محبت و دوستي اهل بيت پيامبر عزيز و گرامي ـ صلّي الله عليه و آله ـ بر هر شخص مسلماني واجب و لازم است، چنان كه قرآن كريم ميفرمايد: « قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى1، بگو: من در برابر ابلاغ رسالتم هيچ پاداشي درخواست نميكنم، جز دوست داشتن نزديكانم، در آيه مذكور تأكيد شده كه هر مسلماني بايد خاندان پيامبر را دوست داشته باشد، و اين دوستي و محبت به امامان و اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ از ضروريات اسلام محسوب ميشود، و تنها به شيعه اختصاص ندارد، بلكه تمام فرقهها از ميان مسلمانان بر محبت به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ اتفاق نظر دارند، تنها اندكي از اهل تسنن كه از آنها به نام «ناصبيها» ياد ميشود، با اهل بيت و امامان معصوم ـ عليهم السّلام ـ دشمني ميورزند.
كسي كه محبت اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به خصوص حضرت علي بن ابي طالب ـ عليه السّلام ـ در دل او نباشد، دچار نوعي نفاق دروني بوده و مانند آن است كه نبوت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ را منكر شده باشد، و چنين عداوت و دشمني از نشانههاي نفاق است.2
قرآن كريم ميفرمايد: «يا ايّها الذين آمنوا اتقوالله و ابتغوا اليه الوسيلة» اي كساني كه ايمان آوردهايد! تقوا پيشه كنيد و وسيلهاي براي نزديك و تقرّب به خداوند انتخاب كنيد»، آيه مذكور گوياي اين حقيقت است كه انسان در هر سطح و پايهاي از ايمان و تقوا باشد، اگر دوستي اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ را داشته باشد و به دستورهاي خداوند متعال عمل نمايد، به مقام قرب و نزديك شدن به درگاه خداوند مهربان ميرسد.3
حضرت امام باقر ـ عليه السّلام ـ در روايتي ضمن بيان اهميت ولايت امام معصوم ـ عليه السّلام ـ و بالاتر بودن آن از نماز، زكات، حج و روزه ميفرمايد: و لايت كليد نماز و روزه و حج است، و والي نقش رهبري و هدايت نسبت به ساير مسايل دارد.4
بنابراين، عشق و محبت به حضرت علي ـ عليه السّلام ـ و اهل بيت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ عشق و محبت به تمام خوبيها و اعمال صالح، تقوا و برخاسته از زيباييگرايي و گرايش به سوي كمالطلبي است، و اگر كسي با آنان دشمني كند كافر و منافق است چنان كه پيامبر گرامي ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميفرمايد: يا علي! لا يحبك الا مؤمن و لا يبغضك الا كافر5 اي علي! دوست نميدارد تو را مگر كسي كه مؤمن باشد و دشمني نمي کند با تو مگر كسي كه كافر باشد.
معرفي منبع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ج20، ص 403 ـ 424، تأليف ناصر مکارم شيرازي و همکاران.