با پاسخ به اين پرسش، آسماني بودن هر يک از کتابها را جداگانه مورد بحث قرار مي دهيم:
الف: تورات:
يهوديها ادعا دارند که پنج سفر عهد عتيق که مورد توجّه و احترام خاص يهود و حتي نصارا است از طرف خدا بر حضرت موسي (ع) نازل شده است. اما از ديدگاه اسلام و قرآن کريم کتابي به نام تورات که مشتمل بر الواح بزرگي بوده در حويرب و طور سينا از عالم غيب بر حضرت موسي عليه السلام نازل گرديد، و از جانب پروردگار دستور رسيد که آن را در صندوق عهد پنهان گرداند و هر هفت سال يکبار در روز عيد بيرون آورده و بر بني اسرائيل قرائت کند، محلّ آن صندوق در بيت المقدس در مکان امن و محفوظي بود.[1] به اين مطلب خود تورات نيز تصريح دارد:
«و موسي اين تورات را نوشته، آن را به بني لاوي کهنه که تابوت عهد خداوند را بر مي داشتند و به جميع مشايخ بني اسرائيل سپرد. و موسي ايشان را امر فرموده، گفت: «که در آخر هر هفت سال، در وقت معيّن سال انفکاک در عيد خيمه ها، چون جميع اسرائيل بيايند تا به حضور يهوه خداي تو در مکاني که او برگزيند حاضر شوند آنگاه اين تورات را پيش جميع اسرائيل در سمع ايشان بخوان.»[2]آن توراتي که بر حضرت موسي نازل گرديد قطعاً کتابي است آسماني اما به تصريح علماي يهود و ادّله موجود، تورات فعلي همان تورات آسماني نازل شده بر موسي نيست. و سند متصل اين تورات به حضرت موسي عليه السلام بکلّي منقطع است و بطور قطع نمي توان فهميد که از چه زمان نسخة موجوده در صندوق عهد مفقود گرديده ولي قدر مسلّم آن است که قبل از حضرت سليمان عليه السلام مفقود گرديده، زيرا در باب هشتم از سفر پادشاهان آمده که وقتي حضرت سليمان عليه السلام صندوق عهد را گشود غير از دو لوح سنگي که ده فرمان در آنها درج بود چيز ديگر نيافتند.[3] / [4]از جهت وقايع تاريخي نيز تورات آسماني به کلي از بين رفته و تورات فعلي کتابي است که ساليان پس از حضرت موسي ـ عليه السلام ـ جمع آوري شده و آسماني نيست.
بخت النصر در ابتداي حکومت خود حمله شديدي به شامات و فلسطين داشته، بيت المقدس را خراب نمود و شهر را به ويرانه اي تبديل کرد، و آن چه از نسخه هاي تورات باقي مانده بود را به آتش کشيد. اين شهر تا هفتاد سال به حالت ويراني باقي ماند. پس از مدت ها، پادشاهان فارس بر بابل غلبه يافتند و به دستور کوروش بيت المقدس تجديد بنا شد. او دستور داد احکام و شريعت حضرت موسي ـ عليه السلام ـ دوباره از زبان پيرمردها تدريس گردد، و چون کتابي نداشتند، اختلاف بسياري در عمل به احکام در ميان آنان پديد آمد. تا آن که در زمان خشايارشاه براي جلوگيري از اختلاف به عزرا دستور داد تا تورات را براي بني اسرائيل تدريس کند. عزرا هم آن چه در حافظه داشت براي مردم بازگو کرد و مردم نيز آنها را مکتوب داشتند.[5]ولي اين نوشته هاي مغلوط که مردم مکتوب داشتند هم در حملات ضد يهودي به دست دشمنان بني اسرائيل آتش کشيده شد. انيتوکس پادشاه شام و سوريه، پس از فتح بيت المقدس تمامي نسخه هاي تورات و کتابهاي انبياء را به آتش کشيد و اعلان داشت که اگر يک نسخه از کتابهاي مقدّس يهود نزد کسي پيدا شود يا عمل به دستورات شرع موسي گردد، صاحب آن اعدام خواهد شد؛ لذا کتابها و مکتوبات عزرا هم از بين رفت.[6]بصورت کلّي نتيجه مي گيريم که هم از ديدگاه اسلام و هم از ديدگاه يهوديت تورات از طرف خداوند بر حضرت موسي عليه السلام نازل شده امّا تورات فعلي کتابي تحريف شده است که پس از، مفقود شدن تورات مُنزل، جمع آوري و نوشته شده است.
ب) انجيل:
دربارة آسماني بودن انجيل تفاوت عقيده بين مسلمان و مسيحي بسيار است خداوند تعالي در سوره آل عمران آية 3 و 4 مي فرمايد: «نزّل عليک الکتاب باالحقّ مصدقا لما بين يديه و انزل التورات و الانجيل من قبل هدي للناس و انزل الفرقان»[7] هم چنين در سورة مبارکه مائده آيه 46 مي فرمايد. «و قفّينا علي آثارهم بعيسي بن مريم مصدقا لما بين يديه من التورات و اتيناه الانجيل فيه هدي و نورٌ…»[8]قرآن کريم انجيل را نازل شده از آسمان مي داند اما مسيحيان عيسي عليه السلام را کلمة خدا مي دانند که خود او وحي بوده و ديگر نيازي به وحي کتاب نبوده است.[9] گر چه آنان تمام القاب و احترامات شايستة يک کتاب آسماني را در مورد عهد عتيق و جديد روا مي دارند و تعبيراتي مانند کتاب مقدس، کتاب خداوند و وحي براي آن کتاب ها معمول است.[10]مسيحيان پس از حضرت عيسي عليه السلام زماني که براي عبادت گرد هم مي آمدند کساني که وي را شناخته و کارهايش را ديده و سخنانش را شنيده بودند خاطرات را براي هم نقل مي کردند. و اندک اندک بر حجم اين سنّت شفاهي افزوده شد. و مرقس (يکي از ياران پطرس) نخستين کس از ياران عيسي عليه السلام بود که آن مطالب را به شکل انجيل نگاشت که اين نگارش در حدود سال 60 ميلادي است. و هر يک از اناجيل مشتمل بر سخناني از حضرت عيسي عليه السلام و گزارشهايي از زندگي و کارهاي اوست که عيناً در اناجيل ديگر (به جز انجيل يوحنّا) يافت مي شود.
همان گونه که بيان شد انجيل واقعي کتابي است آسماني اما فرق محتوايي دارد با اناجيلي که هم اکنون در دست مسيحي هاست که مکتوب بشري است و جمع آوري خاطرها بوده نه نگاشتن و نوشتن کتاب آسماني. و مسيحي ها ادعا مي کنند که نويسندگان اناجيل با الهامات روح القدس وحي الهي را کتابت کرده اند. و روح القدس آنان را در نوشتن به گونه اي ياري داده که فقط چيزهايي را که او مي خواسته، نوشته اند.[11]اگر ادعاي ياري روح القدس در نگارش اناجيل را بپذيريم باز هم اشکالاتي متوجه اعتبار اناجيل فعلي است زيرا قديمي ترين نسخه اي که از اناجيل موجود است نسخه اي است که مربوط به قرن چهارم ميلادي است. بر فرض تسليم، که مؤلفان اناجيل، وحي الهي را درست کتابت کرده اند، آيا معقول است که ادعا کنيم نسخه هايي که از روي اصل نوشته شده به طور صحيح آنها را نقل کرده اند؟ و آراء و بدعتهايي را از خود بر جاي نگذاشته اند؟ همچنين اصحاب اولين کليسا تا قرن چهارم هرگز اعتراف نکرده اند که اين اناجيل و کتاب ها، الهام الهي و وحي خدا را مکتوب داشته اند بلکه در سال 325 ميلادي در شوراي «نيقيّه» اين 27 کتاب را جمع آوري کردند و بقيه کتابها و اناجيل را باطل شمردند، آيا کسي مي تواند ادعا کند که اين مجموعه کتابهايي را که انتخاب کرده اند، با وحي آسماني بوده؟ جواب قطعاً منفي است و گر نه چرا تا قرن چهارم چنين نبوده است؟![12]در نتيجه بايد گفت که جمع اين اناجيل و رساله ها بدست بشر بوده و از آنجا که بشر در معرض خطاست نمي توان به آسماني بودن اناجيل فعلي به طور جزم و يقين حکم داد. هر چند کتاب آسماني به نام انجيل از طرف خدا بر حضرت مسيح0ع9 نازل شده است.
ج) قرآن:
قرآن کريم معجزه جاودان پيامبر اکرم(ص) مي باشد که در طول 23 سال بر آنحضرت نازل شد و حاوي برنامه هاي سعادت دنيوي و اخروي مي باشد.
دلائل بر آسماني بودن قرآن بسيار است از جمله اين که اگر از طرف غير خدا بود، (تأليف بشر بود) در آن تناقضات و اختلافات فراواني يافت مي شد، در حالي که در اين کتاب آسماني هيچ تناقض گويي و مخالفت بداهت عقلي يافت نمي شود.
قرآن کريم به مخالفان خود از همان زمان نزول توصيه مي کند اگر شک داريد در قرآن، کتابي مثل اين، بلکه يک سوره يا حتي يک آيه از آن را شما بياوريد. و همه در مقابل اين تحدّي و مبارز طلبي قرآن زانوي عجز مي نهند.[13]همانگونه که اشاره شد پس از نزول تورات حضرت موسي عليه السلام آنرا در صندوقي قرار داده اما قرآن کريم در جمع مسلمانان قرائت، کتابت و حفظ مي شد، و بدينوسيله تا به امروز تواتر لفظي آن کاملا حفظ شده است و نسخه هاي صدر اسلام که هم اکنون بعضا موجود است با ميليونها نسخة فعلي حتي يک حرف هم تفاوت ندارند. و قرآن کريم در نزد تمامي فرق مسلمانان يکي است و در هيچ برهه اي از تاريخ مصيبت هاي تورات و انجيل براي اين کتاب آسماني اتفاق نيفتاده است.
بنا بر اين معجزه بودن قرآن از جهات فصاحت و بلاغت ، علمي، غيبگويي و امور ديگر آسماني بودن آن را ثابت مي کند و مي توانيم از اين طريق ثابت کنيم که تورات اصلي و انجيل اصلي هم آسماني بوده اند چون قرآن آنها را وحي الهي و نازل شده از سوي خداوند مي شمارد. ر.ک آيه 3 سوره آل عمران.
خانه » همه » مذهبی » چگونه ما مي توانيم ثابت کنيم که تورات و انجيل و قرآن از طرف خدا فرستاده شده است؟