خانه » همه » مذهبی » قرآن در يك زمان محدود و كوتاه (23 سال) توسط پيامبر مسلمين بيان شده اما كتاب مقدس در مدت 1500 الي 1600 سال نوشته شده است پس كتاب مقدس بر قرآن مزيت دارد؟

قرآن در يك زمان محدود و كوتاه (23 سال) توسط پيامبر مسلمين بيان شده اما كتاب مقدس در مدت 1500 الي 1600 سال نوشته شده است پس كتاب مقدس بر قرآن مزيت دارد؟

قبل از هر چيز لازم است توضيحات مختصر پيرامون كتاب مقدس بيان شود. كتاب مقدس متشكل است از دو بخش عهد قديم و عهد جديد، عهد قديم به مجموعه كتب و رساله هايي گفته مي شود كه پيروان دين يهود آن را پذيرفته اند و عهد جديد به مجموعه كتب و رساله هايي گفته مي شود كه در كنار عهد قديم تنها پيروان دين مسيحيت آن را پذيرفته اند.
حال بعد از اين مقدمة كوتاه و قبل از هر نوع قضاوت و پيش داوري بهتر است ببينيم يك كتاب داراي چه نوع ويژگيها و خصوصياتي اگر باشد مي تواند بر كتب ديگر مزيت داشته باشد لذا جا دارد كه فهرست وار شاخصها و ملاكهاي يك كتاب برتر را بر شمريم.
1. مؤلف.
2. آورنده، البته اگر آن كتاب آسماني باشد.
3. مفسران يا به عبارت ديگر عالمان به آن كتاب.
4. جامعيت.
5. نبودن تناقض در محتوا.
6. بي مانند بودن.
7. مبارزه طلبي.
8. به روز بودن.
9. بري بودن از خرافات.
و حال در ادامه مي پردازيم به مقايسه دو كتاب مقدس و قرآن كريم در خصوص هر كدام از شاخصه هايي كه ذكر شد.
و اما اول مؤلف
جاي هيچ شك و شبهه اي نيست كه مؤلفان مجموعه هاي عهد قديم و جديد نه تنها پيامبر نبوده اند بلكه جانشين پيامبر هم نبوده اند و حتي به اين مطلب محققان مسيحي نيز معترف هستند.[1] همچنين جاي هيچ شك نيست كه قرآن كريم را خداوند عالم، قادر، حكيم، خبير و دانا كه هم معنا و هم الفاظ قرآن كريم از او مي‎باشد در لوح محفوظ نوشته است شما بين خدا و ديگري كدام را بر مي گزينيد.[2]و اما دوم آورنده
در مورد اين شاخصه كه فقط در خصوص كتب آسماني قابل طرح است بايد گفت اجزاء كتاب مقدس پس از آنكه توسط انسانهايي كه واسطة بين خالق و مخلوق نبودند نوشته شد، توسط افراد ديگري بعد از گذشت ساليان متمادي گرد آوري شد و به صورت يك مجموعه به نام كتاب مقدس در آمد. اما قرآن كريم به شهادت تاريخ و به اعتراف تمام محققان بر قلب نازنين پيامبر گرامي اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ نازل شده است و توسط آن حضرت اين كتاب آسماني به جهانيان ابلاغ شد.
و اما سوم مفسران
يكي از ويژگيهاي هر كتاب قانوني آن است كه در برخي موارد احتياج به تفسير و تبيين دارند بر اساس همين قانون كلي كتب آسماني كه به عبارت ديگر كتاب قوانين الهي هستند نيز احتياج به مفسر و مبين دارند.
در اين خصوص نيز بين كتاب مقدس و قرآن كريم مانند دو مورد قبلي اختلاف فاحشي وجود دارد چرا كه كتاب مقدس در هر زمان كه نياز به تفسير و تبيين داشت توسط كليسا تفسير شده كه با دخالت دادن اعتقادات شخصي خود در كتاب مقدس باعث ايجاد مسايل دشوار اخلاقي براي انسانها شده اند كه از جملة آنها مي توان به مسئلة عدم جواز طلاق اشاره كرد.[3] اما در مقابل تفسير و تبيين قرآن كريم توسط افرادي صورت گرفته كه علمشان از علم بي نهايت خداوندي سرچشمه گرفته است و آنها نيستند جزء ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ . اكنون هم كه در زمان غيبت به سر مي بريم اگر تفسيري از قرآن كريم توسط علماء نوشته مي شود به كمك همان كلمات و تفاسير گرانبهاي ائمة اطهار ـ عليهم السّلام ـ مي باشد.
و اما چهارم جامعيت
از جمله ويژگيهايي كه يك كتاب را برترين قرار مي دهد آن است كه در راستاي هدفي كه تأليف شده جامع و كامل باشد. از اين رو كتبي كه مدعي آسماني بودن و هدايتگر بشر بودن هستند بايد به گونه اي باشند كه تمام نيازهاي بشري را در ابعاد مختلف اعتقادي، فقهي، تربيتي، اجتماعي، تاريخي، سياسي و … در نظر گرفته باشند و به راهنمايي انسانها در آن موارد پرداخته باشند.
در سنجش كتاب مقدس به اين شاخصه نه تنها نمي توان نمرة كامل را به آن مجموعه داد بلكه در خوشبينانه ترين وضعيت نمره اي كه به آن تعلق مي گيرد زير متوسط است چرا كه مجموعة كتاب مقدس غالب مطالبش تاريخي است.[4]در مقابل وقتي قرآن كريم را در اين خصوص بررسي مي كنيم مي بينيم كه نمي توانيم نمره اي كمتر از نمرة كامل به آن بدهيم چرا كه در اين كتاب آسماني هم به مباحث اعتقادي پرداخته شده است و هم به فقه و هم به تربيت و روانشناسي و سياست و اقتصاد و امور  نظامي و …
و اما پنجم نبودن تناقض در محتوا
يكي ديگر از شاخصه هايي كه بايد كتابها را با آن سنجيد وجود يا عدم تناقض در مطالب و محتواي آن است.
در كتاب مقدس تناقضات آشكاري وجود دارد.[5] بعنوان مثال در اناجيل عهد جديد با دو نوع مسيح شناسي روبرو مي شويم زيرا در اناجيل همنوا[6] مسيح به عنوان يك انسان، پيامبر خدا[7] بندة خدا و پسر انسان[8] معرفي شده اما در مقابل آنها در انجيل يوحنا مسيح بعنوان، خود خدا[9] خالق آسمان و زمين و پسر خدا به معناي هم ذات با خدا معرفي شده است.[10]بر خلاف كتاب مقدس، وقتي قرآن كريم را بررسي مي كنيم هيچگونه تناقض و تضادي در ميان آيات آن نمي توان يافت بعنوان مثال وقتي تمام آياتي كه به شخصيت نبي مكرم اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ پرداخته اند را بررسي مي كنيم مشاهده مي كنيم كه در تمام آنها حضرت فقط بعنوان يك بشر[11] مانند انسانها با اين تفاوت كه برگزيده و پيامبر خداوند[12] متعال معرفي شده است.
و اما ششم بي مانند بودن
در خصوص اين شاخصه هيچ شك و شبهه اي نيست كه فقط اين  قرآن است كه در طول چندين قرني كه از ابتداي نزولش تا به حال گذشته است، كسي نتوانسته مثل و مانندي براي آن بياورد اما كتاب مقدس مجموعه نوشته هاي چند انسان است كه در طول تاريخ مانند هايي براي آنها آورده شده است.
و اما هفتم مبارزه طلبي
يكي از ملاكهايي كه اختصاص به كتب آسماني دارد مبارزه طلبي يا به عبارت ديگر به مبارزه دعوت كردن مخالفان است بدين بيان كه قرآن كريم در آيات متعددي از مخالفان خواسته است كه اگر مي توانند سوره يا آيات يا حتي آيه اي مثل آيات[13] قرآن كريم ارائه دهند اما كتاب مقدس عادي از اين گونه مبارزه طلبي مي باشد.
و اما هشتم به روز بودن
مطالب كتاب مقدس را وقتي با ميزان گذشت زمان مي سنجيم مي بينيم كه در گذر زمان كهنه شده اند و غير قابل استفاده مي باشند. بهترين شاهد اين مدعا روي گرداني خيل عظيم مسيحيان جهان از كليسا و انجيل و سكولار شدن آنها در عصر حاضر مي باشد اما بر خلاف كتاب مقدس، وقتي به محتويات قرآن كريم مي نگريم مي يابيم كه نه تنها در گذر زمان كهنه نشده اند و طراوت و شادابي­شان را از دست نداده اند بلكه عمق بيشتري از مطالب آن فهميده مي شود.
و اما نهم عدم وجود خرافات
وقتي قرآن كريم و كتاب مقدس را در خصوص اين شاخصه مي سنجيم در مي يابيم كه در هيچ جاي قرآن كريم خرافه و گزافه گويي و بيهوده گويي وجود ندارد اما بر خلاف آن در كتاب مقدس خرافات آشكاري همچون داستان شراب سازي مسيح[14] كه بر خلاف حكم عقل و حتي پاره اي از آيات تورات و انجيل كنوني است و نيز مريم مجدوليه[15] و امثال آن وجود دارد.[16]اين بود بياني هر چند كوتاه از تعدادي از ملاكها و شاخصه هاي يك كتاب برتر حال قضاوت بر عهدة خود شماست كه آيا صرف طولاني بودن مدت شكل گيري ملاكي براي ارزش گذاري هست؟! و ثانياً بر فرض ملاك بودن آيا قدرت عرض اندام در برابر ملاكهاي گفته شده را دارد؟ بلكه حتي مي توان گفت طولاني بودن مدت دليل بر ضعف نويسنده ها و بالتبع دليلي بر نقص كتاب خواهد بود نه مزيت و برتري آن.

پي نوشت ها:
[1] . فصلنامه هفت آسمان، ش 3 و 4، سال اول 1378، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، عهد جديد، عبدالرحيم سليماني، ص 74.
[2] . محاضرات في الالهيات، جعفر سبحاني، ص 437، نشر اسلامي، ط اول، 1414 هـ. ق.
[3] . فصلنامه هفت آسمان، ش 16، سال 1381، ص 127.
[4] . فصلنامه هفت آسمان، ش 3 و 4، سال اول 1378، مركز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، عهد جديد، عبدالرحيم سليمان، ص 74.
[5] . تفسير نمونه، گروهي، ج 4، ص 317، ذيل آيه 14 سوره مائده، دارالكتب الاسلاميه.
[6] . اناجيل متي. مرقس، لوقا.
[7] . كتاب مقدس، عهد جديد، انجيل متي 13 : 57 ـ انجيل لوقا 6 : 4 و 13 : 23.
[8] . كتاب مقدس، عهد جديد، انجيل متي 8 : 20.
[9] . همان، انجيل يوحنا 1 : 1.
[10] . فصلنامه هفت آسمان، شماره 3 و 4، سال اول 1378، عهد جديد، عبدالرحيم سليماني، ص 76.
[11] . قرآن كريم، سوره كهف آيه 110، قل انما انا بشر مثلكم.
[12] . همان، سوره آل عمران آيه 144، و ما محمد الا رسول قد خلت من قبله الرسل.
[13] . همان، سوره بقره آيه 23، و ان كنتم في ريب مما نزلنا علي عبدنا فاتوا بسوره من مثله.
[14] . كتاب مقدس، عهد جديد، انجيل يوحنا، 2 : 2 الي 12.
[15] . همان، انجيل لوقا، 7 : 36 الي 47.
[16] . تفسير نمونه، گروهي، ج 4، ص 317، ذيل آيه 14 سوره مائده، دارالكتب الاسلاميه.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد