خانه » همه » مذهبی » آيا پيامبري به نام حنضل يا حنضله بوده و اگر بوده زندگي نامه او را براي ما لطف كنيد ارسال فرماييد.

آيا پيامبري به نام حنضل يا حنضله بوده و اگر بوده زندگي نامه او را براي ما لطف كنيد ارسال فرماييد.

كلمه حنضل يا حنضله كه نام پيامبري باشد در منابع ذكر نشده است. اما كلمه حنظله در منابع اسلامي به عنوان يكي از پيامبران الهي آورده شده كه ما سعي مي كنيم برخي از آنها را ذكر كنيم لكن اين ذكر لازم است كه اولا اين اسم در تورات نيامده ثانيا در منابع اسلامي هم به گونه اي پراكنده و متشتت به آن اشاره كرده اند كه قابل جمع بندي و نتيجه گيري نيست اما موارد ياد شده چنين است.
«حنظله بن صفوان از انبياء عرب در جاهليت و از اصحاب الرّس مذكور در قرآن (است) وي به هدايت قوم حمير و اعراب يمن مبعوث شد اما او را انكار كردند و كشتند، مراد از رسّ به قول اكثر راويان چاهي بوده در شهر حَضور از توابع زبيد در يمن (ميان نجران و حضر موت)».[1]از زندگي ايشان و مردمي كه وي براي آنان مبعوث شده است اطلاع دقيقي در دست نيست، برخي از مفسران در ذيل آيه 45 حج در تفسير «بئر معطله» آورده اند.
«اين چاهي است كه حضرت صالح ـ عليه السلام ـ به همراه چهار هزار نفر از پيروانش، آن را بنا كرده و ساليان درازي در كنار آن زندگي مي كردند ولي كفر ورزيده و بت پرست شدند و پس از صالح ـ عليه السلام ـ خداوند حنظله بن صفوان را براي هدايتشان فرستاد و آنان او را به قتل رسانده و خود نيز هلاك شدند و خداوند چاهشان را خشك كرده و قصرها يشان را خراب كرد».[2]برخي ديگر نيز حنظله را پيامبر اصحاب رس مي دانند.[3]بيضاوي در تفسير خود آورده است: «اصحاب رسّ، پيروان حنظله بن صفوان اند كه خداوند آنان را به پرنده اي بزرگ كه داراي پرهاي رنگين بود گرفتار كرد اين پرنده عنقاء نام داشت و در كوه ها زندگي مي كرد و وقتي احتياج به شكار داشت، فرزندان خردسال آنان را مي ربود و و حنظله دعا كرد و صاعقه اي آن پرنده را از پاي در آورد، اما پيروان وي، او را به شهادت رساندند و خود نيز هلاك شدند.[4]وي در ادامه مي افزايد: «گفته شده است اصحاب رسّ گروهي هستند كه پيامبر شان را تكذيب كرده و او را در چاه دفن كردند».[5]در روايات ما آمده است كه سه روز پيش از شهادت امام علي ـ عليه السلام ـ مردي به محضر ايشان رسيد و گفت «يا امير المومنين اصحاب الرس در چه عصري مي زيستند؟ امام علي ـ عليه السلام ـ نيز در شرح حال اين گروه، آنان را كساني مي داند كه «پيامبرشان را در زمين مدفون كردند».
امام علي ـ عليه السلام ـ با اشاره به اين نكته كه آنان، در روزهاي عيد، درختي به نام‌ »صنوبر» را مي پرستيد و در پيشگاهش سجده مي كردند و به رقص و شرب خمر مشغول مي شدند، مي فرمايد: «خداوند پيامبري را از نسل يهودا فرزند يعقوب بر آنان مبعوث كرد و او مدت زيادي به ارشاد آنان مي پرداخت اما وقتي كه ديد گمراهي آنان شدت گرفته است شبي دعا كرد كه خدايا درختشان را خشك كن و وقتي آنان از خواب بيدار شدند و ديدند درخت خشك شده است تصميم گرفتند پيامبر شان را به قتل برسانند، و او را در چاهي دفن كردند و صخره اي از سنگ هم بر در چاه گذاشتند، آنان هر روز صداي ناله آن پيامبر را مي شنيدند كه دعا مي كرد «خدايا تنگي مكانم را مي بيني و شدت گرفتاري ام را مي بيني در قبض روحم تعجيل كن» و خداوند به جبرئيل فرمود:
«آيا اين بندگانم فكر مي كنند كه از عذاب من در امانند؟ من از كساني كه معصيت كارند انتقام مي گيرم» و در روز عيدشان طوفان سرخي وزيدن گرفت و همه سرگردان شده و يكديگر را در آغوش مي گرفتند و… با بارش مواد مذاب و گداخته به هلاكت رسيدند.[6]از ابن عباس روايت شده است: مردي جهني به محضر رسول خدا رسيد و اسلام آورد ـ و وقتي از احوالات قبر، سخن به ميان آمد ـ از جهنيه بن قوصان نقل كرد كه از بزرگان قومش شنيده است: «در خشكسالي همراه گروهي براي خوردن گياهان به بيابان رفتيم و چون شب فرا رسيد در غاري پناه گرفتيم ـ و وقتي بچه شيرهايي ديديم فرار كرديم و به چاهي (حفره اي) رسيديم كه سنگي بر روي آن قرار داشت ـ سنگ را به كمك هم کنار زديم ـ و (جنازه) مردي را ديديم كه نشسته است و در دستش انگشتري است كه بر نگين آن نوشته شده است «من حنظله بن صفوان رسول خدايم» و كتيبه اي از مس كنار سرش قرار داشت كه بر روي آن نوشته شده بود «خداوند مرا به قوم حمير و همدان مبعوث كرد و مرا تكذيب كردند و به شهادت رساندند».[7]به هر روي ـ در اينكه حنظله ـ عليه السلام ـ پيامبر بوده است هيچ شكي نيست، ولي زندگي او مبهم است و به طور دقيق در متون ديني بيان نشده است.
«خدايا درود فرست بر هابيل و شيث و ادريس و نوح و هود و صالح و ابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و يوسف و…داوود و سليمان و.. خالد و حنظله و لقمان».[8]

پي نوشت ها:
[1]. فرهنگ اعلام تاريخ اسلامي، ج1، (حرف حاء ـ حنظله رسّي).
[2]. زمخشري، تفسير كشاف (45 حج).
[3]. تفسير شبر، 38 فرقان.
[4]. تفسير بيضاوي، ج4، (38 فرقان).
[5]. همان.
[6]. بحار الانوار، ج14، ص149.
[7]. کنز الفوائد، ج1، ص381.
[8]. بحارالانوار، ج11، ص59؛ مفاتيح الجنان، اعمال نيمه رجب، دعاي ام داود.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد