[10] از آن هنگام كه در آغوش مادر سخن گفت همچنان آيتي براي مردم و رحمتي از جانب خداوند متعال بر حضرت مريم (س) بود تا دو سالگي كه در اين مدت حجت خداوند بر مردم حضرت زكريا ـ عليه السّلام ـ بود (هنگامي كه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ به دو سالگي رسيد) حضرت زكريا ـ عليه السّلام ـ از دنيا رحلت فرمودند و بعد از او فرزندش حضرت يحيي در سن طفوليت به مقام رسالت مبعوث شد، آيا شنيده اي اين آية قرآن كريم را كه (يا يحيي خذ الكتاب بقوةو آتيناه الحكم صبيا)[11] و همچنان حضرت يحيي ـ عليه السّلام ـ حجت خداوند بود بر مردم تا زماني كه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ به سن هفت سالگي رسيد، هنگامي كه حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ هفت ساله شد به دستور خداوند حجت خداوند بر حضرت يحيي ـ عليه السّلام ـ و مردم شد.[12] حضرت مسيح بعد از آنكه به مقام رسالت مبعوث شد پيوسته در بيت المقدس زندگي مي كرد تا سن دوازده سالگي، در اين زمان بود كه هردوس ملك از دنيا رفت و حضرت مسيح به همراه مادرش به شام برگشت و در منطقة جبل الخليل در روستايي به نام ناصره سكني گزيد و همچنان در آنجا تا سن سي سالگيش كه از طرف خداوند مأمور شد براي تبليغ به طرف بيت المقدس برگردد.[13] در آنجا مانده بودند با توجه به مطالب فوق روشن مي شود كه، اين سخن كه آن حضرت مدتي به چشم ديده نشده و… مباني تاريخي ندارد، نه در منابع اسلامي و نه در منابع مسيحي، همچنين بايد گفت بر اساس هر دو منبع حضرت عيسي ـ عليه السّلام ـ مدتي در ناصره و بيت المقدس بوده است هر چند در ساير مطالب بين دو منبع مسيحي و اسلامي توافق وجود ندارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ترجمة الميزان ، ج 3،ذيل آيات 42 تا 60،سورة آل عمران.
2. تحقيقي در دين مسيح، جلال الدين آشتياني.
3. تاريخ جامع اديان، جان . بي . ناس.
پي نوشت ها:
[1] . كمترين زماني كه براي نگارش اولين انجيل ذكر شده است، 35 سال پس از عروج آن حضرت مي باشد.
[2] . درامدي به مسيحيت، مري جوويور، حسن قنبري، ص 70، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381.
[3] . همان.
[4] . درآمدي به مسيحيت، مري جوويور، حسن قنبري، ص 71، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، 1381.
[5] . همان.
[6] . بحارالانوار، مجلسي، ج 14، كتاب النبوة، باب 17، ولادت عيسي، ص 214، حديث 13، دارالاحياء التراث العربي، ط دوم، 1403.
[7] . منظور شهر دمشق فعلي يا كشور سورية فعلي نيست بلكه مراد منطقة شامات است كه شامل سوريه، اردن و حتي قسمتي از عراق فعلي مي شود.
[8] . بحارالانوار، مجلسي، ج 14، كتاب النبوة، باب 17، ولادت عيسي، ص 212، حديث 8، دار احياء التراث العربي، ط دوم، 1403.
[9] . همان، ص 250، حديث 40.
[10] . قرآن كريم، سورة مريم، آيات 30 و 31.
[11] . بحارالانوار، مجلسي، ج 14، كتاب النبوة، باب 17، ولادت عيسي، ص 255، حديث 51، دار احياء التراث العربي، ط دوم، 1403.
[12] . قرآن كريم، سورة مريم، آية 12.
[13] . بحارالانوار، مجلسي، ج 14، كتاب النبوة، باب 17، ولادت عيسي، ص 268، دار احياء التراث العربي، ط دوم، 1403.