واژهي فارسي «برف» در زبان عربي به معنا «ثلج» آمده است.[1] اين واژه به صراحت در قرآن نيامده است. اما از آيه 43 سوره نور مي توان فهميد که در قرآن به طور ضمني به بارش برف هم اشاره شده است. خداوندمتعال دراين آيه مي فرمايد: « أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُزْجِي سَحَابًا ثُمَّ يُؤَلِّفُ بَيْنَهُ ثُمَّ يَجْعَلُهُ رُكَامًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلالِهِ وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مِنْ جِبَالٍ فِيهَا مِنْ بَرَدٍ فَيُصِيبُ بِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَصْرِفُهُ عَنْ مَنْ يَشَاءُ يَكَادُ سَنَا بَرْقِهِ يَذْهَبُ بِالأبْصَارِ ؛ آيا نديدى كه خداوند ابرهايى را به آرامى مىراند، سپس ميان آنها پيوند مىدهد، و بعد آن را متراكم مىسازد؟! در اين حال، دانههاى باران را مىبينى كه از لابهلاى آن خارج مىشود؛ و از آسمان از كوههايى كه در آن است [ابرهايى كه همچون كوهها انباشته شدهاند] دانههاى تگرگ نازل مىكند، و هر كس را بخواهد بوسيله آن زيان مىرساند، و از هر كس بخواهد اين زيان را برطرف مىكند؛ نزديك است درخشندگى برق آن [ابرها] چشم ها را ببرد! »
كلمه «مِنْ بَرَدٍ» بيان براي « جِبَالٍ» است. يعني كوههايي از تگرگ و قطعههاي يخ.[2] و كوههاي يخ در آسمان به معناي مختلف تفسير شده است از جمله؛
1. كنايه از توده عظيم تگرگ به وسيله ابرها در دل آسمان به وجود ميآيد؛
2. توده عظيم ابر همانند كوه؛
3. توده عظيم ابر در آسمان به شكل كوه ديده ميشود، البته اگراز طرف بالا (يا از درون هواپيما) نگاه كنيم، اين مطلب بهتر قابل درک و فهم است.[3]در آيات مورد بحث ابرهاي بلند صريحاً به كوههاي از يخ اشاره ميكند. دانشمندان نيز با پيشرفت فنون به ابرهاي متشكل و مستور از سوزنهاي يخ رسيدهاند. حتي يكي از دانشمندان شوروي در تشريح ابرهاي رگباري طوفاني، چندين بار از آنها به عنوان كوههاي ابر، يا كوههاي از برف ياد كرده است.[4]در نتيجه آية 43 سوره نور، به صورت غير مستقيم به «برف» اشاره كرده است.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. تفسير نمونه، ناصر مكارم شيرازي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ج 14، ص 504.
2. قاموس قرآن، سيدعلياكبر قرشي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، ذيل ماده «برد».
3. مجمعالبيان، فضل بن حسن طبرسي، بيروت، دارالاحياء التراث العربي، ذيل آيه 43 سوره نور.
پي نوشت ها:
[1] . معين، محمد، فرهنگ معين، تهران، انتشارات اميركبير، چاپ هشتم،1371ش، ج 1، ص 1193.
[2] . قرشي، سيد علي اکبر، قاموس قرآن، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، ماده «برد».
[3] . مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالكتب الاسلاميه، ج 14، ص 504.
[4] . همان، به نقل از يار و ياران در قرآن، ص 140و141.