طلسمات

خانه » همه » مذهبی » فتواي علماي اهل سنت راجع به خواندن نماز به امامت شيعه چيست؟ فروع مختلف آنرا با ذکر منبع بفرماييد.

فتواي علماي اهل سنت راجع به خواندن نماز به امامت شيعه چيست؟ فروع مختلف آنرا با ذکر منبع بفرماييد.

اهل سنت از نظر فقهي به چهار مذهب حنفي، شافعي، مالکي و حنبلي تقسيم مي شوند. در فتاواي علماء مذاهب چهارگانه اهل سنت درباره خواندن نماز به امامت شيعه اماميه اسم صريح شيعه اماميه برده نشده است بلکه از عناوين کلي تري مثل اهل بدعت، اهل اهواء و روافض و امثال اين ها استفاده نموده اند.
علماء حنفي مذهب آن طوري که از فتاواي آنان بدست مي آيد اقتداء به شيعه امامي را جايز نمي دانند و شيعه امامي را در کنار جهميه، قدريه، خطابيه و مشبهه قرار داده و مي گويند هر که خلافت ابوبکر را انکار کند و قائل به خلق قرآن باشد در زمره کفار قرار مي گيرد و اقتداء به او جايز نمي باشد.[1]برخي از حنفي ها قيد غاليه را به روافض افزوده و مي گويند اقتداء به روافض غالي جايز نيست.[2]علماء حنبلي نيز مانند حنفي ها اقتداء به شيعه امامي را جايز نمي دانند و مي گويند کسي که در وضوء به جاي شستن پا, آن را مسح مي کند. اقتداء به او جايز نمي باشد.[3]از فتواهاي علماي مالکي مذهب به دست مي آيد که نماز به امامت کسي که علي ـ عليه السلام ـ را بر خلفاء سه گانه تفضيل مي دهد و يا قائل به خلق قرآن است اعاده ندارد و صحيح مي باشد و علت آن را اين مي داند که اين طائفه صاحبان بدعت خفي بوده و قطع به کفر آنان وجود ندارد.[4]شافعي ها به طور سرپوشيده اقتداء به کساني را که قائل به خلق قرآن هستند و بدعت شان موجب کفر نمي شود جايز دانسته اند.[5] ولي نگفته اند که کدام بدعت موجب کفر مي شود و کدام موجب کفر نمي شود.
به هر حال در کتاب هاي علماء مذاهب حنبلي، مالکي و شافعي در ين مسئله از عنوان روافض استفاده نشده است امّا در کتاب هاي علماء حنفي مذهب اين عنوان خيلي به چشم مي خورد و معمولاً آن را بر شيعيان امامي حمل مي کنند.
در نتيجه مي توان گفت مذهب حنفي و حنبلي به صراحت در عدم جواز اقتداء به شيعه امامي اتفاق نظر دارند. و کلمات علماء مذهب مالکي تا حدودي در جواز اقتداء به شيعه امامي صراحت دارد امّا فتاوي علما شافعي مذهب در اين مسئله از ابهام برخوردار مي باشد.

پي نوشت ها:
[1] . مصري حنفي، زين الدين ابن نجيم، البحر الرائق شرح کنز الدقائق، 1/611. بيروت، محمد علي بيضون، اول، 1418ق.و حنفي فخرالدين عثمان بن علي.تبيين الحقائق شرح کنزالدقائق، 2/160، قاهره، دارالکتب الاسلاميه، 1313ق.
[2] . کمال الدين محمد بن عبد الواحد، فتح القدير، 2/182، بيروت، دارالفکر، بي تا.
[3] . سيوطي رحيباني، مصطفي، مطالب اولي النهي… 3/410، دمشق، مکتب الاسلامي، 1961م.
[4] . محمد عيش، منح الجليل شرح مختصر الخليل، 2/299، بيروت، دارالفکر، 1409ق.
[5] . النووي، محي الدين، المجموع، 4/254، بيروت، دارالفکر، 1997م.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد