براي روشن شدن جواب به نكاتي اشاره ميشود:
1. آية: «لقد كرمنا بني آدم و حملناهم في البر و البحر و رزقناهم من الطيبات و فضلناهم علي كثير ممن خلقنا تفضيلا.[2] ما فرزندان آدم را گرامي داشتيم و آنها را در خشكي و در دريا (بر مركبها) حمل كرديم و از انواع روزيهاي پاكيزه به آنها روزي داديم و بر بسياري از مخلوقات خود برتري بخشيدم.»
انسان امانتدار الهي است.[3] در حركت مداوم به سوي الله[4] آفريده شده و در بهترين صورت[5] به انسان چيزي آموختيم كه خود نميتواند به آن برسد.[6] و بيان به او آموختيم.[7] خليفة خدا در زمين[8] و مسجود ملائكه وداراي علم به اسماء است.[9] علي u فرمود: خداوند موجودات عالم را به سهگونه آفريد: فرشتگان و حيوانات و انسان، فرشتگان داراي عقل بدون شهوت و غضب هستند. حيوانات مجموعهاي از شهوت و غضبند و عقل ندارند، اما انسان مجموعهاي است از عقل و شهوت، اگر عقل او بر شهوتش غالب شود، از فرشتگان برتر است و اگر شهوتش بر عقلش چيره گردد از حيوانات پستتر است.[10]اما برتري انسان به خاطر اعطاي قوة عقل و نطق واستعداهاي مختلف و آزادي و اراده ميدانند، انسان امتيازات فراواني بر مخلوقات ديگر دارد كه هر يك از ديگري جالبتر و والاتر است و روح انسان علاوه بر امتياز جسمي مجموعهاي است از استعدادهاي عالي و توانايي بسيار براي پيمودن مسير تكامل به طور نامحدود[11] برخوردار است. انسان تنها موجودي كه از نيروهاي مختلف، مادي و معنوي، جسماني و روحاني تشكيل شده و در لابلاي تضادها ميتواند پرورش پيدا كند و استعداد تكامل و پيشروي نامحدود دارد. همة انسانها بالقوه از فرشتگان برترند. يعني، همگي اين زمينه و شايستگي را دارند حال اگر از آن استفاده نكند و سقوط نمايند مربوط به خودشان است.
علامه طباطبائي (ره) ميفرمايد: «مراد از تكريم، اختصاص دادن چيزي است به عنايت خاص و برتري دادن اوست با امتيازي كه مختص آن موجود است و در ديگران يافت نميشود، پس ما انسان را گرامي داشتيم يعني داراي كرامت نفس قرار داديم و اما معناي اينكه انسان را برتري داديم، معناي اضافي است. يعني، عطا و عنايت بيشتري به او نموديم، نسبت به ديگر موجودات، همان عاقل بودن، و صاحب عقل بودن اوست و اما برتري كه دارد در تمام اوصاف و احوالي است كه در موجودات ديگر هم وجود دارد، ولي در انسان بيشر و قويتر است. اين مسئله آنگاه روشن ميشود كه ما كارهاي انسان را در خوردن و نوشيدن و لباس ساخت خانهها و مسئله ي ازدواج و آنچه از نظم و دور انديشي كه در انسانها ديده وسائل پيشرفته كه هر روز به كار ميگيرد و… با كارهاي ديگر موجودات از حيوانات و گياهان و غيرش مقايسه كنيم، ميبينيم. وجود كارهاي فوق و رفتارهايي كه ذكر شد در موجودات ديگر بسيار ساده و ابتدائي است آن هم بدون تغيير و تحوّل. ولي انسان در تمام كمالات خودش به اوج رسيده است و همچنان به پيش ميتازد.»
گرامي داشتن انسان از طرف خداوند به اين است كه به او فقط از موجودات زميني، عقل عنايت نموده است كه ميتواندحق را از باطل بشناسد و خير را از شر و… و مسئله ي نطق و اندام موزون، وجود انگشتان و… كه مفسّران گفتهاند از باب تمثيل است كه بعضي از آنها از متفرعات عقل ميباشد، مثل قدرت بر سخن گفتن و نطق و نوشتن خط و تسلّط موجودات ديگر و بعضي از آنها از مصداقهاي برتري است نه گرامي داشتن.
نتيجه اين شد كه برتري انسان بر موجودات ديگر با عقلي كه تشخيص دهنده ي حق و باطل و مواهب ديگر، مانند: انواع خوردنيها و لباسها، مسكن و خود نظم و ترتيب ميباشد.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. انسان در قرآن، استاد مرتضي مطهري (ره)، (انتشارات صدرا).
2. انسان كامل، استاد مرتضي مطهري (ره)، (انتشارات صدرا).
3. تفسير نمونه، ترجمة الميزان، تفسير صافي، (ترجمه)، ذيل آية 70 سورة اسراء.
4. روح مجرّد، يادنامة سيد هاشم حدّاد، سيد محمد حسين حسيني تهراني.
پي نوشت ها:
[1]. اسراء/ 70.
[2]. اسراء/ 70.
[3]. احزاب/ 72.
[4]. اشقاق/ 6.
[5]. تين/ 4.
[6]. علق/ 5.
[7]. الرحمان/ 3.
[8]. بقره/ 30.
[9]. بقره/ 31.
[10]. محمد بن الحسن الحر العاملي، وسائل الشيعه، بيروت، دار احياء التراث العربي، چاپ چهارم، 1391، ج 11، ص 164.
[11]. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، پيشن، ج 12، ص 201، به نقل از انسان موجود ناشناخته، كارل، ص 74 ـ 73.