طلسمات

خانه » همه » مذهبی » برخي از خصوصياتي كه تورات دربارة ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ ذكر كرده توضيح دهيد؟

برخي از خصوصياتي كه تورات دربارة ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ ذكر كرده توضيح دهيد؟

در بين انبياء الهي، حضرت ابراهيم خليل ـ عليه السّلام ـ  در همة اديان الهي، شاخص و الگو مي‌باشد و حتي در خود تورات موجود و در قرآن نيز از حضرت ابراهيم بعنوان «اسوة حسنه» نام مي‌برد، مي‌فرمايد: ابراهيم براي شما بهترين الگوست»[1] اما در عين حال در تورات موجود، زشت‌ترين كارها را به آن بزرگوار نسبت مي‌دهد. نسبتهايي كه تورات به انبياء و به خصوص به حضرت ابراهيم مي‌دهد حتي به پست‌ترين و گناهكارترين افراد بشر هم بسختي مي‌توان نسبت داد. كه در ادامه اين نسبتهاي زشت را از تورات نقل خواهيم كرد.
حضرت ابراهيم در شهر اور به دنيا آمد به گفته تورات و در آغاز اَبرام (يعني پدر «بلند مرتبه») ناميده مي‌شد، خداي متعال نام وي را در سن نود و نه سالگي به ابراهيم (يعني «پدر اقوام») تبديل كرد. شهر اور نزديك يك قرن پيش در عراق در ساحل فرات از زير خاك بيرون آمد و آثار باستاني بسياري در آنجا يافت شد.[2]تورات بيشر به تاريخ زندگي حضرت ابراهيم مي‌پردازد و هجرتهايي كه آن حضرت به مناطق مختلف كردند. تورات مي‌گويد حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ  در 75 سالگي به امر خدا از شهر حرّان عازم كنعان شد، وي همسر خود ساره و برادر زادة خويش لوط و چند نفر از مردم حرّان را برداشت و همگي به كنعان رفتند و در آنجا روي كوهي در شرق بيت ايل خيمه زدند … .[3]در تورات به امتحان  حضرت ابراهيم و سؤال آن حضرت در بارة زنده كردن مردگان در قيامت، مي‌پردازد. كه به عهد خدا با ابرام معروف است.[4]هم چنين در تورات به تولد فرزند حضرت ابراهيم در سن نود و نه سالگي اشاره مي‌كند و به عنوان يك معجزه نقل مي‌كند.[5] با اين همه تورات از نقل دو موضوع بسيار مهم در تاريخ حضرت ابراهيم غفلت كرده است و يا به عبارت ديگر در تورات كنوني نقلي از آن به ميان نيامده است: يكي جريان بت شكني و به آتش افكندن وي و ديگري داستان بناي كعبه. قرآن مجيد (در سوره‌هاي انبياء و صافات) داستان بت شكني و به آتش افكندن او را آورده است. همچنين قرآن كريم از بناي كعبه به دست آن حضرت و به كمك حضرت اسماعيل ـ عليه السّلام ـ  سخن مي‌گويد (بقره 127).
و امّا خصوصيات و نسبتهاي ناروا تورات نقل مي‌كند: … و ابرام (ابراهيم) بمصر فرود آمد … به زن خود سارا گفت … همانا چون اهل مصر تو را ببينند گويند اين زوجه اوست، پس مرا بكشند و تو را زنده نگهدارند. پس بگو كه تو خواهر من هستي[6] … و باز مي‌نويسد حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ  از ترس جانش، همسرش سارا را خواهر خود معرفي مي‌كند و او را به زني پادشاه مصر مي‌دهد:
«پس وي (سارا) را به خانه فرعون در آوردند و به خاطر وي (سارا) با ابرام (ابراهيم) احسان نموده و او صاحب ميشها و گاوان و حماران و  غلامان و كنيزان و ماده الاغان و شتران شد و خداوند فرعون و اهل خانه او را بسبب سارا، زوجه ابرام به بلاي سخت مبتلا ساخت و فرعون ابرام را خوانده گفت اين چيست كه به من كردي؟ چرا به من خبر ندادي كه او زوجه توست؟ چرا گفتي او خواهر من است كه او را بزني گرفتم …»[7]خوانندة گرامي توجه دارند كه چه سخن زشت و پليدي را به بزرگترين پيامبر خدا حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ  نسبت مي‌دهد،‌ يعني حضرت ابراهيم زنش را به زني فرعون مي‌دهد تا صاحب الاغها و ماده الاغها و گاوها و گوسفندها شود؟ اگر يك كتاب آسماني به بزرگترين پيامبر خدا چنين نسبتي بدهد، پس پيروان چنين كتابي چگونه خواهند بود؟ و همين حرفها را در جاهاي ديگر همين كتاب «سفر پيدايش» تكرار مي‌كند، از آنجا كه يهوديان كشته و مرده ثروت و مال دنيا هستند حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ  را نيز با خودشان مقايسه كرده و چنين سخنان زشت و پليدي را به او نسبت داده‌اند.
قرآن كريم سيماي حضرت ابراهيم را اينگونه ترسيم مي‌كند: و امام و پيشواي انسانهاست.[8] او از صالحان و پاكان است،[9] او حنيف و يكتا پرست است[10] او موقن و داراي يقين كامل بود،[11] او «اوّاه» و فرد خدا ترس بود،[12] او منيب و مطيع بود، او به تنهايي امت بود،[13] او قانت و فرد عابد بود،[14] او شاكر و سپاسگزار بود،[15] او مؤمن و فرد با ايمان بود،[16] او برگزيدة خدا بود،[17] او نيكوكار بود،[18] او داراي قلب سليم بود.[19]

 
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. سيري در مكتب يهود، نوشته محمد علي حسين زاده.
2. يهوديت، عبد الرحيم سليماني اردستاني.
3. برهان رسالت، آيت الله جعفري سبحاني.
 
پي نوشت ها:
[1] . ممتحنه، آيه 4.
[2] . توفيقي، حسين، آشنايي با اديان بزرگ، ص 76، انتشارات طه، چ هفتم، 1384.
[3] . سفر پيدايش، 12: 1 ـ 8.
[4] . سفر پيدايش، باب 15 و باب 18 و باب 22.
[5] . سفر پيدايش، باب 15 و باب 18 و باب 22.
[6] . سفر پيدايش، باب 12: 12.
[7] . سفر پيدايش، باب 12: 10 ـ 20.
[8] . سوره بقره، آيه 124.
[9] . سوره بقره، آيه 130.
[10] . سوره آل عمران، آيه 67.
[11] . سوره انفال، آيه 65.
[12] . سوره توبه، آيه 114.
[13] . سوره هود، آيه 75.
[14] . سوره نحل، آيه 120.
[15] . سوره نحل، ايه 121.
[16] . سوره صافات، آيه 110.
[17] . سوره ص، آيه 47.
[18] . سوره ص، آيه 47.
[19] . سوره صافات، آيه 48.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد