ازدواج تأمين كنندة بخش عمده اي از نيازهاي مادي و معنوي انسان است. بنابراين بايد كمال دقت را در انتخاب همسري شايسته كه بتواند فرد را در امر دين و دنيا ياري دهد بكار گرفت. در انتخاب همسر دو دسته ملاك را بايد مد نظر قرار داد:
الف. ملاكهاي اصلي و كليدي: اين ملاكها ويژگيهايي هستند كه تأثير بسيار مهمّي در سلامت زندگي مشترك و رسيدن به سعادت و كمال ايفا مي كنند كه شامل مواردي از اين قبيل مي باشند:
1. ايمان: انسان بي دين، در حقيقت «مردة متحرك» است و هيچ تضميني وجود ندارد كه پايبند به رعايت حقوق همسر و زندگي مشترك باشد. انسان متديّن به علّت ترس از خدا و عاقبت كارش دست تعدّي به همسر خويش دراز نمي كند، مگر اينكه متديّن حقيقي نباشد يا ويژگيهاي بعدي را نداشته باشد يا اينكه دچار عقده هاي رواني باشد. امام حسن عليه السلام ـ به مردى كه با ايشان درباره ازدواج دختر خود مشورت كرد ـ فرمود : او را به مردى با تقوا شوهر ده ؛ زيرا اگر دختر تو را دوست داشته باشد گرامى اش مى دارد و اگر دوستش نداشته باشد به وى ستم نمى كند[1] .
2. اخلاق نيك: بسياري از ويژگيهاي همسر همچون زيبايي، سنّ و… با وجود اهميت خاصّ خود، پس از چندي نقش كمتري در زندگي ايفا مي كنند (مثل اينكه زيبايي با گذشت سن از بين برود) ولي اخلاق حسنه تا آخرين لحظات عمر در طراوت و نشاط و شيريني زندگي مؤثر است. البته منظور از خلاق نيك «صفات و خلق و خوهاي پسنديده در نظر عقل و شرع» مي باشد. مردي به نام حسين بشّار مي گويد: خدمت امام رضا ـ عليه السلام ـ نامه نوشته و پرسيدم كه يكي از بستگانم براي خواستگاري دخترم نزد من آمده است ولي او جواني بداخلاق است. نظر مبارك شما دربارةزن دادن به او چيست؟ حضرت فرمودند: اگر بداخلاق است به او زن نده.[2]3. اصالت و شرافت خانوادگي: منظور شهرت و ثروت و موقعيّت اجتماعي نيست بلكه نجابت و تديّن و پاكي و روحيّات خانوادة همسر مي باشد، چرا كه همسر شما شاخه اي از همان درخت مي باشد. كه پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: «تزوجوا في الحجر الصالح، فان العرق دساس؛ در دامن و خانوادة شايسته ازدواج كنيد، زيرا عِرق (نطفه و ژن) تأثير مي گذارد.»[3]4. عقل: اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ فرمودند: «بپرهيزيد از ازدواج با احمق، زيرا مصاحبت و زندگي با او بلاست و فرزندانش نيز تباه مي شوند.»[4] هستند كساني كه با شخص كم عقل ازدواج مي كنند كه داراي زيبايي و جمال هم
مي باشد بعد متوجه مي شوند كه آن فرد نه يار و ياور خوبي براي او مي باشد و نه پدر يا مادر خوبي براي فرزندش.
ب) ملاك هاي ثانويه: اين ملاك ها گرچه به اهميت معيارهاي اول (اصلي) نيستند اما ضامن بقاي زندگي مي باشند.
1. سلامت جسم و روح: بعضي از مشكلات جسمي و رواني اهميت چنداني ندارند و لطمه اي به زندگي نمي زنند و شديد نيستند ولي اگر نقصها و معلوليتهاي جسمي و روحي، عميق و غيرقابل درمان باشد، نبايد برخورد احساساتي و غيرعقلائي كرد كه لطمه هاي سنگين به زندگي انسان مي زنند. اينكه معلولين و بيماران در مورد ازدواج چه كنند بحث ديگري است.
2. زيبايي: اوّلاً: زيبايي صفتي نسبي است، يعني كسي ممكن است در نظر شخصي زيبا و در نظر ديگري زشت باشد. ثانياً: گرچه زيبايي مهمّ است ولي لازم نيست در حدّ بسيار عالي باشد و چه خوب است كه ميزان زيبايي خود را نيز مد نظر قرار دهيم. با در نظر داشتن اين دو نكته بايد بدانيم كه نبايد به نقش زيبايي بي توجهي كرد چون ممكن است در آينده ناخواسته موجب بهانه گيري و اختلاف شود. البته در توجه به زيبايي معمولاً خطايي اتفاق مي افتد؛ اين که ممکن است ملاک زيبايي معيارهاي ديگر را تحت تأثير خود قرار دهد که مي بايست مراقب اين خطا باشيد.
3. تحصيلات: اين شرط امتيازي براي همسر مي باشد و در تكامل و رشد زندگي و انجام وظايف همسري تربيت فرزند و… نقش مهمّي دارد. البته آنچه در اين موضوع مهمّ است، تناسب علمي بين دو همسر است كه در مورد بعدي مي آيد.
4. كفو همديگر بودن (همتايي، تناسب)
علت عمدة بيشتر ناهنجاري هاي خانوادگي، عدم تناسب بين زن و شوهر است.
افرادي كه سعي مي كنند قبل از ازدواج در مود همسرشان مطالعه نمايند و همسري بيابند كه از نظر روحي متناسب با خودشان باشد، بخشي از مشكلات بعد از ازدواج و تربيت فرزندانشان را حل كرده اند، در غير اين صورت، مشكلاتي را كه مي توانستند قبلاً حل كنند، به بعد از ازدواج موكول مي كنند.[5]توجه: همتايي و هماهنگي و تناسب صددرصد، امكان ندارد، زيرا هر انساني داراي مغز، روح. اخلاق، تربيت، محيط و خانوادة مخصوص به خود است و با ديگري فرق دارد. امّا بايد سعي كرد فاصله نزديكتر باشد.
موارد همتايي:
1. ديني و ايماني.
2. فرهنگي و فكري: امام صادق ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: زن عارفه (فهميده فرزانه) بايد در كنار مرد عارف قرار گيرد، نه غير آن.
3. اخلاقي.
4. تحصيلات.
5. جسمي و جنسي: رضايت جنسي مسئلة بسيار مهمّي است و اگر يكي از آنها گرم مزاج و ديگري سرد مزاج باشد به بهانه گيري و نزاع منجر مي شود كه گاهي در ظاهر هم علّت بهانه گيري ها چيز ديگري به نظر مي رسد ولي وقتي ريشه يابي مي شود به همين مطلب مي رسيم. البتّه اگر مسئله حاد نباشد با مشورت با افراد آگاه و دلسوز مي توان آنرا حل كرد و حتي گاهي ممكن است در اثر بيماري جسمي و روحي ديگري سرد مزاجي حاصل شده باشد كه با معالجة آن اين مشكل نيز بر طرف مي شود.
6. زيبايي.
7. سن: تفاوت سن بلوغ جنسي دختر و پسر حدود 4 سال است. پس بهتر است كه تفاوت سنّ آنها در ازدواج نيز چنين باشد. اين نكته بسيار مهم است، مگر اينكه واقعاً شرايط ديگر آنقدر مناسب باشد كه بتوان از اين مسأله صرف نظر كرد و همسري با سنّ مساوي برگزيد ولي به هر حال تفاوت سنّي نكته اي حائز اهميّت مي باشد. (ضمناً براي يك ازدواج موفّق، بلوغ جنسي، بلوغ اقتصادي (مردها)، بلوغ فرهنگي و اجتماعي در كنار هم ضروري مي باشد.)
8. تناسب مالي
9. تناسب خانوادگي
10. تناسب سياسي
11. تناسب فرهنگي – اجتماعي:[6] مثلاً كسي كه عمدة فعاليتش علمي و پژوهشي مي باشد، نبايد با كسي كه روحية
اجتماعي او تجملاتي، اشرافي، اهل مسافرت و تفريحات پياپي باشد وصلت كند.
12. هماهنگي روانشناختي:
برخي افراد برون گرا و بعضي درون گرايند و در اين زمينه (برون گرائي و درون گرائي) اگر فاصلة كمي داشته باشند قابل تحمّل و قابل حل مي باشد و حتي خوب است.[7] (برون گرائي محض: از خود بيخود شدن و توجه و تمركز به محيط و ديگران، درون گرائي محض: گوشه گيري و رهبانيت و تمركز در خود)
13. همتايي در آينده: ممكن است موقع ازدواج همتا باشند ولي در آينده تغييراتي پيش بيايد و در نتيجه ناهماهنگي ايجاد شود مثلاً براي يكي امكان تحصيل نيست و ديگري تمام زمينه هاي پيشرفت در مقاطع مالي وجود دارد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. همسران، زندگي الگوي بالندگي، احمد لقماني، انتشارات پارسايان قم، چاپ اول، 1379.
2. اخلاق خانواده، عليرضا فاخري، نمايندگي ولي فقيه در سپاه، 1378.
3. آئين همسرداري يا اخلاق خانواده، ابراهيم اميني، انتشارات اسلامي، تهران، چاپ پانزدهم، 1378.
پي نوشت ها:
[1] ميزان الحکمه، حيدث 8036.
[2] . مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، ج 103، ص 372، به نقل مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسايان، ص 113.
[3] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسايان، چاپ بيست و دوم، 1383، ص 115.
[4] . براي مطالعه بيشتر رجوع شود: مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر.
[5] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، انتشارات پارسايان، چاپ بيستم، ص 130.
[6] . مظاهري، علي اكبر، جوانان و انتخاب همسر، ص 144.
[7] . براي مطالعة بيشتر به كتابهاي روان شناسي مراجعه كنيد.