براي روشن شدن جواب سؤال، توجه به چند نكته ضروري است:
1 . وعده و وعيد الهي: هيچ كاري بر خداوند پوشيده نيست و همة رفتارهاي خوب و بد بندگان را شاهد و ناظر است. از اين رو به نيكان و صالحان وعدة آمرزش و پاداش بزرگ داده است و به كافران و تكذيب كنندگان وعيد به كيفر داده است. ميدانيم خداوند به وعدههايش وفا ميكند، زيرا خُلف وعده يا بر اثر ندانستن مسأله است، يا بر اثر فراموشي، يا ناتواني، يا بخل و… ، لكن ذات خداوندي از همة صفات ياد شده منزّه و از تمام اين نقصها مبرّا است. پس وقتي خداوند وعده داد قطعاً و حتماً به آن وفا ميكند پس وفاي به وعده لازم است و دليل عقلي و نقلي بر آن اتفاق دارد.[1]اما از ناحية وعيد چه؟ آيا خُلف وعيد هم قبيح است؟ گروهي از متكلمان معتقدند، حق تعالي آن گونه كه خُلف وعده نميكند و نيكوكاران را پاداش نيك و شايسته ميدهد، بدكاران را نيز همان گونه، به عذاب شكنجه ميكند و خلف وعيد قبيح است، آن سان كه خلف وعده قبيح و زشت است.
ولي بيشتر متكلمان بر اين باورند كه خلف وعيد نه تنها قبيح نيست، بلكه از باب سبقت رحمت بر غضب لطف و كرم محسوب ميشود. خداوند ميتواند به علت يا عللي كه بر ما پوشيده است از جرم گنهكار بگذرد و او را مشمول رحمت گسترده خويش قرار دهد.[2]2. اما حسابرسي خداوند: در روز قيامت مردم از قبرهاي پراكنده بيرون آيند تا اعمال آنان به آنها ارائه شود. هر كس به قدر ذرّهاي كار نيك كرده باشد آن را خواهد ديد و هركس به اندازه ذرّهاي كار زشت مرتكب گشته باشد آن را خواهد ديد.[3] مردم در قيامت ميگويند واي بر ما! اين چگونه كتابي است كه اعمال كوچك و بزرگ ما را فرو نگذاشته، جز آن كه همه را شمرده است. و در آن كتاب، همه اعمال خود را حاضر ببيند و خدا به هيچ كس ستم نخواهد كرد.[4] در آن روز هر كس آن چه كار نيك به جا آورده و آنچه بدي مرتكب شده، حاضر شده مييابد و آرزو ميكند:
كاش ميان او و آن كارهاي بد فاصلهاي دور بود.[5] امام صادق ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: انسان در روز قيامت هر چه كرده، همه را به خاطر ميآورد. هر كلمهاي كه گفته، هر پلكي كه بر هم زده و هر قدمي كه برداشته، گويا اكنون آن را انجام داده است.[6]ميگويند شخصي از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ تقاضا كرد قرآن كريم را به وي بياموزد. يكي از ياران پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ مأمور شد تا به او قرآن بياموزد. چون دو آيه «فَمَنْ يَعْمَل مِِثقالَ ذَرّةٍ خيراً يَرَه و…»[7] را به وي آموخت، آن شخص به معلم خود گفت: همين آيه بس است، ديگران تعجب كردند كه چرا با آن عطش فراوان براي آموختن قرآن كريم به دو آيه بسنده كرد؟ پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمود: او با خواندن اين دو آيه فقيه شد. يعني اين شخص عارف به معاد شد كه از مهمترين معارف ديني است.[8] ذرّهاي گر جهد تو افزون شود در ترازوي خدا موزون شود.[9]ترازوهاي عدل را براي روز قيامت خواهيم نهاد و به هيچ كس ستمي نخواهد شد و چيزي مانع آن نخواهد بود.[10] به هر تقدير حساب و كتاب الهي بسيار دقيق است و خداوند از ذرّه ذرّه اعمال حساب ميكشد و هر كه، هرچه كرد به حساب او ثبت شده و در قيامت به حساب او ميآيد: «لها ما كَسَبَتْ و عَليها ما اكْتَسَبَتْ»[11] يعني هركس هر چه نيكي كند به سود او است و هر چه بدي كند به زيان او است.
4 . جمعبندي و جواب: آن چه در يك جمعبندي قابل بيان است، اين است كه:
1 . خداوند داراي وعده و وعيد است و خلف وعيد از ناحيه خداوند نه تنها ناپسند نيست، بلكه پسنديده و زيباست و با عدالت خداوند هم منافاتي ندارد.
2. حساب و كتاب الهي از پروندههاي انساني بسيار دقيق است، و اين كار هيچ منافاتي با رحمت الهي ندارد و رحمت الهي چه در دنيا و چه در آخرت، همچنان نورافشاني ميكند و پرتو شعاع آن بسيار گسترده است.
3. رحمت الهي نيز بر غضب الهي پيشي دارد و پس از حساب و كتاب دقيق، باز ميدان براي رحمت و عفو باز است. و گروه بسياري از دوزخيان نيز با مجازاتهاي كوتاه مدت و يا بلند مدّت از دوزخ آزاد ميشوند. اگر كسي به آخرت معتقد نبود و كار خوبي براي تأمين رفاه جامعه بشري انجام داد و نسبت به وحي آسماني هم عناد نداشت، ممكن است در آخرت پاداش مناسب ببيند و آن پاداش، همان كاهش عذاب است.[12]به هرحال بهشت الهي بر دوزخ الهي پيروز است و فقط «خالدين» براي هميشه در دوزخ ميمانند و تعداد آنها نيز زياد نيست.
بنابراين هيچكدام از اين عرصهها با هم منافات ندارد. عرصة حساب و كتاب دقيق در جاي خودش و عرصة رحمت و مغفرت در جاي خودش و وعده و وعيد الهي در جاي خودش و غضب الهي هم در جاي خودش اعمال ميشود و هيچ تنافي و تضاد در اين عرصهها وجود ندارد.
به طور مثال: دو نفر كه با هم داد و ستد دارند، تمام حسابهاي خودشان را به طور دقيق ثبت ميكنند و پس از چندي، حسابرسي ميكنند و ممكن است يكي از آن دو بدهكار شود و شخص طلبكار، از سر دوستي و از محبت و معرفت، طلب خود را ببخشد و يا مصالحه كند. آيا در چنين حالتي، ثبت حسابها و به دنبال آن حسابرسي دقيق، منافات با دوستي و محبت دارد؟ چنين كاري نه تنها ناپسند نيست و با محبت و دوستي منافات ندارد، بلكه دوستيها و محبت را زياد ميكند، چون هرج و مرج و بيحساب و كتاب كار كردن ، در همه عرصهها ناپسند و غيرعقلاني است.
همچنين است، در دستگاه الهي، كه عدالت خداوندي ايجاب ميكند، يك حساب و كتاب دقيق در جهان هستي حاكم باشد و به دنبال آن يك حسابرسي دقيق نيز صورت بگيرد و پس از آن خداوند به وعدههايش حتماً و قطعاً عمل ميكند و دنبال آن اگر به وعيدش خواست عمل نكند و بندة مجرمي را به عللي عفو بکند، چنين ميكند. و اين كار منافاتي با عدالت الهي هم ندارد. و اگر هم بخواهد به وعيد خود عمل نمايد، و يا قوه غضب خود را به كار گيرد، چنين ميكند ولي رحمت الهي هميشه بر غضب الهي پيشي دارد و در دنيا و آخرت پرتوافشاني ميكند.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير موضوعي قرآن كريم، معاد در قرآن، ج 4 و 5، آيت الله جوادي آملي.
2. مکارم شيرازي، ناصر، تفسير موضوعي، پيام قرآن، معاد در قرآن، ج 5 و 6.
3. علامه طباطبايي، سيد محمد حسين، تفسير الميزان، ج 20، ذيل سورة زلزال.
4. تفسير نور، محسن قرائتي، ج 4، ذيل آيه 156، سوره اعراف.
پي نوشت ها:
[1] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، معاد در قرآن، قم، انتشارات اسراء، ج 5، چاپ اول، 1381، صص 174-175.
[2] . همان.
[3] . زلزله/7-8.
[4] . كهف/49.
[5] . آل عمران/30.
[6] . نورالثقلين، ج 3، ص 267، ح 114.
[7] . زلزله. همان.
[8] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، معاد در قرآن، همان.
[9] . مثنوي معنوي، دفتر پنجم، بيت 971.
[10] . انبياء/47.
[11] . بقره/186.
[12] . جوادي آملي، عبدالله، تفسير موضوعي قرآن كريم، معاد در قرآن، همان.