خانه » همه » مذهبی » الف؛ آيا طبق آيه شريفه: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏…» (شوري، 23) پاداش پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ دربارة رسالت تبليغ دين، محبت به اهل بيت و فرزندانش مشخص شده؟

الف؛ آيا طبق آيه شريفه: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏…» (شوري، 23) پاداش پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ دربارة رسالت تبليغ دين، محبت به اهل بيت و فرزندانش مشخص شده؟

 ب؛ آيا مي‌توان گفت بنابر مفهوم اين آيه شريفه، اشك ريزي و عزاداري بر امام حسين ـ عليه السّلام ـ و معصومين ـ عليهم السّلام ـ علاوه بر بيداري در اهداف بزرگان، به عنوان پاداش رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ از ناحية امت ايشان باشد؟
الف؛ طبق اخبار بسيار زيادي كه از طريق شيعه و اهل سنت بيان، مودت در قربا، به دوستي خويشاوندان رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ تفسير شده است؛ زيرا دوستي ذوي القربي بازگشتش به ولايت و قبول رهبري ائمه معصومين ـ عليهم السّلام ـ است كه در حقيقت تداوم خط رهبري پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ و ادامة مسأله ولايت اله است، و روشن است كه قبول اين ولايت و رهبري همانند نبوت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ سبب سعادت خود انسان‌ها است، و نتيجه‌اش به خود آنها بازگشت مي‌كند، برخي از از رواياتي كه در تفسير آية فوق وارد شده اند عبارتند از:
1. در حديثي در «مجمع البيان»، از حسن بن علي ـ عليه السّلام ـ وارد شده كه امام ـ عليه السّلام ـ در خطبه‌اي كه براي مردم ايراد كرد فرمود: ما از اهل بيتي هستيم كه خداوند متعال مودت آنان را بر هر مسلماني واجب كرده، و فرموده: «قل لا أسالكم عليه اجراً…».
2. در روايتي در «اصول كافي» از امام باقر ـ عليه السّلام ـ وارد شده است كه در تفسير: «قل لا أسئلكم…» فرمود: منظور از قربي، اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ هستند.
3. احمد بن حنبل در «فضايل الصحابه» به سند خود از سعيد بن جبير از عامر چنين نقل مي‌كند: هنگامي كه آيه ي شريفه ي: «قل لا اسئلكم…» نازل شد، اصحاب عرض كردند: اي رسول خدا! خويشاوندان تو كه مودت آنها بر ما واجب است چه کساني هستند؟ فرمود: علي و فاطمه و دو فرزند آن ها، اين سخن را سه بار تكرار فرمود.
4. در «مستدرك الصحيحين» از امام علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ نقل شده كه: وقتي امير مؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ به شهادت رسيد، حسن بن علي ـ عليه السّلام ـ در ميان مردم خطبه خواند كه در بخشي از آن فرمود: من از خانداني هستم كه خداوند مودت آنها را بر هر مسلماني واجب كرده است، و به پيامبرش فرموده: «قل لا اسئلكم…» منظور خداوند از مودت ذوي القربي مودت و محبت ما اهل بيت است.
5. در «درالمنثور» ابن جرير از ابي الديلم روايت كرده كه: وقتي علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ را به اسيري آوردند، و در بالاي پله معروف دمشق نگه داشتند، مردي از اهل شام برخاست و گفت: حمد خدا را كه شما را بكشت و بيچاره تان كرد، علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ در جوابش فرمود: هيچ قرآن خوانده‌اي؟ گفت: آري، فرمود: سوره حا ميم را خوانده‌اي؟ گفت: آري، فرمود: آيا اين آيه را نخوانده‌اي: «قل لا اسألكم عليه اجرا…»؟ مرد ناگهان متوجه شد و گفت نكند شما همان قرباي رسول خدا ـ صلّي الله عليه و آله ـ باشيد؟ فرمود: آري.
ب. طبق روايتي كه از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل است كه فرمود: بار خدايا! همانا من حسين ـ عليه السّلام ـ را دوست دارم، پس شما نيز او را دوست بداريد و كساني كه او را دوست دارند را نيز دوست بداريد…[1]احترام و بزرگداشت ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ چه در مراسم شادي آنها و چه در مراسم حزن ايشان‌، مي‌تواند از موارد، عزت گذاشتن و محبت به اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ باشد؛ زيرا اگر بر حزن و شادي آنها شريك نباشيم، و در مراسم بزرگداشت آنها شركت نكنيم، و به اين وسيله ارادت خود را در همدردي با آنها ثابت نكنيم، قهراً در مودت و محبت به اين خاندان نيز مشكل خواهيم داشت.
در روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ مي‌خوانيم كه فرمود: كسي كه براي ما نگران باشد به خاطر ستمي كه بر ما وارد شده، غمگين شود، نفس كشيدنش تسبيح است  و غمخواريش براي ما عبادت است.[2]و به گفته آلوسي مفسر معروف اهل سنت، در تفسير «روح المعاني»: آثار مودت بر اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ تعظيم و احترام و قيام به بزرگ داشت نزديكان پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ است، كه گريه كردن و عزاداري بر آنان نيز از مصاديق احترام است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير الميزان، علامه طباطبايي(ره)، ترجمه محمد باقر موسوي همداني، ج 18، ص 66، 80، نشر بنياد علمي و فرهنگي علامه طباطبايي.
2. تفسير نمونه، آيت الله مكارم شيرازي و ديگران، ج 20، ص 406، دار الكتب الاسلاميه.

پي نوشت ها:
[1]. قمي،شيخ عباس، سفينه النجاه، نشر دار الاسوه، ج 2، ص 196.
[2]. ميزان الحكمه، ج 3، ح 3826.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد