بيشك در فرهنگ اسلام، هيچ مكاني به اندازه مسجد داراي اهميت نبوده تا پيرامون آن توصيهها و دستوراتي رسيده باشد، زيرا در قاموس اسلام دين و دنيا در مسجد گرد هم ميآيند. از ديرباز نقش مسجد در جامعه اسلامي نقش سازنده و محوري بوده است به طوري كه در صدراسلام مسجد مكاني براي تعليم و تربيت، وعظ و خطابه، نمازجماعت ، قضاوت و مشورت… بود.
اين مكان، با توجه به قداست آن و عموميت لفظ آن، پذيراي همه مسلمانان بود و هيچ منعي از حضور زنان در آن نشده است. گزارشهاي تاريخي نيز به حضور زنان در مساجد تصريح دارد زنان در نماز جماعت پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ حاضر ميشدند و حتي نماز صبح را پشت سر حضرت رسول ـ صلي الله عليه و آله ـ ميخواندند. زن قرشي به نام «عاتكه بن زيد»، كه پيوسته در نماز پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ حاضر ميشد، زماني که با خواستگاري عمر مواجه شد شرط کرد تا عمر هيچگاه او را از شرکت در نماز جماعت منع نکند ، عمرهم با نارضايتي پذيرفت. پس از مرگ عمر وقتي كه زبير از او خواستگاري كرد و باز اين شرط را مطرح نمود، زبير هم ناچار پذيرفت و او به نماز جماعت ميرفت و زبير هم كه نميتوانست چيزي بگويد صبرش تمام شد و چارهاي انديشيد. شبي براي نماز عشاء به مسجد رفت و در جايي كمين كرد تا زنش از راه رسيد و از پشت به او دست زد و اين سبب شد تا پس از آن همسرش به نماز جماعت نرفت.[1]در زمان حكومت عمر خليفه دوم، زنان به صورت جداگانه به امامت سليمان بن ابي حيثمه انصاري در رحبة مسجد نماز جماعت ميخواندند، و مردان نيز به امامت ابي بن كعب نماز جماعت برگزار ميكردند.[2]در زمان عثمان بن عفان مردان و زنان در يك مسجد نماز جماعت مي خواندند اما بعدها اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ در زمان خلافتش دوباره زنان را از مردان جدا كرد و شخصي به نام عرفجه با زنان نماز ميخواند.[3]اهتمام ائمه طاهرين ـ عليهم السّلام ـ به نماز جماعت و عدم منع حضور زنان از سوي آنان در مساجد، نشانگر حضور زنان در مساجد است: امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمودند: نماز جمعه بر كسي كه بتواند پس از نماز صبح به محل نماز جمعه برسد واجب است.[4] انس بن مالك كه از شاگردان امام صادق ـ عليه السّلام ـ بود در عقيق در دو فرسخي مدينه گاهي با خانواده و غلامان و كارگرانش نماز جمعه و جماعت ميخواند.[5]از نظر عقلي هم از آن رو كه زنان مسؤوليت تربيت فرزندان و آيندهسازان جامعه فردا را بر عهده دارند نميتوان از ورود آنان به مساجد که مکاني عبادي و فرهنگي است ممانعت کرد چنانچه زماني که عمر زني را از حضور در مسجد نهي كرد آن زن در پاسخ گفت: مگر نشنيدي كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: «لاتمنعوا اماء الله مساجد الله»[6] يعني منع نكنيد زنان را از مساجد الهي. در خبري از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ آمده: هنگامي كه زنان شما براي نماز عشاء براي مسجد اجازه گرفتند به آنان اجازه دهيد.[7] هم چنين از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه همانا من در نماز دوست دارم كه (صحبتم با خداي خود) طولاني شود اما وقتي ميشنوم كه كودكي گريه ميكند آن را كوتاه ميكنم چونكه ميدانم كه مادرش نگران گريه اوست. [8] اين قضيه نشانگر حضور زنان و كودكان در نماز جماعت پيامبر(ص) مي باشد.
از مجموعه اين گزارشات بر ميآيد که از سويي ورود زنان به مساجد، در عصر پيامبر(ص) و پس از آن، با هدف شرکت در نماز جماعت جايز بوده و از سوي ديگر نماز زنان را در خانههاي خود بر نماز در مسجد برتر دانستهاند که به هيچ روي به معناي منع حضور آنان در مساجد نميباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ اسلام سيره پيامبر نويسنده: رسول جعفريان.
2. سيماي مسجد، نويسنده: رحيم نو بهار.
پي نوشت ها:
[1] . ابن اثير، اسرالغابه في معرفة الصحابه، بيروت، داراحياء التراث العربي، ج7، ص185.
[2] . ابن سعد، الطبقات الكبري، داربيروت للطباعة و النشر، ج5، ص26.
[3] . ابن سعد، همان، ص27.
[4] . الحرالعاملي، محمدبن الحسن، وسايل الشيعه، ج5، ص11.
[5] . بخاري، صحيح بخاري، دارالفكر، ج1، ص251.
[6] . الرفاعي عبيد، منصور، مكانة المسجد و رسالته، مكتبة الدار العربيه للكتاب، چاپ اول، 1417 هـ ق، ص23.
[7] . همان، ص25.
[8] . همان، ص24.