پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ از كدام يك داستان‌هاي قرآني قبل از نزول اطلاع داشتند؟

پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ قبل از نزول قرآن كريم، به هيچ كدام از داستان‌هاي قرآن اطلاع و آگاهي نداشت؛ و بر اين حقيقت آيات قرآن كريم تصريح كرده‌اند. چنان كه خداوند متعال خطاب به پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايد: «وَ كَذلِكَ أَوْحَيْنا إِلَيْكَ رُوحاً مِنْ أَمْرِنا ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لاَ الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشاءُ مِنْ عِبادِنا وَ إِنَّكَ لَتَهْدِي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»؛[1] همان گونه كه بر پيامبران پيشين وحي فرستاديم، بر تو نيز روحي را به فرمان خود وحي كرديم، تو پيش ازاين نمي‌دانستي كتاب و ايمان چيست (و از محتواي قرآن آگاه نبودي) ولي ما آن را نوري قرار داديم كه به وسيلة آن هر كسي از بندگان خويش را بخواهيم هدايت مي‌كنيم، و تو به طور مسلم به سوي راه مستقيم هدايت مي‌كني.
منظور از آيه ياد شده اين است كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ قبل از نزول قرآن و تشريع شريعت اسلام، از جزئيات و محتواي داستان هاي قرآن، خبر نداشت؛ ولي ايمان به محتواي كتاب آسماني و آن چه در آن آمده مانند: توحيد و پرستش خداوند يگانه و… داشت.[2]قرآن كريم در جايي ديگر مي‌فرمايد: « وَمَا كُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتَابٍ وَلا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»؛[3] تو هرگز قبل از اين كتابي نمي‌خواندي و با دست خود چيزي نمي‌نوشتي، مبادا كساني كه در صدد ابطال سخنان تو هستند شك و ترديد كنند. از آيه مذكور نيز بر مي‌آيد كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ قبل از نزول قرآن كريم به داستان‌ها و محتواي قرآن كريم آگاهي نداشته است.[4] اما از اين نکته غافل نباشيم که در عرف مردم برخي داستان هاي انبياء به صورت کلي و يا تحريف شده وجود داشت و پيامبر نيز به صورت کلي به آن ها آشنايي داشت.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. محمد هادي معرفت، التمهيد، قم، انتشارات اسلامي، الطبعة الثانية، ج 1 تا 5.
2. علامه مجلسي، حياة القلوب، قم، انتشارات سرور، ج 3.
3. جعفر سبحاني، منشور جاويد، قم، انتشارات مؤسسه امام صادق ـ عليه السّلام ـ .

پي نوشت ها:
[1] . شوري/52.
[2] . ر.ك: طباطبايي، محمد حسين، الميزان في تفسير القرآن، تهران،‌ دار الكتب الاسلاميه، چاپ سوم، 1397 ق، ج 18، ص 75 ـ 83.
[3] . عنكبوت/48.
[4] . ر.ك: مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الاسلاميه، چاپ چهارم، 1367، ج 16، ص 300ـ 312.