طلسمات

خانه » همه » مذهبی » در دنيا اقوام، ملت‌ها و اديان و مذاهب مختلف وجود داشته است، چرا قوم يهود و پيامبران آنان اين همه در قرآن كه كتاب مسلمانان و كتاب ابدي بشريت است مطرح شده‌اند و مهم جلوه داده شده‌اند؟

در دنيا اقوام، ملت‌ها و اديان و مذاهب مختلف وجود داشته است، چرا قوم يهود و پيامبران آنان اين همه در قرآن كه كتاب مسلمانان و كتاب ابدي بشريت است مطرح شده‌اند و مهم جلوه داده شده‌اند؟

از ميان اديان بزرگ سامي يعني يهوديت، مسيحيت و اسلام، يهوديت قديمي‌ترين دين است. تاريخ يهوديت با زندگي حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ كه نياي بزرگ مسيحيت و اسلام نيز هست شروع مي‌شود و در حقيقت مي‌توان گفت زندگي و مهاجرت آن حضرت منشأ شكل گيري قوم بني‌اسرائيل بوده است پس از حضرت ابراهيم فرزندش اسحاق جانشين پدر مي‌شود و به رهبري قوم خود مي‌پردازد بعد از اسحاق نوبت به فرزندش يعقوب مي‌رسد كه خداوند او را اسرائيل مي‌نامد. و چون داراي دوازده فرزند مي‌شود از اين پس به بني اسرائيل شهرت مي‌يابند. ايشان ساليان سال آزادانه در مصر زندگي كرده و زماني نيز بر آن حكومت مي‌كردند تا اينكه طي چندين قرن به قومي بزرگ تبديل شدند و بدين ترتيب قومي به نام اسرائيل يا بني اسرائيل به وجود آمد.[1]مي‌دانيم كه انبياء و بزرگان يهود در اسلام و قرآن كريم مورد توجه بوده‌اند و چون ريشة آن ديانت الهي بوده لذا اعتبار و اصالت آن از جانب اسلام مورد تأييد قرار گرفته است.
علامه طباطبايي در ذيل تفسير آيات 63 تا 74 بقره كه مربوط به قوم بني‌اسرائيل است مي‌فرمايد:
در قرآن مجيد سرگذشت بني‌اسرائيل بيش از تمام امم پيشين ذكر شده همچنانكه ذكر نام حضرت موسي بن عمران ـ عليه السّلام ـ نيز از همة انبياء بيشتر است دليل آنهم ظاهراً اينست كه اسلام دين خالصي است كه بر اساس توحيد بنا شده است و بني‌اسرائيل از تمام امت‌ها لجوج‌تر و كينه توزتر بودند و در برابر حق سركشي بيشتري بداشتند و تمام اوصاف رذيله در آنها جمع بود چنانچه در داستان‌هايي كه از بني‌اسرائيل در قرآن نقل شده دقت كنيم و اسرار اخلاقي آنها را كه در آن منعكس است مورد بررسي قرار دهيم خواهيم ديد كه آنها مردمي بوده‌اند غرق در ماديات و دلباخته لذائذ حسّي اين زندگي صوري، لذا در مقابل حقايق ماوراء حسّ خضوع نمي‌كردند و جز در برابر لذات و كمالات مادي تسليم نمي‌شدند.[2]اينك به برخي از ويژگي‌هاي اخلاقي قوم يهود كه در قرآن مطرح شده اشاره مي‌شود:
ـ سود پرستي و دنيا طلبي، بقره آيه 41
ـ كتمان حق، بقره آيه 42.
ـ ناسپاسي و قدر ناشناسي، بقره آيه 57.
ـ تعصبات بي‌جا و لجاجت شديد، بقره آيه 58 و 59.
ـ پيامبر كشي، بقره آيه 61.
ـ استثمارگري، بقره آيه 78 و 79.
ـ نژاد پرستي، بقره آيات 80ـ82 و 91.
ـ پيمان شكني، بقره آيات 83ـ85 و 100ـ 101.
ـ بهانه جويي، بقره آيه 97 و 98.
و…س[3]به نظر مي‌رسد اگر اين صفات رذيله در هر قوم و ملتي وجود داشته باشد يا پديدار گردد سرنوشتي همانند سرنوشت قوم يهود داشته و براي عبرت آموزي ديگر اقوام قابليت تكرار و هم جلوه دادن را دارد تا ديگران در آن منجلاب گرفتار نشده و در عاقبت كار خويش بيانديشند.
خلاصه اينكه از بررسي تاريخ يهود و با استفاده از متون اسلامي اعم از آيات و روايات چنين برداشت مي‌شود كه ويژگيهايي كه علاوه بر صفات اخلاقي موجب شده قوم يهود زياد مطرح شده و مهم جلوه داده شود ويژگي‌هاي خاصي است كه شايد منحصر به فرد است.
اينك خلاصه‌اي از آن ويژگيها را بيان مي‌كنيم:
1. بين يهوديت و اسلام مشتركات تاريخي و عقيدتي بسياري وجود دارد كه با مراجعه به آيات 12 مائده، 83 و 84 بقره روشن مي گردد.
2. در قرآن و سنت اسلامي به عقايد، افكار و آثار اين دين اشاره شده است. بقره آيه 55، آل عمران آيه 93، جاثيه آيه 16.
3. شباهت داستان بني‌اسرائيل با داستان حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ  بقره آيه 40.
4. عبرت آموزي از داستان بني‌اسرائيل براي آيندگان.
5. انحراف از توحيد به شرك، بقره آيه 61.
6. سرنوشت فلاكت بار آنان آل عمران آيه 112 و…
نتيجه اينكه از مجموع اين نكات مي‌توان دليل مهم جلوه داده شدن اين دين و اين قوم را دريافت.
افزون بر اين امور بني‌اسرائيل در تاريخ به مدت طولاني در قسمت‌ها و مناطق وسيع زمين حكمروائي داشته است و اين خود باعث شده كه از اين قوم در قرآن يادآوري بيشتري گردد و بيشتر به خبر‌هاي منفي اين قوم اشاره شود.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ قوم يهود، ترجمه مسعود همتي.
2. تاريخ يهود ايران، لوي حبيب.
3. تاريخ و عقايد، كمال الدين بخت آور.
4. يهوديت، عبدالرحيم سليماني اردستاني.
5. تاريخ مختصر اديان بزرگ، ترجمه دكتر منوچهر خدايار مجي.
 
پي نوشت ها:
[1]. شبلي، دكتر احمد، مقانة الاديان، (اليهودية)، ج 1، صص 67 و 68 و 146ـ152.
[2]. تفسير الميزان، ترجمه آيت الله مكارم شيرازي، ج 1، صص 279 ـ 280.
[3] . براي مطالعة بيشتري در تفسير آيات به تفسير الميزان، ج 1 و تفسير نمونه،  ج 1، ذيل آيات فوق مراجعه شود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد