خانه » همه » مذهبی » چرا شيعيان نواصب را كافرمي‌دانند، در حالي كه آنها مسلمان بوده‌اند؟!

چرا شيعيان نواصب را كافرمي‌دانند، در حالي كه آنها مسلمان بوده‌اند؟!

درباره كفر نواصب دلايل متقن و غيرقابل انكاري وجود دارد كه توجه شما را به چهار دليل  جلب مي‌كنيم: قبل از پرداختن به دلائل كفر آنها لازم است كه ناصبي را تعريف كنيم و حكم كفر آنها را مستند بسازيم.
در كتاب تاج العروس و لسان العرب، «ناصبي به گروهي گفته شده است كه دشمني با امام علي ـ عليه السّلام ـ را جزء ‌دين مي‌پندارند.»[1] از اين جهت به آنان ناصبي گفته‌اند كه دشمني با امام علي و اهل بيت پيامبر اسلام را شعار خود قرار داده‌اند و گمان مي‌برند كه دشمني با اهل بيت پيامبر اسلام يك اصل ديني مي‌باشد. صاحب جواهر نيز اين تعريف را موجه دانسته و فرموده است «در كفركساني كه برامام ـ عليه السّلام ـ خروج كردند و امام را دشنام و لعن نمودند و نيز كساني كه نص صريح پيامبر اسلام را شنيدند كه امام علي ـ عليه السّلام ـ وصي و خليفة پيامبراست، اما منكر اين نص شده‌اند، جاي هيچ ترديدي نيست.» [2]اما دلايل كفر ناصبي:
1. مخالفت با نص صريح قرآن
قرآن درباره اهل بيت و ذوي القرباي پيامبر اسلام، محبت و مودت را برمسلمين فرض دانسته و پاداش مزد رسالت نبي مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ را دوستي خاندان او قرار داده و فرموده است: «بگو اي پيامبر من از شما پاداشي براي رسالت خويش جز دوستي نزديكانم را نمي‌خواهم.»[3] همچنين قرآن، (وليّ) مسلمانان را، در خدا و پيامبر او و كسي كه ايمان به خدا دارد و نماز مي‌خواند و در حال ركوع به سائل زكات مي‌دهد، منحصر كرده است.[4] درباره شأن نزول اين آيه همه مفسران اتفاق نظردارند كه تنها علي ـ عليه السّلام ـ درحال ركوع، زكات پرداخته است و اين آيه مباركه درباره اين كار ارزشمند امام علي ـ عليه السّلام ـ نازل گرديده است.[5] وقتي ولايت امام علي در رديف ولايت خداوند و پيامبر مكرم اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ مطرح مي‌شود، معنايش اين است كه آن حضرت از نظر قرآن معيار هدايت و حقانيت مي‌باشد. پس اگر گروهي بغض و دشمني با امام علي ـ عليه السّلام ـ و اهلبيت پيامبر اسلام را جزء دين خود بشمارند، بدون ترديد مخالفت اعتقادي آشكار با قرآن دارند. و اين دشمني حكايت‌گر كفر و عناد آنها با اسلام است. مطابق نقل سيوطي در «الدّر المنثور» پيامبر اسلام فرمود: «خدايا دوست بدار هر كه علي ـ عليه السّلام ـ را دوست مي‌دارد و دشمن دار هر كه علي را دشمن مي‌دارد.»[6] و با اين بيان روشن است كه دشمني با اهل بيت پيامبر به ويژه حضرت علي ـ عليه السّلام ـ دشمني با خداست.
2. مخالفت علني با سنت صريح پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ :
از مجموع روايات مختلف و گوناگوني كه درباره فضيلت و شرافت امام علي ـ عليه السّلام ـ وارد شده است به دست مي‌آيد، كه امام ـ عليه السّلام ـ از منزلت و جايگاه بي‌نظيري نسبت به پيامبر اسلام برخوردار بوده است. بر اساس مفاد حديث منزلت جايگاه علي ـ عليه السّلام ـ نسبت به پيامبر مثل جايگاه هارون نسبت به موسي ـ عليه السّلام ـ است.[7] و مطابق نقل منابع اهل سنت و شيعه، اهل بيت پيامبر اسلام كه از جمله آنان علي ـ عليه السّلام ـ است،‌ عِدل قرآن شمرده شده و تمسك به اهل بيت و قرآن مانع از گمراهي و انحراف مي‌شود.[8] بنابراين علي ـ عليه السّلام ـ بهترين انسان از نظر قرآن و احاديث پيامبر اسلام است، دشمني با او و خاندان پيامبر جز دشمني با خدا و دين خدا معناي ديگري ندارد و پرواضح است كه هر كه، راه دشمني با خدا و دين او را در پيش گيرد، سرانجامي جز كفر و گمراهي نخواهد داشت.
3. دشمنان علي و خاندان پيامبر منافق هستند:
پيامبر اسلام فرموده است: هر كه خاندان ما را دشمن بدارد، حتماً منافق است.[9] و در حديث ديگري مي‌فرمايند: «اي علي جز‌ مؤمنان تو را دوست نمي‌دارند و جز منافقان با تو دشمني نخواهند كرد.»[10] وقتي دشمني با علي ـ عليه السّلام ـ باعث نفاق و دوري از ايمان باشد، جاي هيچ ترديدي بركفر آنان نيست، ‌چه اينكه منافقان بدتر از كافران هستند. لذا قرآن جايگاه منافق را در پايين‌ترين طبقه جهنم معرفي كرده است.[11] شدت مغضوبيت آنها تا آنجا است كه مانع از آمرزش پيامبر اسلام است و قرآن مي‌فرمايد: اگر هفتاد بار براي آنها آمرزش بطلبي هرگز آنان آمرزيده نخواهند شد.[12]4. دشمني با اهل بيت پيامبر ملازم با تكذيب خدا و دروغ بستن بر او است:
ناصبي كساني هستند كه دشمني با امام علي ـ عليه السّلام ـ و خاندان او را جزء دين خداوند مي‌شمارند،‌ و روشن است كه در مرحله اول بر خداوند افترا و دروغ مي‌بندند، زيرا هرگز در دين خدا دشمني با خاندان پيامبر به ويژه امام علي ـ عليه السّلام ـ جايز نيست، پس كساني كه بر خداوند افترا مي‌بندند و اين كار را، جزء اعتقاد و ايمان‌شان مي‌دانند، به گواهي قرآن ستمكارترين افراد مي‌باشند.[13] و بزرگ‌ترين ظلم، شرك به خدا است.[14] و نواصب مطابق منطق قرآن مشرك مي‌باشند. و در ثاني اعتقاد به دشمني با خاندان پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلّم ـ و امام علي ـ عليه السّلام ـ ، تكذيب خداوند مي‌باشد (معاذ الله) و تكذيب خدا و پيامبر او به اتفاق نظر تمام علماي اسلام از عوامل اصلي كفر و ارتداد به حساب مي‌آيد.[15] زيرا قرآن، ‌امام علي ـ عليه السّلام ـ را ولي مؤمنان، معرفي مي‌كند[16] و او را، خير البريّه مي‌داند.[17] و دوستي با خاندان پيامبر را كه علي از جمله آنان است را واجب مي‌شمارد، ‌اگر كسي واقعاً معتقد به خدا و كتاب او باشد و ايمان بر پيامبر او داشته باشد، ‌بهترين انسان در نزد خدا و پيامبركه همانا امام علي ـ عليه السّلام ـ و خاندان پاك اوست را دشمن نمي‌دارد. و هركس با چنين انساني دشمني كند جز اين كه خدا و پيامبرش را تكذيب كرده است، غرض و مقصدي ندارد. لذا امام مالك مي‌گويد: «دشمني با اصحاب پيامبر و دشنام آنان، موجب كفر است، زيرا كساني كه به ياران پيامبر خشمگين مي‌شوند[18] كسي جز كافران نيستند.»[19] امام علي ـ عليه السّلام ـ بيشترين همراهي را با پيامبر اسلام داشته است. اگر مصاحبت با پيامبر ارزش هست، علي از همه مسلمانان پيشقدم بوده است. زيرا وي اولين كسي بود كه اسلام آورد[20] و آخرين كسي بود كه پيامبر اسلام در آغوش او به لقاي حق شتافت. بنابراين، علي ـ عليه السّلام ـ به ملاك «همراهي» با پيامبر از همه كاملتر است و دشمني با او و دشنام وي حكايت از كفر و عناد با اصل اسلام و ايمان دارد. لذا دشمنان امام علي ـ عليه السّلام ـ محكوم به كفر و نجاست مي‌باشند.[21]

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1 حكيم، سيد محسن، مستمسك العروة الوثقي، ج 1، ص 397ـ398.
2. الغروي، سيد محمد، و الشيخ مازح، ‌ياسر، الفقه علي مذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت، ج اول، مقدمه از ص 9 تا 31.
3. الطباطبايي، العلامه، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 6، از ص 3 الي 25، چ دوم، 1390 هـ .ق، موسسه اعلمي بيروت.

پي نوشت ها:
[1] . الحسيني الواسطي الزّبيري، تاج العروس، محمد مرتضي، نشردار الفكر، چاپ جديد، سال 1414 ه‍ ق، ج 2، ص 436؛ و لسان العرب، بيروت، دار احياء‌التراث العربي، چ اول، ‌سال 1416ه‍ ق، ج14، ص 157.
[2] . النجفي، محمدحسن، جواهر الكلام، نشردار الكتب الاسلاميه تهران، چاپ ششم، سال 1379 ق، ج 6، ص 66 ـ 67.
[3] . شوري/23.
[4] . مائده/55.
[5] . الجزيري، عبدالرحمن، غروي، سيد محمد، مازح، ياسر، الفقه علي مذاهب الاربعة و مذهب اهل البيت، بيروت، ‌نشر دار الثقلين، چ اول، سال 1419 هـ .ق، ج اول، ص 9 ـ 10.
[6] . سيوطي، جلال الدين، الدّر المنثور، قم، نشر كتابخانه آيت الله مرعشي نجفي،‌چ اول، سال 1404ق‌ ه‍  ج 1 ـ2، ص 293، ذيل آيه 55 مائده،
[7] . البخاري، محمد بن اسماعيل، صحيح البخاري، بيروت، نشر دارالجيل، بي‌تا، ج6، ص3، و صحيح مسلم، ج 15 ـ 16، كتاب فضائل الصحابه فضائل امام علي، بيروت، نشر دار احياء التراث العربي، چ سوم، بي‌تا، ص 186 ـ 187.
[8] . صحيح مسلم، پيشين؛ و مسند احمد بن حنبل، بيروت، نشر دار صادر، بي‌تا، ج 3، ص17.
[9] . در المنثور، ج 5 ـ 6، ص 7، ذيل آيه 23 شوري و در حديثي ديگر در همين منبع آمده است: «والله لايدخل قلب أمراً مسلم، ايمان حتي يُحبّكم لله و لِقُربي».
[10] . مسند احمد، ج 6، ص 34، پيشين.
[11] . نساء/145.
[12] . توبه/80.
[13] . انعام/144.
[14] . لقمان/13.
[15] . مجلس الاعلي شئون الاسلاميه، موسوعة الفقه الاسلامي، ‌قاهره، طبع مصر، بي‌تا، ج3، از ص252 تا 254.
[16] . مائده/55؛ بر اساس حديث‌هاي متعدد مقصود علي ـ عليه السّلام ـ است.
[17] . بينه/ 8؛ سيوطي  دربارة تفسير اين آيه مباركه به سند متعدد از جمله از جابر بن عبدالله انصاري و ابن عباس نقل مي‌كند كه پيامبر اسلام فرمود به خدا سوگند كه اين مرد (اشاره به علي) و شيعيانش در روز قيامت از فائزان‌اند. و در اين هنگام آيه فوق نازل شد و علي روي آورد و همگي گفتند كه خير البريه آمد» ابن عباس نقل مي‌كند وقتي اين آيه نازل شد، ‌پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ به علي ـ عليه السّلام ـ فرمود: «تو و شيعيانت در روز قيامت راضين و مرضين مي‌باشيد.»
[18] . فتح/29.
[19] . الغراوي، محمد بن عبدالرحمن، موقف الامام مالك من العقيدة السلفيه، عربستان، نشر دار الفتح الشارقه، چ اول، سال 1416 هـ .ق، ص 98.
[20] . مسند احمد بن حنبل، ج 1، ص 330 ـ 331، روايت عمرو بن ميمون.
[21] . العاملي الحر، الشيخ محمد بن الحسن، وسائل الشيعه، بيروت، نشر دار احياء التراث العربي، طبع چهارم، بي‌تا، ج 1، كتاب الطهارة ابواب ماء المضاف، ص159، باب11، حديث چهارم و پنجم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد