خانه » همه » مذهبی » آيا تاريخ علم است، اگر علم است تعريف آن چيست؟ و موضوع و رئوس ثمانيه آن چه مي‌باشد؟

آيا تاريخ علم است، اگر علم است تعريف آن چيست؟ و موضوع و رئوس ثمانيه آن چه مي‌باشد؟

علم يعني دانستن چيزي كه براي انسان ناشناخته بود، مطلق دانستن علم است و مطلق ندانستن جهل، و كسي كه با مطالعه تاريخ و يا با تحصيل آن در دانشگاه و يا حوزه به معلومي دست مي‌يابد، پس مي‌توان تاريخ را علم و پژوهشگر آن را عالم تاريخ دانست، ازطرفي قرآن و روايات نيز علميت تاريخ را امضاء كرده است.
چنان كه اميرالمؤمنين ـ عليه السّلام ـ درباره تاريخ مي‌فرمايد: من به احوال گذشتگان چنان آگاهم كه گويي با آنها زندگي مي‌كنم و به فرزندش امام حسن ـ عليه السّلام ـ مي‌فرمايد: اي فرزندم در احوال گذشتگان مطالعه و دقت كن و آثار به جاي مانده از آنها را باز ديد كن كه در آن عبرت براي زندگان است و زندگي با عبرت زندگي داراي رشد است، چون رشد انسان در معرفت اوست و اين معرفت به مبدء و معاد است. كه در ديدار آثار آنها اين معرفت به بازديد كننده حاصل مي‌شود كه گذشتگان دركجا زندگي مي‌كردند و اكنون در كجا هستند و تو حال خويش را با آنها عرضه كن كه روزي در اين سراي فاني زندگي مي‌كني و روزي در آن نخواهي بود و چونان گذشتگان از آن گذر خواهي كرد.[1]بنابراين تاريخ نه تنها علم است و علميت آن را نمي‌توان نفي كرد، بلكه علم تاريخ را مي‌توان در رديف علوم مهم قرار داد، ‌از آن جهت كه اين علم در زندگي انسان و بهبود آن تأثير بسزايي دارد، چنان كه در قرآن كريم به كرّات اين آيه كريمه تكرار شده است. «قل سيروا في الارض…»[2] تكرار اين آيه وبازگو شدن داستان پيامبران درقرآن خود به ما مي‌فهماند كه سير در زمين و آگاهي از احوال گذشتگان وپيامبران و تمدنهاي گذشته و آثار به جا مانده از آنها در جاي خود نوع مهمي از علوم معرفتي را براي انسان به ارمغان مي‌آورند.
اين نكته كه آيا تاريخ علم هست يا نه اكنون ديگر يك مسأله كهنه است.[3] چون تاريخ علمي است نه به مثل علوم ديگر، بلكه در نوع خود علمي است داراي قواعد و ضوابط خاص،وازعلوم درجه اول که به انسان معرفت وتجربه بسيارمي آموزد؛ چون تاريخ را نمي‌توان با علومي مثل رياضي و علوم تجربي و فرمولي مقايسه كرد. معيارهاي تاريخ جداي از علوم ديگر است، لذا برخي در مقايسه تاريخ با علوم ديگر در تنگنا واقع شده و گفته‌اند تاريخ علم نيست،[4] چون هر علمي داراي موضوعات خود و مسائل مستقل خود است و علم تاريخ نيز داراي موضوعات و مسائل مختص خودش است، چنان كه علم اصول و علومي مثل صرف و نحو علوم تجربي و انساني و… داراي موضوع و مسائل مخصوص به خود هستند يا به قول شما داراي رئوس ثمانيه مخصوص به خود هستند. و احتمال دارد رئوس يا مسائل تاريخي از هشت كمتر يا بيشتر باشد و لازم نيست هر علمي داراي رئوس ثمانيه باشد. چون مسائل و موضوعات هر علمي را بايد به تناسب آن علم مورد سنجش قرار داد. برخي از علوم در موضوع و مسائل متفاوتند و اساساً تفاوت علوم را از موضوعات و مسائل متعدد بايد شناخت و از همديگر متمايز نمود.[5]موضوع تاريخ گذشته و يكي از مسائل مهم آن شناخت است.[6] تعاريف گوناگون از تاريخ شده از جمله: «معلوم كردن احوال انبياء و امامان و فرمانروايان و وزراء و….»[7]تاريخ علمي است به گذشته مي‌پردازد. به گذشته‌اي كه انسان مهمترين عنصر سازنده‌ي آن است، علمي كه از گذشته و از اخبار گذشتگان و آثار آنها و علل پيدايش و سقوط تمدنها صحبت كند علم تاريخ است.

معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تاريخ چيست ،ئي .اچ.کار،ترجمه ي حسن کامشاد.
2. تاريخ در ترازو از عبدالحسين زرين كوب
3. فلسفه تاريخ، ج 1و 2، شهيد مطهري.

پي نوشت ها:
[1] . نهج البلاغه ، خطبه 192، كه در فرازي از آن حضرت ما را براي درس عبرت گرفتن از تاريخ فرا مي‌خواند و خطبه 221 كه خطبه‌اي بسيار غرّا درباره گذشتگان و عبرت‌آموزي از آنهاست و ر.ك: نهج البلاغه ، نامه 31، وصيت امام به فرزندش امام حسن ـ ـ عليه السّلام ـ و اعرض عليه اخبار الماضين و ذكرهُ بما اصاب من…
[2] . قرآن كريم، آيات 20 سوره عنكبوت، 11 انعام، 36 نحل، 69 نمل.
[3] . ر.ك: عبدالحسين زرين كوب، تاريخ در ترازو، چ سوّم، تهران، اميركبير، 1370، ص 120 ـ 122.
[4] . همان، ص 14.
[5] . ر.ك: شهيد مطهري، فلسفه تاريخ، چ چهارم، تهران، صدرا، 72، ج 1، ص 173.
[6] . سيد صادق سجادي و هادي عالم زاده، تاريخ نگاري در اسلام، چ اوّل، تهران، سمت 75، ص 8.
[7] .همان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد