طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آيا دراويش گنابادي اعتقاد به خمس و زکات دارند يا نه، تفصيلاً توضيح دهيد؟

آيا دراويش گنابادي اعتقاد به خمس و زکات دارند يا نه، تفصيلاً توضيح دهيد؟

دراويش گنابادي خمس و زکات را به آن معنا که نزد علماي دين و مراجع عظام تقليد مرسوم است نمي پذيرند. اما خودشان به جاي خمس و زکات، قانون عشريه را وضع و جعل کرده اند. چنان چه عباس علي کيوان قزويني در اين باره مي گويد: «بعد از تشرف از هر داعي که دخل تازه کند و چيزي به او عايد شود، بايد دَه يک آن را بدهد به قطب تا باقي بر او حلال شود»[1]. سلطان حسين تابنده (قطب سابق گنابادي ها) نيز مي نويسند: «يک عُشر (يک دهم) از ارباح مکاسب و زراعات داده شود، مغني (کفايت کننده) از زکات زکوي و از خمس خواهد بود».[2] شيخ محمد حسن نيز پرداخت خمس را بعد از پرداخت عشريه اجازه نداده و آن را بدعت قلمداد مي کند».[3]البته آنها براي ايجاد تشابه ميان عُشريه با خمس و زکات، بعد از بدعت گذاري، توضيحاتي در مورد آن داده اند. از جمله سلطان حسين تابنده مي گويد: عُشريه همان خمس و زکات است و ما فقط براي آساني حساب قائل به آن شده ايم، پس نصف خمس را که از آنِ خدا و رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ است مي بخشد!!
و درباره نصف ديگر مي نويسد: «از اين رو يک عشر باقي مي ماند که مربوط به يتيمان و مساکين از بني هاشم است و البته کسي که بخواهد عشريه را بپردازد، بايد رعايت اين قسمت را بنمايد که اگر از اموال زکوي است به مستحقين زکات و اگر متعلق خمس است به صاحبان خمس برساند[4] و در صورتي که بخواهد توسط پيشوا و مقتداي خود (قطب) به صاحبان آن برساند تعيين کند که چقدر آن از اموال زکويه و چقدر خمسيه است تا طبق آن به مصرف برسد… کساني هم که ايراد گرفته اند مطمئن باشند که اين نظر تشريع و بدعت نيست فقط براي آساني حساب است».[5]البته ظاهر کلمات فوق بسيار جذاب و دلنشين است اما با نگاهي دقيق تر اشکالات زير بدون جواب مي ماند:
1. چنين رويّه اي که مريد مشخص کند چقدر از حقوق پرداختي زکات و چقدر از آن خمس است، فعلاً در صحنه عمل مراعات نمي شود و نمايندگان قطب بدون اين که سئوال و جوابي بکنند يک عمر (عشر) از درآمدهاي مريد را مي گيرند و همه آن را در اختيار قطب فرقه که نه مجتهد است و نه فقير و نه سيد، قرار مي دهند.
2. رضا عليشاه (سلطان حسين تابنده) با استناد به فتواي مرحوم فيض نصف خمس را به مريدان مي بخشيد. در حالي که آن فتوا مخصوص زماني بود که به خاطر سلطه حکومت هاي جائر، فقهاي بزرگوار در محدوديت شديد قرار داشتند و به خاطر همين بود که مبادا خمس آل محمد ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در راه مبارزه با اسلام صرف شود چنين فتوايي از سوي ايشان صادر شده بود.
3. اگر ادعاي گنابادي ها را بپذيريم که عشريه همان خمس است و هيچ فرقي با هم ندارند؛ پس چرا منصور علي شاه مي نويسد: «ده يک آن را بدهد به قطب تا باقي بر او حلال شود».[6] مگر غير اين است که به فتواي تمامي فقهاي بزرگوار شيعه خمس بايد به دست مجتهد جامع الشرايط برسد نه قطب.
4. رهبران فرقه گنابادي تصريح کرده اند که جعل عشريه فقط براي آساني حساب است.[7] اگر با انصاف تأمل شود مي بينيم به خاطر آساني حساب حکم الهي در اين روش تغيير داده شده است که غير از بدعت چيزي بر آن صدق نمي کند در حالي که رياضت هاي شديد بنا به تصريح آن چه که در رساله رفع شبهات و رساله باب ولايت و راه هدايت[8] و نيز خورشيد تابنده[9] آمده است به مراتب سخت تر از محاسبه خمس و زکات است.
5. عشريه حتي به مقدار خمس نيست تا چه رسد به اين که مريد مشخص کند که از اموال خمسيه است يا زکويه.
مراجع تقليد درباره عشريه صوفيان نظرياتي ارائه داده اند که به برخي از آنها اشاره مي شود:
حضرت آيت الله العظمي مکارم شيرازي: «عشريه دراويش ريشه اسلامي ندارد و عشريه تنها مربوط به غلات چهارگانه است به شرط اين که با آب باران و قنات و مانند آن آبياري شود».
حضرت آيت الله العظمي مرحوم ميرزا جواد تبريزي: «عشريه مشروع نيست و کفايت از خمس نمي کند».
حضرت آيت الله العظمي صافي گلپايگاني: «گرفتن و پرداختن عشريه به جاي خمس اصل شرعي ندارد و کفايت از خمس نمي کند و علاوه عمل به چنين برنامه اي بدعت و حرام است».[10]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1ـ صافي گلپايگاني، لطف الله، معارف دين، جلد اول.
2ـ باقريان ساروي، احمد، آن سوي صوفي گري.
3ـ گناباديه، انتشارات سبط النبي.
 
پي نوشت ها:
[1] . کيوان قزويني (منصور علي شاه)، عباسعلي، راز گشا، ص435 (در قسمت کتاب استوارنامه).
[2] . تابنده، سلطان حسين، رساله رفع شبهات، تهران، نشر حقيقت، چاپ چهارم، ص105.
[3] . مقامات العرفا، ص135.
[4] . قابل توجه است که عشريه حتي به مقدار خمس هم نيست تا چه رسد به اين که مشخص کند خمس است يا زکات!!!
[5] . رساله رفع شبهات، ص107 ـ 110.
[6] . راز گشا، ص436، سه کتاب مرحوم کيوان (رازگشا و بهين سخن و استوار) در يک جلد با عنوان راز گشا چاپ شده است. مي توانيد آن را از کتابفروشي مسجد مقدس جمکران تهيه کنيد).
[7] . رساله رفع شبهات، ص110.
[8] . جذبي، سيد هبة الله، رساله باب ولايت و راه هدايت حقيقت، تهران، در بخش سوم کتاب و نيز ضمائم.
[9] . تابنده، علي، خوشيد تابنده، تهران، نشر حقيقت، در موارد متعدد از بخش اسفار.
[10] . جهت اطلاع از فتاواي علماي شيعه ر.ک: مهدي، عمادي، ديدي که راز پنهان آخر شد آشکارا، صفحه 192 به بعد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد